شرکت سهامی زراعی جام

برچسب: کشاورزی

  • توصیه های هواشناسی کشاورزي از ۱۵ تا ۱۸ اسفند

    کد خبر: ۴۱۵۶۳
    تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۵- ۱۸:۱۹
    توصیه های هواشناسی کشاورزي از ۱۵ تا ۱۸ اسفند
    اداره هواشناسی کشاورزی برای کشاورزان سراسر کشور در روزهای آینده، مجموعه اقدامات و عملیات پیشگیری توصیه کرد.


    اداره هواشناسی کشاورزی برای کشاورزان سراسر کشور در روزهای آینده، مجموعه اقدامات و عملیات پیشگیری توصیه کرد.

    به گزارش ایانا، در این اطلاعیه با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی هر منطقه ای، عملیات لازم مراقبتی و مقابله ای توصیه و تاکید شده است. این توصیه های به شرح زیر است:

    استان های خراسان شمالی و خراسان رضوی:

    باغبانی:

    · تنظیم دما و تهویه گلخانه ها و کارگاه های پرورش قارچ

    · بستن دريچه ها و تهويه هاي انبارهاي نگهداري ميوه بویژه در روزهای پایانی هفته و هنگام صبح

    · انجام هرس و عملیات سمپاشی و محلول پاشی در باغات

    · بستن منافذ و عایق بندی دریچه ها جهت تنظیم دما در حدود ۳ تا ۴ درجه در انبارها

    · استفاده از محلول بردو يا پوشش تنه درختان در مناطق برف خيز جهت جلوگيري از خسارت جوندگان

    تجهیز سازه های گلخانه ها و پوشش آن ها بدلیل احتمال وزش باد شدید در استان خراسان شمالی

    · زراعی

    · نسبت به بازدید مزارع اقدام و در صورت نیاز نسبت به آبیاري مزارع با توجه به افزایش دما اقدام گردد.

    · تهویه و تنظیم دماي انبارهاي سیب زمینی و پیاز و جداسازي غده هاي ناسالم

    · نسبت به آماده سازي زمین براي کشت پیاز و حبوبات اقدام گردد.

    · با عنايت به مساعد شدن شرايط جوي از كود اوره به عنوان كود سرك استفاده نماييد.

    · تهویه و تنظیم دماي انبارهاي سیب زمینی و پیاز و جداسازي غده هاي ناسالم

    · با توجه به مساعد شدن دما و رشد سریع علفهاي هرز نسبت به بازدید مزارع اقدام و در صورت لزوم علیه علف هاي هرز مبارزه گردد

  • پسته خندان بورسی شد

    کد خبر: ۱۶۲۱۹                                                                           تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ – ۱۲:۳۴


    پسته خندان بورسی شد

    با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاملات پسته از فردا در بورس کالای ایران آغاز خواهد شد.

    بازار نیوز – فردا(دوشنبه ۱۵ اسفند) با حضور جمعی از مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر امور اقتصادی و دارایی، مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان کرمان، شرکت تعاونی پسته رفسنجان و مدیران ارشد بازار سرمایه معاملات پسته در تالار کشاورزی بورس کالای ایران به طور رسمی افتتاح می گردد.
    بر اساس این گزارش، پسته ایران دارای مزایای زیادی، چه از نظر ارزش غذایی و چه از نظر اقتصادی است و امروزه توانسته جایگاه خوبی در صادرات غیر نفتی کشور داشته باشد. طی سالهای اخیر تعدادی از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده آمریکا، با سرمایه گذاری کلان، اقدام به تولید پسته در سطح بسیار گسترده کرده اند و سعی بر این داشته اند که محصولی پربازده در سطح کشت گسترده ارائه دهند؛ اما  هنوز نتوانسته اند پسته ای با طعم دلپذیر پسته ایرانی تولید کنند و این فرصت بسیار خوبی برای کشاورزان و تجار ایرانی است که با سرمایه گذاری در بخش تولید این محصول و عرضه در بورس کالا جایگاه پسته را نه تنها به سطح گذشته بازگردانند، بلکه بالاتر از آن نیز ببرند تا ایران باز بتواند در تولید و صادرات این محصول حرف اول را در جهان بزند.
    به این ترتیب بورس کالای ایران در راستای بهبود تجارت پسته به عنوان مهمترین محصول صادراتی کشور در بخش کشاورزی با همکاری اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان کرمان  و شرکت تعاونی پسته رفسنجان اقدام به راه اندازی معاملات پسته نموده است.
  • بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد

    د خبر: ۴۱۳۶۹                               تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۴۰
    گزارش نخستین همایش بین‌المللی “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب”

    نهضت اصلاح غذا/ بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد/ با دمکراسی می‌توان حاکمان را در باره امنیت غذایی پاسخگو کرد

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده/ هانیه مغانی:

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد. در این همایش به حقوق مردم در برخورداری از غذای سالم از منظر حقوقی به شرح زیر اشاره شد:

    امنیت غذایی و حاکمیت غذایی

    در این همایش پرفسور محمدتقی فرور، رئیس هیأت‌مدیره مؤسسه توسعه پایدار و محیط زیست (سنستا) و رئیس کنسرسیوم جهانی قرق‌های محلی با بیان اینکه “این نخستین‌بار است که بحث امنیت غذایی وارد بحث حاکمیتی شده است” گفت: “این فرصت را باید مغتنم شمرد. بدون حاکمیت غذایی به امنیت غذایی نمی‌رسیم و بدون امنیت غذایی به توسعه پایدار نمی‌رسیم.”

    وی در باره تعریف “امنیت غذایی و حاکمیت غذایی” افزود: “امنیت غذایی همانی است که مثلاً کشوری مثل آمریکا به کشوری دیگر هرساله فلان مقدار تن گندم بدهد و این به‌صورت مداوم و بدون توقف انجام شود. این نمی‌تواند کشوری را به توسعه پایدار برساند. حاکمیت غذایی آنی است که خود تولید کنیم، یعنی تکلیف کنیم که چه مقدار تولید کنیم، چه نوع محصولاتی اولویت دارند و آنها را تولید و در کجا چه محصولی را تولید کنیم و… یعنی حاکمیت غذای خودمان در اختیار خودمان باشد.”

    فرور با اشاره به اینکه “وابسته نبودن پایه اصلی و مهم توسعه پایدار است” بیان کرد: “اما حاکمیت غذایی فقط در حاکمیت مطلوب اتفاق می‌افتد. یعنی حاکمیت مطلوب باید برای تولید انواع محصول برنامه، کارشناس، ابزار، کود، سموم، بذر و… داشته باشد. این حاکمیت مطلوب است که می‌تواند حاکمیت غذایی ایجاد کند و حاکمیت غذایی توسعه پایدار را راه بیندازد.”

    حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب

    در نخستین پنل این همایش به ریاست پرفسور پرور، ابتدا پرفسور میشل پمبر، استاد دانشگاه و مدیر مرکز اگرواکولوژی، آب و تاب آوری دانشگاه کاونتری بریتانیا، با موضوع “حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب” به ایراد سخنرانی پرداخت.

    وی در سخنانی عنوان کرد: “در دو قسمت صحبت خواهم کرد: ۱- حق غذا داشتن، که یک حق اساسی است. ۲- چگونه امنیت غذایی به حاکمیت غذایی می‌رسد. آیا امنیت غذایی حاکمیت غذایی ایجاد می‌کند؟”

    پمبر ادامه داد: “صحبت از غذا، کشاورزی، محیط زیست، و معیشت فقط به کشاورزان مربوط نمی‌شود، به‌طور کلی تمامی تولیدکنندگان غذا را مدنظر دارم. ما از ۲,۵ میلیارد انسانی صحبت می‌کنیم که در جوامع بومی در حال تولید غذا هستند. بیشترین بار تولید غذا در دنیا توسط تولیدکنندگان کوچک صورت می‌گیرد. بیشتر این تولیدکنندگان در آسیا قرار دارند و تعداد کمتری در اروپا و آمریکا و آفریقا هستند. حدود ۶۰ تا ۷۰ دررصد از غذا در دنیا توسط دهقانان تولید می‌شود. ۸۰ درصد این غذا به‌صورت محلی و داخل کشورها مصرف می‌شود.”

    وی اضافه کرد: “با توجه به اهمیت دهقانان در تولید غذا، الگوهای ذهنی‌ای وجود دارد که می‌گوید مناطق روستایی باید کوچک‌تر شوند و نیروهای کار روستایی به شهرها بیایند و در کارهای صنعتی مشغول به کار شوند. این عده معتقدند که تمامی برنامه‌های اقتصادی و تجاری باید در شهرها انجام شود. این دیدگاه ساختار اجتماعی را برهم می‌زند و تولیدکنندگان کوچک از بین رفته و به چند شرکت بزرگ تولیدکننده غذا تبدیل خواهند شد.”

    مدیر مرکز اگرواکولوژی دانشگاه کاونتری بریتانیا یادآور شد: “این برهم خوردن ساختار اجتماعی باعث می‌شود که امنیت غذایی هم برهم بخورد و دیگر کشوری نمی‌تواند حاکمیت غذایی خود را در اختیار داشته باشد. این ساختار جدید باعث می‌شود که سه شرکت بزرگ تولید بذر در دنیا تمرکز بیشتری بر بذر در جهان یافته و ۷۰ درصد تجارت بذر در جهان را در اختیار بگیرند یا فقط چهار شرکت در دنیا ۷۲ درصد سموم کشاورزی را تجارت کنند. با توجه به از بین رفتن تولیدکنندگان کوچک، انحصارگرایی در تولید غذا بیشتر خواهد شد و منافع مردم در این بین کمتر خواهد شد.”

