اکتینوباسیلوز (زبان چوبی)
اکتینوباسیلوز بیماری عفونی مشخصی است که خصوصیات آن در گاو التهاب زبان و بمیزان کمتری التهاب عقده های لنفاوی حلقی و ناودان مری می باشد. در گوسفندان جراحات بیماری محدود به بافتهای نرم سر و گردن و ندرتا بینی می شود و معمولاً ابتلاء زبان صورت نمی گیرد. اکتینوباسیلوز در گاو معمولاً بصورت انفرادی در یک گله ظاهر می شود و نظر به اینکه قابل ….
درمان می باشد خسارات کمی وارد می سازد. بیماری در گوسفند بطور تصادفی و انفرادی بروز می کند ولی رد بعضی از گله ها ممکن است میزان ابتلاء به ۲۵ درصد بالغ شود.
مناطق جغرافیایی:
اکتینوباسیلوز گاو رد تمام نقاط دنیا شیوع دارد. بیماری در گوسفندان اسکاتلند زیاد دیده می شود و در اغلب کشورهای گوسفند خیز گزارش دیده شده است.
عامل بیماری:
عامل این بیماری اکتینوباسیلوس لین یرزی می باشد که اولین بار در سال ۱۹۰۲ بوسیله لین یر و اسپیتز از گاوان آرژانتین که مظنون به اکتینومیکوز بودند جدا گردید.
شکل و خصوصیات رنگ پذیری
در چرک و جراحات دامهای مبتلا دانه های کوچک پنیری شکلی وجود دارد که خیلی به دانه های گوگردی که در اکتینومیکوز دیده می شود شبیه می باشد فقط از آنها ریزتر و متحدالشکل تر است و در حدود یک میلی متر قطر دارد. هرگاه دانه های مزبور را بین لام و لامل خرد و در زیر میکروسکوپبا عدسی خشک بررسی  کنند اشکال دوکی شکل به نظر می رسد که اشعه مانند پهلوی دیگر قرار گرفته و منظره ای نظیر گل مینا بوجود آورده اند، در صورتی که گسترش مزبور را پس از رنگ آمیزی مشاهده کنند تعداد زیادی باسیل های کوتاه گرم منفی در مرکز آن مشاهده می گردد که همان اکتینوباسیل های عامل  بیماریست. این میکروب در محیط های مایع اغلب به شکل دیپلوکک و یا کوکوباسیلهای کوتاه دیده می شود. در محیط جامد کلنی های عمیق اغلب میله ه ای طویل و خمیده ای را تشکیل می دهد. به طور کلی طول این میکروب در محیط های کشت از یک تا ۱۵ میکرون تغییر می کند و عرض آن در حدود ۴/۰ میکرون است. میکروبی است غیر متحرک، گرم منفی با رنگهای عادی به سهولت رنگ می گیرد.
خصوصیات کشت
اکتینوباسیلوس لین یرزی میکروبی است هوازی  و کشت آن  در شرایط بی هوازی همواره با عدم موفقیت همراه می باشد با وجود این در کشتهای اولیه در محیط مایع و یا عمق محیط های جامد بیش از سطح آن احتمال رشد موجود است. به طور کلی اگر در ابتدا آنرا در محیطی که حاوی ۱۰ درصد گاز کربنیک باشد کشت دهند موفقیت بیشتری در جدا کردن آن خواهند داشت. این میکروب خیلی بسرم عادت دارد و در صورتی که سرم و یا خون به محیط کشت اضافه نشود رشد آن بسیار مختصر خواهد بود.
در آبگوشت سرم و گلوکزدار  کشت به شکل دانه های کوچک خاکستری رنگی در امتداد و دیواره داخلی لوله در می آید و با تکان دادن لوله به آسانی می توان دانه های مزبور را در داخل محیط کشت پخش کرد.
در آگار سرم دار پرگنه های  سفید متقابل به آبی خیلی کوچک، ظریف، نرم، براق و محدبی ایجاد می کند که ۵/۰ تا یک میلی متر  قطر دارد.
خواص بیوشیمیائی
در روی ژلاتین سرم دار بدون اینکه آنرا ذوب نماید بخوبی رشد می کند شیرتورنسل دار را تغییر نمی دهد ولی در بعضی از مواقع آن را کمی اسیدی می نماید. در روی  سرم منعقد بخوبی می روید ولی آنرا ذوب نمی کند. قندهای دولستیول گلوکز، مالتوز، مانیتول، فروکتوز، وسوکروز را اسیدی می نماید و قندهای دولستیول، اینولین و سالیسین را تخمیر نمی کند. به مقدار بسیار کمی اندل تولید و نیتراتها را به نیتریت تبدیل می نماید.