    پمبر تأکید کرد: “بحران‌های همزمان، مانند بحران غذا، بحران کشاورزی، و بحران رفاه انسانی یک نهضتی را به‌وجود آورده که کاملاً مردمی است. این نهضت از تولیدکنندگان کوچک شروع شد و به کل داستان حاکمیت غذا کشیده شد. سازمانی در سال ۱۹۹۶ در مکزیک ایجاد شد با عنوان “راه و روش دهقانان” که بین ۷۰ یا ۸۰ کشور هم توانسته عضو جمع‌آوری کند. ۲۰۰ میلیون تولیدکنندگان کوچک عضو این سازمان شده‌اند. این سازمان مستقل عمل می‌کند و در ابعاد جهانی است و چندجانبه کار می‌کند و شبکه‌های گسترده‌ای را تشکل داده است. این سازمان در سال‌های ۲۰۰۱ در کوبا، در ۲۰۰۷ در مالی و ۲۰۱۱ در استرالیا، کنفرانس‌هایی برای امنیت غذایی برگزار کرده است. این سازمان چندین نهضت را همسو کرده و دیدگاه‌های مشترکی را به‌وجود آورده است.”

    سخنران دیگر این پنل، علیرضا ظاهری، استادیار حقوق بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بود. این استاد دانشگاه با عنوان “تحول مصداقی ایمنی غذایی و سازگاری آن با امنیت و حاکمیت غذایی” در سخنرانی خود گفت: “حفظ و ارتقای سلامتی اتباع و شهروندان به‌عنوان یک هدف، تا حد زیادی وابسته به غذا است. از سوی دیگر، ایمنی غذایی خود، مؤلفه‌ای تأثیرگذار بر کمیت و کیفیت غذا، و حاکمیت غذایی است. ایمنی غذایی مفهومی است که بر کل فرآیند تولید، فراوری، تجارت، آماده‌سازی و استفاده از غذا توجه می‌کند. همین امر باعث پیچیدگی بحث ایمنی غذایی و تعدد ذی‌نفعان آن شده است.”

    ساختار سخنرانی وی به‌منظور ارائه تصویری تا حد امکان روشن از کلیت ایمنی غذایی، علاوه بر یک مقدمه از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد. این استاد دانشگاه آن دو بخش را این‌گونه توضیح داد: “۱- خطرات غذایی که در آن دسته‌بندی، انواع خطراتی که ایمنی غذایی را تهدید می‌کند بررسی می‌شود؛ ۲- حکمرانی غذایی که در آن ریسک‌های غذایی، انواع استانداردهای غذایی و در نهایت تجارت غذا در محدوده سازمان تجارت جهانی و در ورای آن بررسی می‌شود.”

    ظاهری در پایان نتیجه گرفت که ایمنی غذایی در معنای کلاسیک و نوین آن با امنیت غذایی سازگار است، لیکن استانداردهای خصوصی از حاکمیت غذایی فاصله دارند.

    سخنران بعدی پنل نخست این همایش، فاطمه رضایی‌پور، دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه شهیدبهشتی بود. وی سخنان خود را با موضوع “حقوق بومیان و جوامع محلی بر تنوع زیستی در حقوق بین الملل” این‌گونه آغاز کرد: “عرصه بین‌المللی در چند دهه گذشته شاهد ظهور تنوعی از بازیگران غیردولتی ازجمله بومیان و جوامع محلی بوده است و تأکید تدریجی بر رهیافت‌های پایین به بالا نسبت به توسعه پایدار، بر ضرورت وجود این بازیگران صحه گذارده و قدرت بخشیدن به ایشان را شرطی اساسی در مبارزه با چالش‌های جهانی قلمداد کرده است.”

    رضایی‌پور افزود: “از دست رفتن تنوع زیستی، که بخش اعظم حیات بشر بدان وابسته است، از جدی‌ترین بحران‌های پیش روی جهانیان است. این جوامع از سویی قربانیان انحطاط محیط زیستی هستند و از سوی دیگر حامیان اکوسیستم‌های صدمه‌پذیر.”

    وی در سخنان خود توانست میزان امتزاج ارزش‌ها و اعمال سنتی بومیان و جوامع محلی را در سیاستگزاری‌های بین‌المللی تعیین و جایگاه گروه‌های مزبور را به‌ویژه در حقوق بین‌الملل حفاظت از تنوع زیستی مورد بررسی قرار دهد.

    آخرین سخنران پنل نخست، سمیرا رضاییان بود. وی دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه شهیدبهشتی است. عنوان سخنرانی او “درآمدی بر نسبت مؤلفه‌های کلیدی حکمرانی خوب با امنیت غذایی” بود.

    رضاییان معتقد است: حکمرانی و آنچه به‌عنوان حکمرانی خوب یا “به زمامداری” تعبیر می‌شود، نقش بسزایی در امنیت غذایی و تمامی سطوح محلی، ملی و جهانی آن ایفا می‌کند تا جایی که حیات و سلامت انسان‌ها نیز در گرو حکمرانی خوب است.

    وی با اشاره به اینکه “عوامل ناامنی غذایی طیف بسیار وسیعی از موضوع‌های سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و… را دربر می‌گیرد”، بیان کرد: “حکمرانی خوب نیز عرصه گسترده‌ای از موضوعات حقوقی و سیاسی را شامل می‌شود، این امر باعث شده تا موضوع حکمرانی امنیت غذایی پیچیده و چند بعدی باشد. از شاخصه‌های حکمرانی خوب رعایت حقوق بشر است و ازجمله حقوق اولیه بشر حق غذا است. حکمرانی خوب هم وسیله‌ای است برای تحقق حق غذا و هم نتیجه تضمین حقوق بشر ازجمله حق غذا است.”

    امنیت غذایی و حقوق مردم

    رئیس پنل دوم رضا اسلامی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی بود. نخستین سخنران این پنل لیم لی چینگ محقق ارشد و هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار و شبکه جهان سوم از کشور مالزی با عنوان امنیت غذایی و حقوق مردمان بومی بود. این محقق معتقد بود که کشورهای در حال توسعه نباید برنامه‌های توسعه پایدار کشورهای توسعه یافته را الگوی خود قرار دهند. چون کشورهای در حال توسعه دارای دانش بومی هستند. این دانش از طریق فرهنگ و طبیعت آن کشور ایجاد شده و نسل به نسل انتقال یافته است. اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند به امنیت غذایی برسند باید به دانش بومی خود باور داشته و از آن بهره ببرند. وی با مثال‌های متفاوتی از کشورهایی که دارای دانش بومی بودند و از آن بهره برده‌اند این ایده خود را به اثبات رسانده است.

    چینگ ادامه داد: “الگوهای کشورهای توسعه یافته بسیار سخت هستند و براساس طبیعت خود آنها نوشته شده است. اگر ما بخواهیم از این الگوها استفاده کنیم باید واردکننده باشیم تا تولیدکننده. چون الگوهای توسعه آنها با ابزار و زمین و امکاناتی که دارند قابلیت اجرا دارد، نه برای کشورهایی مثل ما که شاید خشک‌تر یا مرطوب‌تر از کشورهای توسعه‌یافته باشم… از همه مهم‌تر وارد کردن ابزار و ماشین‌آلاتی است که تولیدکننده آنها کشورهای توسعه‌یافته هستند؛ بنابراین بهترین راه برای رسیدن به امنیت غذایی و حاکمیت غذایی توجه به دانش بومی خود کشورهای در حال توسعه است.”

    سخنران دوم پنل دوم، مهدی مقدری، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل، نویسنده و پژوهشگر حکمرانی خوب بود. موضوع سخنرانی او “رابطه میان امنیت غذایی پایدار و حکمرانی خوب و دموکراسی” بود.

    وی عنوان کرد: “امنیت غذایی ابزاری ضروری برای توسعه ملی است. امروزه، مسئله امنیت غذایی بخشی جدایی‌ناپذیر از مباحث کلی حکمرانی تلقی می‌شود و این موضوع باید به حکمرانی خوب منتهی شود.”

    کارشناس ارشد روابط بین‌الملل یادآور شد: “برابر تحقیقات جهانی، مهم‌ترین علت کمبود مواد غذایی و بحران امنیت غذایی، عملکرد حکومت‌هایی ضعیف است که در شیوه‌های مملکت داری و حکمرانی دچار اشتباهات و سیاستگزاری‌های خلاف اولویت‌ها و نیازهای شهروندانشان شده‌اند.”

    مقدری با اشاره به اینکه “برای اطمینان از اینکه امکانات عمومی بر اساس اولویت‌های مردم ارائه می‌شوند و حاکمان باید پاسخ مناسبی برای عملکرد خود به شهروندان و نمایندگان آن داشته باشند” اضافه کرد: “نیاز جهانی به پیشبرد عناصر اساسی دموکراسی و نظارت آن احساس می‌شود. حکمرانی امنیت غذایی جهانی می‌تواند به‌صورت گسترده‌ای توسط حکمرانی دمکراتیک که نسبت به نگرانی‌های فوری شهروندان پاسخگو هستند، مورد مساعدت قرار گیرد.”

    وی در پایان اظهار داشت: “بسته به هدفی که حکمرانی خوب قرار است برای توسعه و پیشرفت داشته باشد، به لحاظ راهبردی تأکید بر شاخص‌های آن برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار امکان‌پذیر است. تنها در یک حکمرانی خوب است که خشونت و بی‌ثباتی‌های سیاسی و نیز فساد ویران‌کننده رنگ می‌بازد و در نتیجه رقابت‌های اقتصادی و سیاسی سالم باعث تقویت ثبات سیاسی کشور و توسعه اقتصادی پایدار می‌شود. اساساً یک محیط با ثبات و پایدار، پیش شرط اصلی برای امنیت غذایی و توسعه است.”

    سخنران پایانی پنل دوم، اسلامی بود. وی با اشاره به اینکه “تا اینجای همایش، ما از حق مسلم غذا برای همه صحبت کردیم، اما هراس اصلی آن است که به مواد غذایی اطمینان نداریم، گفت: ” مقام عالی وزارت بهداشت گفتند که ۹۵ درصد از آبلیموهای موجود در بازار به هیچ وجه استاندارد نیستند. نه‌تنها آبلیمو، بلکه تمامی اجناس خوراکی، حتی تمامی اجناس موجود در بازار دارای برچسب اعتماد ذهنی در منِ خریدار نیست. یعنی منِ خریدار نمی‌دانم جنسی که می‌خرم آیا از لحاظ محتوا همان جنس است یا چیزی شبیه آن است!”

    وی تأکید کرد: “این باعث می‌شود که خریدار و مصرف‌کننده نسبت به حق غذای خود یا به‌طور کل در حق مشتری بودن خود شک کند. در صورتی که حق همیشه باید با مشتری باشد. این هراس، این عدم اعتماد، این مشکوک بودن به تمامی اجناس مربوط می‌شود و متأسفانه هیچ مسئولی نیز به این مسئله توجه نمی‌کند. این عدم توجه در مواد غذایی بسیار وحشتناک است. حکمران خوب یا “بِه زمامدار” باید برای سلامت و پایداری جامعه حساس باشد. متإسفانه در زمامداران ما این شرط، این ویژگی وجود ندارد.”

    این استاد افزود: “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن که از حقوق بنیادین بشر است امروزه با چالش‌های عدیده‌ای روبه‌رو است. محدودیت‌های ناظر بر دسترسی به غذای کافی و مفید و نیز معضلات مقابله با نوسانات مربوط به تولید و قیمت آن، امنیت غذایی را با دشواری‌هایی روبه‌رو کرده است و تعهدات دولت‌ها در تحقق این حق را مورد نقد قرار داده است.”

    اسلامی به مفهوم و مبانی حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن پرداخت و سپس به تعهدات دولت‌ها در این باره اشاره کرد.

    وی چالش‌های امنیت غذایی در جهان حاضر و معضلات ناشی از آن در توسعه جوامع انسانی را بررسی کرد. او بیان کرد: “مؤلفه‌ای چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفافیت و مبارزه با فساد در حکمرانی مطلوب از ظرفیت لازم در رویارویی با چالش‌های امنیت غذایی برخوردارند و با تکیه بر آن، می توان در راستای اهداف توسعه پایدار به تحقق حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن در بسیاری از جوامع انسانی اقدام کرد.”

    امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی

    پنل سوم به ریاست افشاری ابعاد دیگری از امنیت غذایی را مورد بررسی قرار داد. ابتدا شریفی طرازکوهی، دانشیار دانشگاه و پژوهشگر حقوق بشر با موضوع “امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی با تأکید بر دستور کار توسعه پایدار ۲۰۳۰ ملل متحد” به سخنرانی پرداخت. وی ادامه داد: “گفتمان امنیت انسانی در گستره راهبرد توسعه انسانی رهاورد توسعه کمی و کیفی هنجارهای حقوق بشر و شهروندی است. راهبردی که در پرتو واقعیات دنیای امروز غرق در سودای تجارت و خشونت، دیگر نباید با آن به مثابه آرمان و ایده‌آل برخورد کرد. بلکه اتخاذ برنامه‌های مقتضی، ضروری می‌نماید.”

    طرازکوهی با اشاره به اینکه “بی‌تردید غایت گفتمان امنیت انسانی بر شاخص‌های “حقِ زیستن رها از ترس و نیاز” استوار است، عنوان کرد: “زندگی معطوف بر کرامت نوعی جوامع بشری، رها و آزاد از هرگونه هراس و ترس از رفتارهای بیگانه‌وار انسان‌های به واقع بیگانه از خود که با ساعقه‌های خودخواهی، نهادینه و سازماندهی شده، در عمل مانع تأمین نیازهای اولیه مادی و معنوی سایرین شده یا فرایند تامین نیازهای اولیه انسانی را دست مایه امیال و چه بسا جنایات قرار می‌دهند. امری که آثار منفی آن فراتر از فقر و گرسنگی به سایر ابعاد وجودی انسان باید مورد توجه قرار گیرد.”

    وی یادآور شد: “توسعه پایدار به‌طور کلی در زمینه توسعه انسانی و نیز در پرتو مبانی و آرمان‌ها و اهداف عینی دستور کار ۲۰۳۰ ملل متحد حکایت از دخالت معنادار و مفید در راستای نگرش حل مسئله‌ای به “حق برخورداری از زندگی مناسب” یا ارتقاء مستمر سطح زندگی نسل‌های حال و آینده دارد.”

    امنیت غذایی در ایران

    سخنران بعدی این پنل نوروزی، استاد دانشگاه، معاون خدمات علمی و اطلاع‌رسانی کرسی حقوق بشر بود. وی با موضوع “امنیت غذایی در کشور” به سخنرانی پرداخت. او تأکید کرد: “امنیت، فضایی است که در آن ترس نباشد و انسان‌ها برای انجام فعل و عملی دغدغه نداشته باشند. اجتماع واکنشی در برابر ترس بوده و انسان برای اینکه امنیت خود را پایدار کند اجتماع را تشکیل داد. اما امروزه از امنیت تعاریفی دیگر ارایه شده که از ترس فراتر می‌رود. امنیت بستری است که زندگی و جریان امور عادلانه و با نظم و توام با حُسن اتفاق می‌افتد. این بستر برای همه باید امن باشد، نه اینکه عده‌ای امنیت داشته باشند و عده‌ای دیگر به‌خاطر امنیت آنها در عدم امنیت زندگی کنند. وقتی به این ترتیب به موضوع نگاه می‌کنیم به بُعدی دیگر از امنیت می‌رسیم: امنیت باید فراگیر باشد.”

    نوروزی با طرح این پرسش که “امنیت غذایی چیست؟” اظهار داشت: “غذا یکی از نیازهایی است که طی پروسه‌ای تهیه می‌شود. این محصول از سه طریق تولید، توزیع و مصرف به امنیت غذایی می‌رسد. فقط نباید تولید کافی و درست باشد، بلکه باید توزیع نیز عادلانه باشد. مصرف هم باید ایجاد امنیت کند.”

    وی تأکید کرد: “فناوری باعث تغییر در تولید غذا شده است، اما این تغییرات فقط در کمیت خود را نشان داده است و کیفیت در تغییراتی که تکنولوژی ایجاد کرده است از بین رفته است. امروزه بیشتر محصولات غذایی که می‌خوریم “سم” هستند. چرا؟ چون شرایط تولید و نگهداری آنها کاملاً دور از استانداردهای سلامت اجتماعی است. پس به واقع امنیت غذا در تولید و به چه میزان تولید کردن نبینید، در چه کیفیتی تولید و توزیع و مصرف کردن ببینید تا به امنیت غذایی برسید.”

    صدیقه اشرف‌نیا، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران سخنران آخر پنل سوم بود. وی با موضوع “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن به‌عنوان یکی از مصادیق حقوق بشری” به سخنرانی پرداخت. او گفت: “با وقوع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تروریسم وارد مرحله جدیدی از فعالیت‌های خود شد و در پی آن نیز حوزه مسائل امنیتی گسترش یافت. در واقع تروریست به این نتیجه دست یافته است که با استفاده از روش‌های نامحسوس و مخفیانه، بهتر و سریع‌تر می‌تواند به اهداف خرابکارانه خود دست یابد.”

    اشرف‌نیا افزود: “منابع و مواد غذایی یکی از گزینه‌های مورد توجه این دسته از افراد است که با آلوده کردن آن از مراحل تولید به مصرف، می‌توانند از آن به‌عنوان حربه‌های مخاطره‌آمیز که می‌تواند دامنه آسیب‌پذیری آن فراملی و بین‌المللی باشد آنان را در دستیابی به اهداف خود یاری رساند.”

    دستاوردهای این همایش

    مریم افشاری دبیر علمی همایش، مدیر گروه حقوق زنان و سازمان‌های غیردولتی کرسی حقوق بشر طی سخنانی درباره دستاوردهای این همایش بیان کرد: “یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این همایش تقویت روحیه تشریک مساعی و بیان الزامات و خواسته‌ها و همچنین بررسی اولویت‌های امنیت غذایی و حاکمیت غذایی است. همه مردم حق دارند که از بهترین غذاها به‌طور دائم برخوردار باشند. و همین‌طور همه مردم و تمامی مسئولان موظف هستند که در تولید غذای پاک و سالم شرکت کنند.”