مقاومت میکروب
حرارت ۶۵ درجه شانتیگراد در مدت ۱۵ دقیقه میکروب را از بین می برد  و در برابر مواد ضدعفونی کننده نور خورشید و یا خشک شدن مقاومتی ندارد. به منظور نگهداری این میکروب در آزمایشگاه باید هفته ای یک بار آن را تجدید کشت نمود.
دامهای حساس :
این بیماری  در گاو دیده می شود ولی به ندرت آنرا در گوسفند نیز مشاهده کرده اند . سوتر (۶) اکتینوباسیلی از سگ جدا ساخت ولی خواص میکروب مزبور با اکتینوباسیلوس لین یرزی اندکی متفاوت بود . در انسان نیز حالاتی از این بیماری گزارش شده ولی ظاهرا بیماری زایی این میکروب برای انسان چندان زیاد نیست .
این میکروب دارای قدرت بیماری زایی ضعیفی برای خوکچه هندی و خرگوش است ولی برای موش سفید و موش صحرایی به کلی بی آزار می باشد . تزریق داخل صفاقی این میکروب در خوکچه نر تولید ورم پرده صفاق در ناحیه اطراف بند بیضه می کند و بیضه ها نیز متورم می گردند و آثاری نظیر نشانی اشتراوس (۷)در مشمشه به وجود می آید .
طرز انتقال بیماری :
ترشحات آلوده منبع عفونت می باشد و انتقال در نتیجه چرا در مراتع و یا خوردن مواد غذایی آلوده صورت می گیرد . در اینجا نیز مانند بیماری اکتینومیکوز وجود جراحات دهانی دخول عامل بیماری را تسحیل می کند . در زلاندنو موارد زیادی اکتینوباسیلوس در گاوانی که در مزارع سوخته چرا می کردند گزارش شده است ، این قبیل چراگاه ها دارای شن و خاکستر کافی بوده اند و به خوبی قادر به ایجاد جراحات دهانی می باشند . اشاعه زیادی نیز رد گوسفندانی نیز که با نوع گلابی تیغ دار (۸) تغذیه شده اند مشاهده گردیده است .
طرز ایجاد بیماری :
در نتیجه عفونت عمومی به وسیله عامل بیماری واکنش التهابی هادی بروز کرده و در اثر آن جراحات دندانه داری ایجادمی گردد که در آن چرک ه وجود می آید و اغلب موجب سر باز کردن چرک به خارج می گردد . معمولا عفونت تا عقده های لنفاوی ناحبه مبتلاانتشار می یابد . ابتلا زبان موجب در اشکال در اخذ و جویدن مواد غذایی می شود زیرا در ابتدا زبان ملتهب و در مراحل آخر سخت و پیچ خورده ایپست .
نشانه های بیماری :
در گاو:
شروع اکتینو باسیلوس زبانی معمولا هاد است و دام مبتلا تا مدت ۴۸ ساعت قادر به خوردن غذا نیست بزاغ فراوانی در دهان ایجاد می شود حرکات جویدن آهسته است و مثل اینکه جسم خارجی در دهان موجود باشد در صورتی که زبان را مورد آزمایش قرار دهند در قسمت قائده متورم و سخت گردیده و نوک آن اغلب عادی به نظر می رسد لمس زبان موجب درد و واکنش از طرف حیوان میگردد.گره ها و زخم هایی در اطراف زبان وجود دارد و ممکن است زخمی در لبه قدامی سطح فوقانی زبان تولید شود در مراحل آخر بیماری هنگامی که التهاب هاد جای خود را به بافت فیبروز می دهد زبان چروک می خورد و بی حرکت میشود این امر تاثیر زیادی بر روی اخذ مواد غذایی دارد . تورم عقده های لنفاوی معمولا بروز کرده اغلب ارتباطی با آثار زبانی ندارد ممکن است عقده های زیر فکی و یا بنا گوش یقابل رویت و لمس باشد تورم های موضعی سختی به وجود می آید که اغلب سر باز نموده و چرک بی بو و رقیقی از آن خارج می گردد التیام جراحات باکندی صورت می گردد . یک شکل غیر عادی پوستی اکتینوباسیلوز در گاو گزارش شده که در آن جراحات در دهان (نه بر روی زبان)سر ، دیواره سینه،پهلو و ران ها  وجود داشته و به شکل زخم های بزرگی بوده که چرک زرد رنگی از آن خارج شده و یا به صورت گره هایی به اشکال و ابعاد مختلف (تا۱۵ سانتی متر)و بیشتر بر روی عروق لنفاوی جلوه گر بوده است این عقده ها همواره مبتلا ولی سخت و ، سرد و بدون درد بوده اند.
در گوسفند:
در گوسفند زبان معمولا مبتلا نمی شود و جراحاتی به قطر تا ۸ سانتی متر در فک زیرین صورت و بینی یا در چین های پوستی واقع بین فک زیرین و استخوان جناغ به وجود می آید جراحات ممکن است سطحی یا عمیق باشد و اغلب به طرف عقده های لنفاوی جمجمه و یا گردن توسعه می یابند . چرک لزج و زرد سبز رنگی که محتوی دانه های کوچکی است از تعداد زیادی از سوراخ های کوچکی که در جراحات ایجاد شده خارج می گردد . جراحات موجب ایجاد بافت فیبروزه می شود که ممکن است به طور فیزیکی در گرفتن غذا و یا تنفس تاثیر سوء داشته باشد و کلفت شدن و دلمه بستن لبها نیز ممکن است مشاهده شود . ابتلا حفره بینی ممکن است موجب ریزش از هر دو مجرای بینی گردد . گوسفندمبتلا با دشواری غذا می خورد و ممکن است در اثر گرسنگی تلف شود .
آثار کالبدگشایی :
معمولا در گاو هایی که مبتلا به این بیمار یمی شوند انجام نمی گیرد گوسفند تورم عروق لنفی و دومل هایی که حاوی چرک غلیظ و چسبنده که به رنگ زرد مایل به سبز میباشد در اطراف جراحات به نظر می رسد در صورتی که مقتعی از بافت های آلوده را تهیه نمایند کانون های دوکی شکلی را می توان دیدو کشت از مواد موجود را موجود در این کانونها وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را آشکار می سازد .
تشخیص و تشخیص تقریبی :
می توان از چرک جراحات گسترش تهیه کرد و یا آنرا کشت داد و وجود اکتینوباسیلوس لین یرزی را کاوش نمود سرم بیماران معمولا دررقت های –    تا — میکرب عامل بیماری را اکلوتینه می کند و از این خاصیت می توان در شناخت بیمار ی استفاده نمود .
این بیماری از حیث جراحات و منظره چرک به بیمار ی اکتینومیکوز شباهت زیادی دارد و برای تشخیص باید در نظر داشت که اکتینومیکوز اغلب استخوان ها و مخصوصا استخوان های جمجمه را مبتلا می سازد در صورتی که اکتینو باسیلوز معمولا در بافت های نرم دیده میشود برای تشخیص باید دانه های موجود در چرک را روی لام خورد کرد و پس از رنگ آمیزی عامل بیماری را در هم کاوش نمود و در نظر داشت که عامل اکتینومیکوز گرم مثبت و دارای اشکال مختلف می باشد و به خوبی از اکتینوباسیلوس که گرم منفی و کوچک است متمایز می گردد. ریزش بزاغ و وجود حرکات جویدن در دهانو بی اشتهایی در نتیجه فرم زبانی ممکن است با نشانه های مرحله ابتدایی هاری و یا وجود جسم خارجی در دهان بویژه فرورفتن استخوان در آرواره ها شباهت داشته باشد.در گوسفند دمل های فک زیرین که در اثر دخول تخم علوفه در آرواره حاصل می شود ایجاد تورم استخوانی بزرگی در این فک می نماید این جراحات معمولا در قسمت قدامی فک زیرین قرار دارد و موجب جابه جا شدن دندانهای پیشین می گردد .