    وی ادامه داد: “دولت‌ها باید به حق مردم که غذای سالم است احترام بگذارند. این غذای سالم باید متناسب با فرهنگ هر کشوری باشد. حق حاکمیت غذا در حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. تدوین برنامه ششم برای توسعه پایدار تأثیرات مثبتی داشته و باعث شده که ایران در مسیری همسو با جهان حرکت کند. از ۱۷ هدف و آرمان توسعه پایدار، مهم‌ترین آن، خاتمه دادن به گرسنگی با توجه به امنیت غذایی است.

    افشاری با تأکید بر ضرورت پرداختن به “کشاورزی پایدار، توجه به مسئله گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی و اقدام عاجل در ارتباط با امنیت غذایی برای جلوگیری از بحران در جهان” عنوان کرد: “پایداری توسعه بدون تکیه بر دانش بومی و توجه به انصاف و عدالت اجتماعی امکان‌پذیر نیست و از این منظر دارا شدن امنیت غذایی از مؤلفه‌های حق مردم در سرتاسر دنیاست.”

    وی یادآور شد: “دولت‌ها وقتی صاحب حکمرانی مطلوب خواهند شد که گرسنگی را از بین ببرند و با جدی گرفتن تغییرات آب و هوایی، کشاورزی پایدار ایجاد کنند.”

  • کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

     کد خبر: ۴۱۳۲۰                                 تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۵۳

    کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد…

    وحید زندی‌فخر

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد. او به همراه خانواده‌اش در جایی از آمریکا زندگی می‌کند که در سطح وسیع، ذرت کشت می‌شود. خانه‌اش در میان مزارع سرسبز احاطه شده و اطرافیانش همه کشاورز هستند. در عین حال اما زمین حال خوشی ندارد. او در زمانی حضور دارد که به واسطه خشکسالی، هفت سال از آخرین کشت گندم گذشته و تولید بامیه هم متوقف شده است. هر از گاهی هجوم گرد و غبار وحشتناک، حس تلخ خشکسالی را دو چندان می‌کند و عن‌قریب، مزارع ذرت را نیز به نابودی بکشاند. دکتر کوپر، با وجود اینکه برای کشاورزان مزارع اطراف، کمباین‌های هوشمند ساخته و نگاهی مدرن به پروسه کشاورزی دارد، اما هنگامی که پهباد خورشیدی را تعقیب می‌کند، به خود اجازه می‌دهد که با اتومبیل از وسط مزرعه ذرت بگذرد و با چکمه تکنولوژی، کشاورزی را له کند؛ درست همین سناریو توسط مورفی، آن زمان که پدرش در یکی از سیاهچاله‌های فضایی گرفتار شده، تکرار می‌شود.

    شاید ادعای بیهوده‌ای نباشد که سراسر فیلم میان ستاره‌ای، به گونه‌ای تقابل زندگی و محیط‌زیست را به نمایش می‌گذارد. خاکی که همیشه غذای مردم را تولید کرده، حالا به دشمنی تبدیل شده است که اجازه نفس کشیدن به آنها را نمی‌دهد. گروهی مخفی در زیر زمین، به دنبال یافتن راهی برای نفوذ به یک سیاره شبیه زمین هستند تا بلکه بتوانند راه کشاورزی را در کره‌ای جدید ادامه دهند. آنها نگران تأمین غذا و خشکسالی در آینده‌اند؛ آینده‌ای که از هم‌اکنون می‌شود نشانه‌های آن را در لابه‌لای گرد و غبار خوزستان دید. دکتر کوپر سرانجام موفق می‌شود مدیریت تیم چهار نفره را برای جست‌وجو در فضا بر عهده بگیرد. او امیدوار است که بعد از گذر از کرمچاله، وارد کهکشان جدیدی شود که حداقل یک سیاره در آن شبیه زمین باشد؛ سیاره‌ای حاوی آب و خاک.

    در حقیقت پیام فیلم را باید در جنگ برای گرسنه نماندن دنبال کرد. آنجا که کشاورزان با وجود در اختیار داشتن مدرن‌ترین دستگاه‌ها نمی‌توانند غذای مورد نیاز مردم جهان را تأمین کنند. آنجا که خاک، قیام می‌کند و بر سر مردم آوار می‌شود. جایی که نه تنها نمی‌شود غذا تولید کرد، بلکه ریه‌ها هم در نبرد زندگی، عاقبت تسلیم خواهند شد. حال دکتر کوپر با همکارانش در آرامش فضا غرق شده‌اند. آنها زمین را از پنجره سفینه نگاه می‌کنند و از اینکه خانه‌شان را این‌چنین رو به نابودی کشانده‌اند، غبطه می‌خورند. اگرچه در ذهن دکتر کوپر، چیزی جز تنازع برای بقا وجود ندارد و او تنها به فکر امتداد زندگی و جوهر انسانیت در سیاره‌های بیگانه است، اما به هیچ عنوان نمی‌تواند از سیاره مادر خود یعنی زمین دل بکند. در داخل سفینه، قبل از فرو رفتن به خواب دو ساله، تقریباً در تمام صحنه‌ها هدفون در گوش دارد و انگار آهنگی دلنشین را می‌شنود. زمانی که دستیارش نوع موسیقی را از او پرسید، جوابی نداد، اما هدفون را به گوش او سپرد … صدا چیزی نبود جز آرامش حاکم بر طبیعت و جیرجیرک‌هایی که همراه با شُرشُر آب، سکوت شب را می‌شکنند. این صحنه به بهترین حالت، پیوند ناگسستنی طبیعت و روح انسان را به نمایش می‌گذارد؛ آن هم روح انسانی که اعتقادی به کشاورزی ندارد و همه چیز را در توسعه تکنولوژی و رها شدن از زمین می‌بیند.

    آنها در محیط نامنتاهی فضا می‌گردند، سیاره‌های مختلف را طی چندین سال می‌آزمایند، اما هیچ جایی مثل زمین که بتواند مانند مادری از آنها پاسداری کند، یافت نمی‌شود. انگار قانون نسبیت انیشتین، تفاوت ساعات شبانه روز و میزان گرانش، تنها در نقطه‌ای به نام زمین به تعادل می‌رسد و به غیر از آن، گستره وسیعی از نسبیت‌ها و بی‌نهایت‌ها صف کشیده‌اند که زندگی را از توازن خارج کنند. این فیلم قصد دارد بگوید هرچند که انسان، میلی وصف ناشدنی برای امتداد بقا دارد، اما حماقت‌های قرون آهن و فولاد و روبات، بستر لازم برای این بقا را تا مرز نابودی کشاند و لب‌های مادر زمین را از شدت تشنگی، خشک کرد. حالا او مانده و شکم‌های گرسنه و مشتی گرد و غبار که فرصت نفس کشیدن را از او دزدیده است.

    دکتر کوپر به واسطه قانون نسبیت، بعد از چند دهه که با دستان خالی از فضا برگشت، همچنان جوان بود، اما دخترش – مورفی- در سکانس‌های آخر فیلم، پیرزنی فرتوت به نظر می‌رسید که لحظه‌های پایانی عمرش را سپری می‌کند. مورفی با وجود عشقی که به پدر داشت، زمین ماند و در سیر طبیعی خود از خرده طبیعت باقی‌مانده لذت برد، اما پدر اگرچه جوانی‌اش حفظ شده بود، تنها صدای طبیعت را شنید و تاریکی بی‌انتهای فضا را به مصنوعی‌ترین شکل ممکن نظاره کرد. در حقیقت، منظور اصلی فیلم را باید اینگونه بیان کرد که اگرچه نمی‌توان در فضای بکر و جوان، جایی به مهربانی زمین یافت، اما این مادر پیر، به روزهای پایانی عمر خود نزدیک شده و نیاز به پرستاری دارد!/

  • راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت

    کد خبر: ۴۱۲۴۱
    تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۱۹
    برون‌رفت از بحران در گفت‌وگو با دکتر محسن ابراهیم‌پور، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی

    راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت/ روستاها ذخیره فرهنگی ملت‌ها/ انقلاب سبز شکست خورده است/ بازگشت به واحدهای خانوادگی شعار اصلی فائو است/ چرا سازمان توسعه روستایی در برنامه ششم وارد نشد

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده:

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است. این‌ها به همراه پرسش‌های دیگر، موضوع گفت‌وگوی حاضر به دکتر محسن ابراهیم پور عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی است. او به روستا به مثابه ذخیره گاه حفظ اصالت‌ها و ثروت‌های مادی و معنوی نگاه می‌کند. کلید حل حاشیه نشینی را توسعه روستایی می‌داند و… این گفت و گو از نظرتان می‌گذرد:

    ***************

    چالش‌های عمده در راه توسعه روستایی چیست، و از کجا شروع شده است؟

    بحران اندیشه و دانش در فرایند توسعه روستایی مهمترین چالش در ساحت مدیریت و تحقق پذیری طرح‌ها و پروژه‌ها است. سه چالش اساسی در طول سه دهه گذشته به وجود آمده است:

    ۱- چالش مدیریت کلان نگر کشور، که حداقل به دو پدیده شوم دیگر مبتلای مان کرد: یکی رانت‌های آشکار که البته موارد پنهان آن هنوز صدایش درنیامده است. دوم مدیریت کلان کشور نه تنها رو به تخصصی شدن نرفته که بیشتر به سمت باندبازی رفته است که این جریان هر روز دارد قوی‌تر هم می‌شود.

    ۲- چالش بعدی عدالت اجتماعی و شعارهایی است که در این زمینه داده شده است. بخشی از عدالت اجتماعی به توازن بین روستا و شهر و یا در سطح کلان بین فضای جغرافیایی ایران مرتبط می‌شود. در ارتباط با کنترل موالید موفق بودیم، به ویژه بعد از سال ۶۷. در ایران یک انفجار جمعیتی بین سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ داشتیم. و در حال حاضر کنترل بیکاری به همین دلیل بسیار مشکل است.

    درباره افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر کودکان و ارتقاء سطح بهداشت هم موفق بودیم. حدود ۱۵ سال به سن زندگی ایرانیان اضافه شده است. در زمینه عدم تعادل و توازن جمعیتی است که در این زمینه خیلی موفق نبودیم. و این ناکامی چالش بزرگی را در کشور ایجاد کرده است.

    ۳- چالش سوم عبارت است از تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه.

    منظور همان توازن جمعیتی بین روستا و شهر است؟

    من در سطح کلان صحبت می‌کنم. در فلات ایران جمعیت براساس نظم و نسقی در فضای جغرافیایی کشور پخش شده بود. این نظم الآن بهم خورده که بسیار نگران کننده است. اگر ایران را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنیم عمده ترین جمعیت کشور در شمال غربی کشور متمرکز شده است. این در سطح ملی و منطقه‌ای خطرناک است. چون مناطق سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، خراسان، سمنان در حال تخلیه شدن هستند. همچنین قسمت میانی هم در حال تخلیه شدن است. برای این چالش باید فکری اساسی بشود. درست که دریا مزیت است اما فلات ایران که قبلاً دریا نداشته جمعیت داشته، چرا فلات ایران از جمعیت خالی شده است؟

    علتش همان خشک بودن فلات مرکزی ایران نیست؟

    من اصلاً اعتقادی به بحران خشکسالی و کم آبی و بی آبی ندارم. این بحران‌ها سه هزار سال پیش در ایران وجود داشته است. با همین فلات خشک و کم آب، ۲۳ تمدن و مدنیت ساختیم. پنج شاخص تمدن اگر در منطقه‌ای به وجود آمد،آن وقت می‌توانیم بگوییم که در آن منطقه تمدن یا مدنیت به وجود آمده است. وقتی در فلات مرکزی ایران ۲۳ تمدن به وجود آمده است، بدین معنا است که مردم می‌دانند در آن مناطق چگونه زندگی کنند. تا زمان کریم خان زند ما چیزی از غرب کم نداشتیم. روزی سفیر پرتقال تفنگی به کریم خان هدیه داد. کریم خان گفت این تفنگ را بدهید به زرگران شیراز و تا عصر یک ظریفترش را بسازند.در مبالات برابر تجاری نیز چنین بوده است.

    پس بی‌آبی نمی‌تواند عامل ویرانی تمدنی شود و آب به‌تنهایی هم نمی‌تواند تمدن بسازد. مردم می‌دانند که با مشکلات چگونه زندگی کنند و با آن همراه شوند و تمدنی ماندگار در تاریخ بسازند؟

    اعتقاد من این است که کم آبی و خشکسالی نمی‌تواند شرایط بحرانی بلند مدت ایجاد کند. ما در همین فلات خشک تمدن ساختیم. در آنتالیاکه دو برابر ما بارندگی دارد آیا تمدنی ماندگار ساخته شده است؟ من هیچ وقت قبول نمی‌کنم که آب موضوع بحرانی ایران بوده باشد. ما همواره این طور بودیم و ملت ایران یک هوشمندی تاریخی و تمدنی داشته و توانسته کم آبی را به نفع خود تبدیل به فرصت کند.

    برخلاف آنچه مرحوم بازرگان می‌گفت و ملت ایران را ملتی سازگار که خودشان را به هر رنگی در می‌آورند! ملت ایران ملتی بوده و هست که در شرایط سخت و بحرانی با نوآوری و خلاقیت توازن پویا ایجاد می‌کرد. ایرانیان راه‌هایی نو و فن آوری‌های خلاقانه برای همراه شدن با شرایط سخت خشکسالی پیدا و اختراع کردند. امپراطوری ایجاد کردند. حالا این سازگاری ممکن است سازگاری با گیاهان، سازگاری جانوری یا سازگاری اقلیمی و اندیشه ورز باشد. یعنی ملت ایران با طبیعت مقابله نکرد بلکه با آن همراه شد. همین همراهی باعث می‌شد که وقتی خشکسالی اتفاق می‌افتاد به جای گوسفند، بز پرورش می‌دادند. به جای گندم جو می‌کاشتند. به جای غلات آب بر، حبوبات زود بار می‌کاشتند.

    چرا امروزه از این ظرفیت و پتانسیل خیلی مهم و قوی استفاده نمی‌کنیم؟ آیا همان مشکل مدیریتی کلان کشور است؟

    یک استان ما به اندازه کشور هلند است: کردستان. هلند ۱۲۳ میلیارد دلار درآمد فقط از طریق صادرات و فروش گل دارد. ما هم می‌توانیم داشته باشیم. خیلی از مناطق ایران ظرفیت خودکفایی را دارند، اما آدمی غبطه و افسوس می‌خورد که چرا نمی‌کنند، چرا نمی‌شود! بحث توازن روستایی در ایران بسیار مهم است؛ این توازن در گذشته بود و امروز نیست.

    من پیش از این چالش سوم را تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه ذکر کردم. اشتباهی که تمدن غرب کرد و در چند دهه گذشته تئوریسین‌های آن متوجه اشتباه خود شدند: “خانواده مانع توسعه است”. تمدن غربی خانواده را در تقابل با صنعتی شدن می‌دید، بنابراین آن را حذف کرد. این اعتقاد وجود داشت که کودکان و زنان چون دستمزد کمتری می‌گیرند به جای مردان کار کنند. این همان استثمار واز بین بردن خانواده است. بعد تئوریسین‌ها پی بردند که مسیر را اشتباه رفتند و باید آن را تغییر دهند. تئوریسین‌ها به این نتیجه رسیدند که خانواده محرک توسعه است، خانواده مهد انسان است، خانواده مولد نیروی کار است. خانواده خلق کننده ارزش‌ها و هنجارها و باورها و اعتقادات است و عاملیت آرامش و مهر ورزی است. امروزه خانواده محرک صنعتی شدن است و من پیش بینی می‌کنم در آینده بازتولید فلسفی، هستی شناسانه و معرفتی نوینی از خانواده و نظام خانواده به وجود بیاید. چون بشریت به این شکل نمی‌تواند ادامه بدهد؛ نابود شدن سلول جامعه یعنی خانواده موجب فروپاشی جامعه است بحران خانواده در جهان زود گذر است. نمی‌توانیم بگوییم که نهاد پیشرفت انسان، شهروند طبقه متوسط آمریکایی کارمند است. این نهادها در حال تغییر است. ۱۰ سال پیش این بحث شروع شده است. توسعه در سطح خرد خانواده آمریکای شمالی، و در سطح کلان هم اروپا و آمریکا. پارادایم جدیدی در حال شکل گرفتن است که انسانی‌تر و نهادی تر، متعادل‌تر و متوازن‌تر است.

    ولی در کشور ما نیامدند بگویند که خانواده مانع پیشرفت و توسعه است. اما گفتند که روستا مانع توسعه و پیشرفت است. سومین بحران را من بحران هستی شناسی فضایی کشور می‌دانم. روستاها خاستگاه شهرنشینی است. روستاها خاستگاه تولید است، خاستگاه فرهنگ و زبان ماست. زبان سلوکیه حدود دویست و بیست سال بر ایران حاکم بود. زبان فارسی در شهرها کاملاً از بین رفته بود، در کاخ‌ها و بازارها همه یونانی صحبت می‌کردند، نامه نگاری‌های حکومتی به زبان یونانی بود. بعد که فرهاد و مهرداد و مردمان ایرانی، سلوکیان را شکست دادند، اشکانیان فارسی را از روستاها گرآوری کردند. وقتی تمام شهرها مسخر یونانی شده بود، فقط روستاها هویت اصلی خود را حفظ کرده بودند. برای همین اسمش را گذاشتند فارسی دری. یعنی فارسی‌ای که از در و دشت و روستا آمده بود. روستاها همیشه ذخیره فرهنگی ملت‌ها هستند. حتی روستاها بهترین مکان را برای زندگی انتخاب می‌کنند. وقتی با آن‌ها زندگی کنید متوجه می‌شوید که عقلانیت آن‌ها در انتخاب مکان زندگی چقدر بالاست. در زمان جنگ تحمیلی در کردستان پایگاهی زده بودیم و همیشه برایم سووال بود که چرا مردم “ابراهیم حصار”، در مکانی کثیف و باریک و دره‌ای و دور از طبیعت و زیبایی‌های آن است زندگی می‌کنند و در جایی که ما پایگاه زدیم زندگی نمی‌کنند. چند ماهی تابستان و پاییز گذشت تا زمستان شد. آنقدر برف بارید که تمامی پایگاه ما تا بام پر شد ازبرف. این جا متوجه شدم که مردم روستا برای انتخاب محل زندگی شان عقلانیت فوق العاده‌ای دارند. روستاییان خیلی عقلانی‌تر از ما به طبیعت و محیط اطرافشان نگاه می‌کنند. مکان یابی آن‌ها از بهترین استادان جغرافیا، زمین شناس، و زیست شناس نیز بهتر است. خلاصه این که گفتند روستاها مانع پیشرفت و توسعه هستند و این تفکری است که متاسفانه از دیروز هم قوی‌تر و هم طرفداران بیشتری دارد. استدلال آنها این است که: روستاها بانک رای هستند. روستاها ضد دمکراسی هستند. اگر می‌خواهیم سریع‌تر به دمکراسی برسیم باید روستاها را حذف و جمعیت روستا را کوچک کرد و فرستاد به شهر. تئوری‌ای است که می‌گوید اگر می‌خواهید جمعیت را کنترل کنید، باید آن‌ها را در پنج یا شش نقطه متمرکز کنید. این دیدگاه امروزه منسوخ شده است. امروز می‌گویند که به علت وجود شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی گسترده می‌توان جمعیت را در مسیر دموکراسی کنترل و هدایت کرد. روستاها بانک رای هستند یعنی این که نمایندگان و حتی صاحبان قدرت می‌توانند با قول و قرارهایی که می‌گذارند رای آن‌ها را به نفع خود جمع کنند. این دیدگاه غلط و خطرناکی است و به شدت هم طرفدار دارد.