درمان :
یدورها هنوز داروهای استاندارد برای درمان اکتینومیکوز و و اکتینوباسیلوز می باشند که نتیجه آنها در اولی نسبتا کمتر ولی در اکتینوباسیلوز معمولا خوب و دائمی است و تاثیر ضد میکروبی کمی بر روی اکتینوباسیلوز لینیرزی دارند و اثر سولفونامیدها بیشتر است در حال حاضر سولفونامیدها ، پنی سیلین استر پتو مایسین و آنتی بیوتیک های وسیع الطیف معمولا در درمان هر دو بیماری به کار میرود طبق آزمایش هایی که درباره حساسیت این میکروب نسبت به استر پتو مایسین تتراسیکلین ها ، کلر آمفنیکل واریترو مایسین حساس است ولی نسبت به سایر آنتی بیوتیک ها حساسیتی ندارد . هر نوع درمان دیگری در اکتینو باسیلوز  بیشتر از اکتینو میکوز موثر می باشد و در بیماری اخیر درمان جراحی اغلب لازم می گردد . از اشعه مجهول در درمان این بیماری به طور وسیع استفاده گردیده ولی ارزش دائمی آن مشکوک می باشد ممکن است یدورها را از راه دهان و یا بوسیله تزریق داخل وریدی به کار برد . تجویز یدور پتاسیم به مقدار روزانه ۶ تا ۱۰ گرم به مدت ۷ تا ۱۰ روز درمانی موثر است ترکیبات آلی ید خوشمزه تر است و می توان آن را مخلوط با غذا تجویز کرد درمان را می توان تا بروز آثار مسمومیت ادامه دذاد این آثار عبارت است از ریزش اشک ، بی اشتهایی سرفه و ظهور شوره و معرف این است که مقدار ید در بدن به حد اکثر خود رسیده یدور سدیم به مقدار ۲ گرم برای هر ۲۵ کیلو گرم وزن بدن را می توان به صورت محلول ۱۰ درصد از داخل راه وریدی در گاو و گوسفند با یک بار تزریق به کار برد . معمولا یک دوره درمان کافیست و آثار هااکتینو باسیلوز در ظرف ۲۴ تا ۴۸ ساعت پس از شروع درمان از بین می رود و برای جراحات  استخوانی لااقل یک و حتی دو بار تکرار داروهای فوق به فاصله ۱۰ذتا ۱۴ روز معمولا ضروری می باشد ندرتا بعضیاز دامها پس از این تزریق عوارضی از قبیل بی قراری تنگی نفس افزایش ضربان قلب و اشکال در حرکت بروز می دهند و در مورد گاو های پا به ماه سقط جنین گزارش شده ولی این اختلال در بیشتر موارد بروز نمی کند تزریق زیرپوستی این محلول موجب تحریک شدید موضعی شده و محل تزریق فورا متورم می شود در گوسفند تزریق زیر جلدی متداوم تر است و معمولا مقدار ۲۰ میلی لیتر از محلول ۱۰ درصد در هفته را به مدت ۴ تا ۵ هفته تزریق می نمایند .
پیشگیری :
بهترین طریق برای محدود ساختن انتشار بیماری در مان فوری دام مبیتلا و جلوگیریاز آلوده شدن چراگاه ها و ظروف غذا خوری است مجزا ساختن و یا از بین بردن حیواناتی که دارای جراحات باز می باشند ضروری است اگرچه اصولا بیماری به سهولت انتشار حاصل نمی کند مگر این که عوامل مستعد کننده محیطی ایجاد جراحات دهانی را تسهیل نماید بیمار ی شیگلوز کره اسب ها(۹)
شیگلوز بیمار یاد و خیلی کشنده کره اسب های تازه متولدشده است و ممکن است تا ۲۵ درصد تمام عفونتهای کره اسب ها را شامل باشد.
در منطقه آلوده گاهی مرتبا و همه ساله کره اسب ها مبتلا می گردند و میزان تلفات به صد درصد نزدیک می باشد کره هایی که چند روز زنده می مانند نشانی های موضهعی شدن بیماری را در اندام های مختلف بروز می دهند .
مناطق جغرافیایی :
بیماری در تمام نقاط دنیا پراکنده میباشد .
عامل بیماری:
اکتینو باسیلوس (شیگلا ) اکواولی (۱۰)می باشد که اغلب در روده ها و بافت های اسب های سالم
یافت می شود این میکروب برای اولین بار از دومل های کلیه اسب در آفریقای جنوب یتوسط میر جدا گردید و باسیلوس نفر یتیدیس اکویی نام گذاری گردید
شکل و خصوصیات رنگ پذیری :
میکروبی میله ای شکل کوتاه که بیشتر به صورت زنجیری کوتاه و رشته ای دیده می شود . اگرچه بعضی از بررسی کنندگان وجود مواد کپسولی را تایید نموده اند ولی عموما معتقدند که این میکروب فاقد کپسول است میکروبی فاقد حرکت و به وسیله رنگ های معمولی به سهولت رنگ می گیرد و گرم منفی می باشد .