    اما این دیدگاه ضدتوسعه است و روش زندگی توأم با احترام متقابل را می‌توان در همه شرایط اجتماعی ایجاد کرد، این‌گونه نیست؟

    حتی اگر ضدتوسعه هم باشد اما طرفداران عمده و پر نفوذی دارد. این دیدگاه متاسفانه با حذف جهادسازندگی به عنوان دیدگاه غالب در کل کشور عمومیت پیدا کرد و باعث شده که ۱۲ میلیون حاشیه نشین داشته باشیم و این جمعیت بیشتر هم خواهد شد. پیش بینی می‌شود که در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشین شهرها به ۲۰ میلیون نفر برسد. حاشیه نشین‌ها هم حق شهروندی دارند و آن‌ها باید آب لوله کشی سالم، بهداشت، مسکن، مدرسه، و… داشته باشند. اگر بخواهیم بین حاشیه شهرها و خود شهرها حصار بکشیم اشتباه بزرگ تری را مرتکب شده‌ایم. یعنی کانونی غیرقابل کنترل برای آسیب‌های اجتماعی ایجاد کرده‌ایم.

    دو مشکل اساسی دیگری که به این بحران‌ها اضافه می‌شود این است که روستاها هیچ متولی‌ای ندارند. با کمال تاسف و تاثر باید بگویم که هر کجا کسری بودجه به وجود می‌آید از روستاها کم می‌گذارند. در سطح فردی هم هر کجا بودجه کم می‌آید از بازنشستگان کم می‌گذارند.

    بنابراین وضعیت قهقرایی و بسیار وحشتناکی به عنوان پدیده حاشیه نشینی شهرها در کشور بوجود آمده است. انقلاب ۵۷ در شمال تهران ایجاد نشد، بلکه از جنوب شهر شروع شد. حاشیه‌های شهرها مستعد هر بحران و اقدامی هستند. یکی از عمده ترین راهی که بتوان با چالش حاشیه نشینی مقابله کرد بحث توسعه روستایی است. چقدر نفت یا گندم تولید کنیم، فقط تولید کنیم، تولید کنیم. نمی‌دانند که یکی از کارکردهای خانواده و جامعه روستایی تولید است و فقط نباید انتظار داشته باشیم که جامعه روستایی برای ما تولید کند. در عوض ما هم باید برای آن‌ها امکانات ایجاد کنیم.

    ۲۰ هزار روستای ما در حال تخلیه شدن هستند، در صورتی که این روستاها آب، برق و تمامی امکانات برای زندگی را دارند، حتا زمین آماده برای کشاورزی. اما در آن روستاها کسی نیست که کار کند. این روستاها با حداقل سرمایه گذاری زنده و احیاء می‌شوند، اما بدون توجه رها شده‌اند زیرا بین توسعه روستایی و توسعه کشاورزی ما همبستگی وجود ندارد. امکانات را به روستاهایی می‌دهیم که جمعیت بیشتری دارد اما تولید گندم در روستاهایی هست که جمعیت کمتری دارند.

    شما در صحبت‌های تان به سه چالش اشاره فرمودید، ولی برخی معتقدند که در خود الگوی توسعه نیز دارای نقایص جدی هستیم؟

    این از چالش‌های بزرگ ما است. ما الگوی نهاد توسعه فراگیر نداریم. دیگر کشورها دارای ساختار توسعه محلی هستند مانند تایوان. تایوان الگوی توسعه روستایی در آسیا است. بین ظاهر روستایی و شهری در تایوان فرقی نیست، دقیقاً همان امکاناتی که در شهرها هست در روستاها هم هست، اما آن‌ها دارای ساختار توسعه محلی هستند. توسعه روستایی با توسعه کشاورزی با هم باید پیش برود. همه، از مسوولین عالی تا کارشناسان و کارمندان و شهروندان بدانند که ساختار کشاورزی ایران ماهیت و شالکه ایی روستایی دارد. حتی در ژاپن و ده‌ها کشور نهاد توسعه محلی توسعه یافته‌اند ولی در کشور ما…

    این چه منطقی است که می‌خواهند روستاها را از بین ببرند اما کشاورزی را نگه دارند. آیا این تضاد نیست؟

    در این باره هرچه می‌گوییم فایده‌ای ندارد.

    شاید منظورشان کشاورزی صنعتی باشد؟

    کشاورزی صنعتی هم اعتبارش را از دست داده است. در کشورهای درجه یک توسعه یافته حرکت به سوی کشاورزی خانوادگی است. هند کشاورزی خانوادگی انجام می‌دهد. فائو اعلام کرده که انقلاب سبز شکست خورده است. ۸۰ درصد از تولیدات کشاورزی توسط واحدهای خرد است و واحدهای خانوادگی همچنین واحد‌های بهره برداری زیر ۱۰ هکتار که ۳۸ درصد اراضی کشاورزی را دارند بیش از ۵۰ درصد محصولات غذایی و ۷۰ درصد محصولات کاربر مانند گوجه و برنج را تولید می‌کنند. بنابراین از ۲۰۱۴ بازگشت شده به واحدهای خرد و خانوادگی،شعار اصلی فایواست.

    چرا ما به این سمت حرکت نمی‌کنیم. به نوعی حتماً باید برخلاف مسیر جهان حرکت کنیم تا به توسعه برسیم؟

    فکر می‌کنم ما مدیرانی نداریم که تصمیمات بزرگی بگیرند. این خیلی وحشتناک است. مجموعه عظیم صنعتی در جایی از کشور ایجاد شد. در کنار این مجموعه سه روستای دو هزار نفری هست. اگر بین این مجموعه و روستاها درگیری به وجود آید روستاییان آن مجموعه را به آتش می‌کشند. چرا برای این مجموعه و روستاهای اطراف برنامه کارآمد و دقیقی نداریم و تعادل بین این دو ایجاد نمی‌کنیم. میلیاردها دلار برای این مجموعه هزینه شده، اما بهره وری از آن مناسب نیست. اگر سازمان توسعه منطقه‌ای وجود داشت می‌توانست بین این دو تعامل و تعادل ایجاد کند.

    اگر در کشور توانایی نرم افزاری و سخت افزاری نداشتیم می‌گفتیم نمی‌شود به توسعه رسید یا نمی‌توان برنامه‌های توسعه‌ای تدوین و تنظیم کرد. اما این امکانات را داریم باز نمی‌توانیم به یک برنامه مشخص و علمی و دقیق توسعه‌ای برسیم، علت را در چه می‌بینید؟

    این را باید از مسئولان و نمایندگان مجلس بپرسید که چرا یک نهاد توسعه منطقه‌ای ایجاد نمی‌شود. براساس آمارهای سازمان ملل به لحاظ توسعه بازارهای محلی ۱۶ مرتبه سقوط کرده‌ایم. چرا هیچ کاری نمی‌کنیم. حتی اگر تهران ظرفیت بزرگ شدن را نیز داشته باشد، آیا تمامی مشکلات با بزرگ شدن تهران حل می‌شود؟ بررسی شده که در شرایط بحرانی کدام حاشیه‌ها شهری به کدام نقطه از شهر حمله و غارت می‌کند. نداشتن برنامه و سازمان توسعه منطقه‌ای یعنی واپس گرایی و قهقرایی. من به ده مرجع تصمیم ساز و تصمیم گیر پیشنهاد سازمان توسعه منطقه‌ای دادم. از قبیل ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس، شورای تعیین وزیران، وزیر،آقای دکتر عمادی مشاور وزیر، معاونت توسعه روستایی و… روستاها پول نمی‌خواهند، در صورتی که با یکی از بزرگان روستاها صحبت می‌کردم، می‌گفت که ۱۶ میلیارد تومان پول داریم اما نمی‌دانیم چه باید بکنیم. مشکل روستاهای ما قنات‌های خشک شده است. قنات‌ها چرا خشک شد چون دولت گذشته چاه‌های عمیق ویرانگر حفر کرده است. بچه‌های روستایی دبیرستان ندارند، چون معلمی نمی‌رود در روستاهایی که هیچ امکانات رفاهی ندارد، تدریس کند. پزشکان به خانه‌های بهداشت خالی از دارو و امکانات دارویی و پزشکی نمی‌روند. پول داریم اما برنامه نداریم. متولی نداریم. سازمان توسعه روستایی برای همین کار باید احداث شود. سازمان توسعه روستایی اصلاً در برنامه ششم وارد نشد. با این وجود نمی‌توانم برای آینده افقی روشن ترسیم کنم. اما مطمئن هستم که دلسوزان این کشور روزی به این نتیجه می‌رسند که باید چنین سازمانی تاسیس شود. فقط مشکل این است که آن روز زیاد دور نباشد. به قول آنتونی گیدنز این مسایل حل می‌شود یا با فاجعه یا با عقل.‌ای کاش زود به این عقلانیت برسیم.

    راه‌کار چیست؟

    راه‌کار در تناسب و تعادل نهفته است. در ایران اشتغال با آموزش تناسبی ندارد. در دانشگاه آزاد ۴۰ نفر دکترا در یک رشته درس می‌خوانند، در صورتی که نمی‌دانند کجا به کار مشغول خواهند شد. از یکی از مسوولان وزارت علوم پرسیدم که در سال چند عضو هیأت علمی جذب می‌کنید گفت هزار نفر. بعدش پرسیدم چند نفر در مقطع دکتری دانش‌آموخته می‌شوند گفت ۴۰ هزار نفر. یعنی ۳۹ هزار نفر برای چی درس می‌خوانند؟ حالا عده‌ای هم در دستگاه‌های دولتی و خصوصی جذب شوند. کلی از این فارغ التحصیلان بیکار خواهند بود. یعنی ما در سال ۴۰ هزار شغل ایجاد می‌کنیم! ۱۰ سال پیش همه می‌دانستند که با تورم جذب دانشجو با معضل بزرگ بیکاری تحصیلکردگان روبرو خواهیم شد. اما کسی نمی‌دانست که چه باید کرد. این یک خسارت بزرگ به کشور است.

    چون توان مدیریتی ندارند. توانایی انگیزه می‌آورد و کسی که ناتوان از تصمیم گیری باشد همه چیز را “فریز” می‌کند. با این حال به آینده بسیار امیدوارم، زیرا ایران مشکلات عظیم‌تر از این به خود دیده است.اما اگر به آخر برسد و پی ببرد که دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد، آنوقت دست به کار آخر می‌زند.

    در این ۱۰ سال اعتبارات روستایی بسیار ناچیز بوده. باید اعتبار بسیار خوبی را برای روستاها بگذارند. اگر برای صنایع روستایی و بازسازی روستاها سرمایه گذاری شود مطمئن باشید مردمی که مهاجرت کرده‌اند برمی گردند و در روستاهای خود زندگی خواهند کرد. اما به شرطی که برنامه و مدیریتی درست داشته باشیم. باز اگر بخواهیم از فرصت پیش آمده به درستی استفاده نکنیم، آن وقت فرصت دوباره‌ای نخواهیم داشت. ایجاد شغل در روستاها می‌تواند بهترین راه کار باشد.

    یعنی مسایل کوچک را به طور غیرقابل باوری بزرگ کرده و حالا در مقابل این بزرگی خود ساخته معطل مانده ایم؟

    مهم‌ترین بحث امروز، حاشیه نشینی شهرهاست.اما حاشیه نشینی معلول است وتوسعه روستایی کلید آن است. اگر چهار مأموریت انجام بدهیم توسعه روستایی و این کشور مسیر پایداری پیدا می‌کند: ۱- ترتیبات نهادی. یعنی واگذاری امور به مردم از طریق نهادها. هرچه قدرت را واگذار کنیم به نهادها، نظام پایدارتر خواهد شد. ۲- ارتقای کرامت انسان‌ها. این حاشیه‌نشین‌ها انسان هستند، کرامت و حرمت دارند و رفاه می‌خواهند، ولی دولت باید رفاه را در محل تولد آن‌ها تامین کند نه در شهرهایی مثل تهران. چرا از لرستان که گنج ایران است این همه مهاجر داشته باشیم. از ایلام، از خوزستان، از آذربایجان، از کرمان و از تمامی نقاط کشور. ۳- ما باید خودکفایی داشته باشیم، برای نان شب نباید وابسته به کشوری باشیم. اینکه برخی می‌گویند ما نمی‌توانیم به علت بی آبی و خشکسالی و زمین‌های محدود کشاورزی کنیم، قبول ندارم. همین خوزستان را درست مدیریت کنیم، کشور را به خودکفایی می‌رساند. ما باید به لحاظ غذا خودکفا باشیم. اگر گرسنه باشیم نمی‌توانیم یک کنشگر منطقه‌ای و جهانی باشیم. ۴- پایداری محیطی. باید به مسوولان گفت که نمی‌شود محیط زیست پایدار داشته باشیم الا بدون مشارکت مردم. جهت پژوهشی به استان کهکیلویه و بویر احمد رفته بودم در یکی از مسیل‌ها گاوییون‌های خیلی خوبی ساخته شده بود. شاید ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون هزینه شده بود. بعد از شش ماه دیدن که تمامی سنگ‌های گاوییون به پی ساختمان تبدیل شده است. روستایی که هنوز معیشتش تأمین نشده به فکر محیط زیست نیست. محیط زیست برای من و امثال من مهم است که زندگیم تأمین است. اگر این چهار ماموریت را به خوبی انجام بدهیم کشور واقعاً بیمه می‌شود برای ده‌ها سال. ولی اگر این روندی که هم اکنون است پیش برود علایم بحران غیرقابل انکار است./

  • ناقوس مرگ خاک در ایران

    کد خبر: ۴۱۱۱۶                                                                 تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۲۵
    گفت‌وگو با دکتر روزی‌طلب، رئیس سابق مؤسسه تحقیقات خاک و آب و انجمن علوم خاک ایران

    ناقوس مرگ خاک در ایران/ خاک خوب رمز تولید محصول و امنیت غذایی/ نابودی ۳۰۰۰ هکتار اراضی کشاورزی در حوالی شش کلان‌شهر کشور/ هفت راهبرد برای دستیابی به خاک سالم

    دکتر محمدحسن روزی طلب، دارای دکترای خاک، عضو هیأت علمی و بازنشسته سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، در گفت و گویی تفصیلی با ایانا به زوایای مهمی از فرسایش خاک در کشور ما اشاره کرد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده:

    به گفته علی‌مراد اکبری، معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، نرخ متوسط فرسایش خاک در جهان پنج تا شش تن بر هکتار در سال است، این درحالی است که این رقم در ایران ۱۶,۷ تن بر هکتار است. فرسایش خاک ازجمله نگرانی‌های عمده ‌در حوزه کشاورزی و توسعه روستایی است. معنی اصلی لغت فرسایش عبارت از کاهش تدریجی مواد است. سطح زمین از زمان تشکیل تاکنون به‌طور دائم در حال تغییر بوده است و مواد آن فرسایش می‌یابند. در واقع فرسایش، کاهش ضخامت لایه سطحی خاک به وسیله باد است. فرسایش فرآیندی است که در آن ذرات خاک توسط عوامل فرساینده از بستر اصلی خود جدا شده و توسط یکی از عوامل انتقال‌دهنده به مکان دیگری حمل می‌شود. در این میان، مقدار کل بارندگی و شدت آن نیز از دیگر عوامل طبیعی فرسایش هستند، اما اوضاع فرسایش خاک در کشور ما چگونه است؟ ایران کشوری با وسعت یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومترمربع، که ۱۱ درصد این وسعت تحت کشاورزی، ۵۰ درصد چراگاه‌های دائمی، ۹درصد جنگل‌ها و بیشه زارها و ۳۰ درصد را اراضی دیگر دربرگرفته است. از سوی دیگر، متوسط بارندگی در ایران ۲۴۰ میلیمتر است که کمتر از یک سوم متوسط بارندگی جهان است. طبق گزارش فائو یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد حدود ۳۶ درصد از کل زمین‌ها و ۶۰ درصد از خاک‌های کشاورزی در ایران در معرض فرسایش هستند. در این میان، عمده ترین دلیل فرسایش شدید خاک در ایران، از بین رفتن پوشش گیاهی است. این مسئله در مورد مراتع و بسیاری از اراضی جنگلی سواحل دریای خزر صادق است. می‌توان گفت تقریباً در همه مراتع، چرای بی‌رویه باعث فرسایش خاک شده به طوری که تراکم دام در آنها دو تا شش برابر ظرفیت چرای موجود است. در چنین وضعیتی عجیب نیست که از سوی مقام‌های مسئول در کشورمان بارها اعلام شده که فرسایش خاک در ایران چند برابر متوسط جهانی است، این اتفاق درحالی رخ داده است که خاک به عنوان یکی از مهم ترین عناصر کشاورزی، برای احیای مجدد به زمان طولانی نیاز دارد. معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده است: در کشور بار سنگینی بر منابع آب و خاک و حتی ذخایر ژنتیکی وارد کرده ایم. نکته قابل تامل در جملات بعدی این مقام مسئول است که گفته از ۱۶۹ میلیون هکتار مساحت کشور ۵۱ میلیون هکتار قابل کشت است که به دلیل محدودیت منابع آب و دیگر مشکلات فقط ۱۸.۵ میلیون هکتار از آن در چرخه کشت قرار دارد.این مسایل بهانه گفت و گو با دکتر محمدحسن روزی طلب شد که در زیر از نظرتان می‌گذرد. او دارای دکترای خاک، عضو هیأت علمی و بازنشسته سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است.