خصوصیات کشت :
اکتینو باسیلوس اکواوی در محیط های عادی کشت به میزان نسبتا فراوانی رشد می نماید کلنی ها در سطح آگار صاف و دارای ظاهری خشک و مقاوم می باشد اگر کشت میکروب در محیطی اسیدی و در گرم خانه ای که حرارت زیادی دارد صورت گیرد کلنی ها کوچک و براق می باشند و به سهولت قوام خود را از دست می دهند . در آگار کلنی های میکروبی پراکنده و به رنگ سفید مایل به خاکستری که فوق العده مخاطی هستند دیده می شود . در محیط مایع به شکل رسوب لزج مانند رشد می نمایند و کشت های کهنه خیلی تیره و مخاطی می شود و در بعضی از مواقع یک پرده خاکستری رنگ قابل رویت می باشد .
خواص بیوشیمیایی:
این میکروب ژلاتین را ذوب نمی کند ، شیر تور نسل دار را به آهستگی اسیدی و گاهی آن را لخته می کنند . تولید اندل نمی نماید و آزمایش وژپرو سکاور آن منفی است خاصیت زهرابهزایی ندارد و در آگار خون دار همولیز ایجاد نمی نماید . قند های گلوکوز، لاکتوز ،سوکروز ، گالاکتوز ، مالتوز ، رافینوز،گزیلوز ، و مانیتول را بدون ایجاد گاز اسیدی می نماید.
مقاومت میکروب
مواد ضد عفونی کننده به سادگی این میکروب را بی اثر می سازد و حرارت ۶۰ درجه سانمتی گراد در مدت ۱۵ دقیقه میکروب را از بین میبرد. به منظور نگهداری کشت اکتینو باسیلوس اکواولی باید هر هفته آنرا تجدید کشت نمود .

دامهای حساس :
اکتینو باسیلوس اکاولی در شرایط طبیعی فقط برای کره اسب ها بیماری زا می باشد در شرایط تجربی برای حیوانات آزمایش گاهی بیماری زا نیست مگر اینکه مقدار زیادی میکروب تزریق کرد.
طرز انتقال بیماری :
گرچه در بیشتر موارد کره ها در رحم آلوده می شوند ولی ممکن است گاهی در هنگام تولد و از راه بند ناف نیز مبتلاگردند . چون این میکروب به حالت عادی در روده عدهی زیادی از اسب ها وجود دارد دیموک معتقد است که لارو استرونژیلوس وولگاریس در ضمن مهاجرت از روده اکتینو باسیلوس اکواولی را نیز حمل می نماید و خون را نیز آلوده می نماید . و بدین ترتیب در کره ها ایجاد بیماری می نماید در عفونت های قبل از تولد ممکن است تهاجم لارو استرونژیلوس از مادر به جریان خون جنین یکی از عوامل مستعد کننده باشد .
مادیان ها از نظر ظاهری آثار بیماری ندارند و میکروب مدت زیادی در رحم باقی نمی ماند . طرز انتشار عفونت معلوم نیست ولی دوام عفونت در داخل رحم در سال های متوالی احتمالا به وسیله کانونی در اندام های دیگر تامین می شود .
طرز ایجاد بیماری :
ای میکروب در کره اسب ها ایجاد سپتی سمی هاد می منماید و در بیشتر موارد قبل از به وجود آمدن جراحات مشخص  مرگ فرا می رسد و در یک چنین مورادی کمبود هورمون بخش قشری غده فوق کلیوی ممکن است یکی از عوامل مهم در ایجاد مرگ باشد در کره اسب هایی که تا ۲۴ ساعت پس از بیماری زنده می مانند در بخش قشری کلیه و در مفاصل و روده ها جراحات چرکی ایجاد می شود .
نشانی های بیمار ی:
کره اسب ممکن است در هنگام تولد بیمار باشد و یا نشانه های بیماری را چند ساعت تا ۳ روز پس ازر تولد ظاهر سازد تب بروز کزده آثار ضعف ،اسهال و گاهی اسهال خونی پدید می آید ، تنفس سریع می گردد . و کره اسب پستان مادر را نمی گیرد اغلب کره ها هعنگام تولد و یا کمی پس از آن خواب آلوده و در حال اغما می باشند این حیوانات را ممکن است بیدار کرد ولی دوباره به زودی به حالت اغما میافتند و معمولا مرگ در پس ۲۴ ساعت فرا می آید بعضی از کره ها ممکن است در ابتدای بیمار ینشانه های دل درد شدیدی برئز دهند . کره هایی که مرحله هاد و تب دار بیماری را بگذرانند دچار تورم مفصل و در ظرف یک تا دو روز دچار لنگش می شوند و در این موارد مرگ به تعویق افتاده و حیوان بین روز دوم و هفتم تلف می گردد.
آثار کالبدگشایی:
کره اسب هایی که در ظرف ۲۴ ساعت پس از شروع بیماری تلف می شوند آثار سپتی سمی و تورم شدید روده نشان میدهند ولی ممکن است دمل های ریز و سنجاقی در کلیه ها وجود نداشته باشد . غدد فوق کلیوی متورم و قرمز تیره رنگ ی شوند کره ایی که در فاصله بیشتری تلف شده باشند آثار تورم و ترو کیسه های مفصلی و تورم مفصل نشان می دهند در مراحل اولیه مایع کیسه های مفصلی خونین و کدر و بعدابه سرعت چرکین میشود.در این گونه کره ها همچنین اغلب می توان دمل های ریز و سنجاقی را در بخش قشری کلیه مشاهده کرد .
تشخیص و تشخیص تقریقی :
از دهانه رحم مادیان می توان برداشت نمود و به وسیله آزمایش میکروب یوجود عامل بیماری زا را کاوش کرد.وجود دمل های ریز در بخش قشر ی کلیه ها و جدا کردن میکروب اکتینوباسیلوس اکواولی از بافت های جنینی به وسیله تشخیص قطعی بیماری می باشد . به غیر از اینکه تعداد زیادی از کره های خواب آلود مبتلا به شیگلوز هستند مطالب عمده دیگری را نمی توان در مورد اختلاف این بیماری از سپتی سمی های حاصل از اشریشیاکلی ، سالمونلاتیفی موریوم،سالمونلاابور توس اکوای بیان نمود نارسایی های قلبی مادر زادی ، پارگی مثانه و کم خونی همولوتیک حاصل از هم خونی از جمله مواردی است که باید از این بیماری متمایز گردند.
درمان:
در کره ها تزریق استرپتومایسین در صورتی که زود و به مقدار کافی به کار رود (۱گرم هر ۶ ساعت ) نتایج بسیار رضایت بخشی دارد . تزریق داخل وریدی کلرتتراسیکلین(۱۰ میلی گرم برای هر کیلو وزن بدن)به مدت ۵ روز نتایج خوبی دارد . با وجود این آزمایش در لوله نشان داده است که غلظت این دارو در خون هنگامی به حد کافیمی رسد روزی یک بار به مقدار ۲۰  میلی گرم برای هر کیلو وزن بدن تجویز شود. کلر آمفنیکل (روزی ۲۰ میلی گرم برای هر کیلو وزن حیوان از راه داخل عضلانی )نیز خیلی موثر است .انتقال خون نیز به عنوان درمانهای کمکی در معالجه این بیماری توصیه شده است .
پیشگیری :
جهت پیش گیری از این بیماری باید حیوانات بیمار را خارج نمود و یا آنها را درمان کرد و با اعمال اقدامات  بهداشتی باید از انتشار میکروب در زمان زایش جلوگیری به عمل آورد وکره های حساس را به منظور پیش گیری در هنگام تولد به وسیله داروهای فوق الذکر درمان نمود .
سایر اکتینوباسیلوس ها و بیماری های حاصل از آنها
اکتینوباسیلوس  اکتینوئیدس  (18 ) در سال ۱۹۱۷برا ی اولین بارتوسط اسمیت به عنوان یکی از عوامل مولد ذات الریه در گوساله ها شناخته شد در سال ۱۹۲۲ جونز (۱۹) از موش های صحرایی سفید آزمایشگاهی که به ذات الریه مبتلا شده بودند اکتینوباسیلوس  اکتینوئیدس  جدا نمود و همین شخص در سال ۱۹۶۴از تناسلی دو گاو نر که به ورم کیسه های منی مبتلا شده بودند این میکرب را جدا نمود .
اکتینوباسیلوس  سمی نیس – این میکرب درشرایط طبیعی درقوچهاایجادورم بیضه وبندبیضه می نماید وعامل بیماری رامی توان درمنی جستجونمود موشو خوکچه هندی نسبت به این میکرب مقاوم هستند .

 S.Beydollahi