    خاک جزء مهمی از منابع طبیعی است انسان وظیفه دارد آن را برای آیندگان حفظ کند. چالش‌های انسان امروز برای حفظ این پدیده گرانبها چه چالشی وجود دارد؟ به ویژه از این منظر که در ایران تنها دو میلیارد دلار در سال خسارت فرسایش خاک است؟

    جمعیت جهان در سال ۲۰۱۶ به حدود ۷,۵ میلیارد نفر رسید که حدود ۷۵۰ میلیون نفر آن در گرسنگی کامل به سر می‌برند. جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به حدود ۹ میلیارد نفر می‌رسد و تقاضا برای غذا، علوفه و مواد خام کشاورزی حدود ۷۰ درصد افزایش خواهد یافت. در سال ۱۳۹۵ جمعیت ایران به ۸۰ میلیون نفر رسیده است و موضوع تخریب محیط زیست و خاک، بحران آب، خشکسالی و تأمین امنیت غذایی جمعیت آینده کشور یکی از چالش‌های بزرگ کشور است. منابع خاک در ایران در معرض فرسایش، شوری، کاهش مواد آلی، تخریب شرایط فیزیکی و افزایش انواع آلودگی‌ها قرار دارند. تغییر کاربری اراضی کشاورزی نیز یکی از چالش‌های مهم کشور است و هر ساله هزاران هکتار از اراضی حاصلخیز کشور که برای نیاز نسل‌های آینده کشور ضروری است به مصارف غیر کشاورزی تبدیل می‌شود. “آدام اسمیت” پدر علم اقتصاد مدرن، درکتاب “ثروت و ملل” می‌نویسد: “منابع خاک، و این که مدیران و افراد جامعه چگونه با این منبع خدادادی رفتار کنند و مدیریت کنند، از عناصر و مؤلفه‌های مهم توسعه و بهبود سطح زندگی هر جامعه‌ای است.”

    همه دولت‌های پیشرفته جهان حفظ و بهره برداری اصولی خاک را در اولویت توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار داده‌اند. در روی خاک فقیر، کشاورزان معمولا فقیر و کشاورزان دارای اراضی حاصلخیز معمولا دارای زندگی و درآمد خوبی هستند. در طول تاریخ نیز تمدن‌های بزرگی در جهان بوده‌اند که در اثر استفاده غیر اصولی و تخریب خاک‌های زراعی و حاصلخیز خود در فرایند شوری و فرسایش از بین رفته‌اند. آنان دیگر نتوانستد غذای مورد نیاز جمعیت خود را تأمین کنند و به تدریج رو به زوال گذاشتند نظیر تمدن بین النهرین در عراق که گزارش شده شوری خاک‌های زراعی به علت آبیاری بی رویه و فقدان زهکشی و بروز جنگ‌های مختلف، علت اساسی مهاجرت مردم و سقوط این تمدن برزگ حدود پنج‌هزار سال پیش بوده است.

    خاک هم برای جامعه و انسان اهمیت دارد و هم برای پایداری طبیعت، یعنی با از بین بردن خاک هم طبیعت را از بین برده‌ایم و هم انسان و جامعه را. عمده ترین بهره‌هایی که خاک به انسان و جامعه و طبیعت می‌رساند کدام هستند؟

    خاک به عنوان یک موهبت الهی نقش مهم و حیاتی در بقای انسان، گیاهان، حیوانات دارد و بدون خاک طبیعت به شکل موجود آن از بین می‌رود. برای همین است که از همان اول خاک در کنار آب، هوا و آتش مورد احترام ایرانیان باستان بوده است و در پاک نگه داشتن آن تلاش می‌کردند. اما خاک چه خدماتی به بشر می‌دهد؟ اغلب مردم به این پرسش مهم توجه نکرده باشند. با توجه به کمبود وقت خدمات خاک را در موارد زیر خلاصه می‌کنم:

    – تولید محصولات مختلف و تأمین امنیت غذایی،

    – تولید مواد اولیه پوشاک، چوب، و سایر نیازمندی‌های بشر،

    – چرخه عناصرغذایی و تغییر و تبدیل و ذخیره مواد،

    – تنظیم هوا و تعادل بخشی به ترکیب گازهای جو زمین،

    – توزیع، تنظیم جریان، تصفیه، و ذخیره سازی آب در طبیعت، و حفاظت کمی و کیفی آن،

    – حمایت و حفاظت از تنوع زیستی در زیست‌بوم‏ها،

    – دفن پسماندها، تصفیه آلاینده ها، فاضلاب ها و …،

    – ذخیره کربن آتمسفر، کاهش گازهای گلخانه‌ای،

    – ذخیره و نگهداری بذر گیاهان و ذخایر ژنتیکی ارزشمند،

    – تأمین نیازهای روحی – روانی و زیبایی شناختی انسان،

    – کاربردهای عمرانی، صنعتی، داروسازی، تولید انرژی، و…

    لازم است بدانیم که مساحت خاک‌های قابل کشاورزی جهان بسیار محدود است و در حال حاضر فقط حدود ۱۰ درصد مساحت اراضی کره زمین به اراضی کشاورزی اختصاص دارد، ولی بیش از ۹۹ درصد غذا و سایر مایحتاج انسان‌ها امروزه از طریق منابع خاک تولید می‌شوند. روند مصرف گوشت و لبنیات در کشورهای در حال توسعه نظیر چین، هند، برزیل رو به افزایش است و استفاده از بیوماس گیاهی برای تولید انرژی و نیازهای صنعتی افزایش یافته که باعث فشار بیشتر به منابع خاک محدود جهان شده است.

    از طرف دیگر وسعت اراضی کشاورزی در بسیاری ازنقاط جهان از جمله ایران به علت فرآیندهای تخریب خاک (فرسایش، شوری و…) و گسترش مناطق مسکونی، توسعه صنایع و سایر کاربری‌ها رو به کاهش است و اگر تا سال ۲۰۵۰ تغییر اساسی در افزایش بهره وری از منابع خاک موجود جهان به وجود نیاید، مساحتی معادل دو برابر کل اراضی کشاورزی کره زمین برای تولید مواد غذایی جمعیت جهان مورد نیاز است. وسعت اراضی کشور حدود ۱۶۵ میلیون هکتار است که فقط حدود ۱۸ میلیون هکتار در چرخه تولید محصولات کشاورزی قرار دارد و با توجه به محدودیت آب و شرایط خاک امکان توسعه اراضی کشاورزی در آینده وجود ندارد. به طوری که طبق آمار مرکز آمار ایران وسعت اراضی کشاورزی کشور (آبی، دیم و آیش) از حدود ۱۸,۵ میلیون هکتار در سال‌های دور در سال ۱۳۹۴ به حدود ۱۶.۵ کاهش پیدا کرده است. یعنی حدود دو میلیون هکتار در طول۵۰ سال گذشته از اراضی زراعی و باغی کشور در اثر تبدیل به مناطق مسکونی، صنعتی و غیره کاسته شده است. متاسفانه آمار بروز و دقیقی از تبدیل سالانه اراضی کشاورزی کشور به سایر کاربری‌ها موجود نیست. ولی مطالعه موردی در حوالی شش کلان شهر کشور توسط موسسه تحقیقات خاک و آب نشان می‌دهد که به طور متوسط هر سال حدود سه‌هزار هکتار از اراضی کاملاً مناسب کشاورزی به صورت غیر قابل برگشت از چرخه ی تولید خارج شده‌اند. این بررسی نشان می‌دهد که از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۸۰ حدود ۱۹۶۰۰۰ هکتار از حوالی ۶ کلان شهر تهران، کرج، تبریز، اهواز، شیراز و مشهد به علت تبدیل و تغییر کاربری از چرخه کشاورزی خارج شده‌اند. میانگین این تغییر کاربری اراضی در اطراف این ۶ کلان شهر در طی این دوره (۴۶ سال) بالغ بر ۴۲۶۲ هکتار در سال بوده است. بدیهی است این میزان در سال‌های اخیر افزایش قابل توجه و چشم گیری داشته است و ارقام آن بسیار نگران‌کننده است.

    طبق مطالعات، بیش از ۵۰ درصد خاک‌های کشور دچار کمبود یک یا چند عنصر غذایی و بیش از ۸۰ درصد خاک‌های کشور دارای ماده آلی کمی هستند که باعث کاهش حاصلخیزی آنان می‌شود.

    جنگل‌تراشی در فرسایش خاک چه مقدار مؤثر بوده است و آیا در این رابطه آماری داریم؟

    دراین رابطه متاسفانه آمار به روزی وجود ندارد. ولی نابودی مراتع و از بین بردن جنگل‌ها اثر بسیار مخربی بر روی خاک دارد. اگر جنگل‌های کم نظیر شمال کشور را از دست بدهیم، به علت شرایط خاص اقلیمی و کوهستانی بودن مناطق شمال کشور، تخریب و فرسایش خاک بسیار زیاد خواهد بود به طوری که در بسیاری از بخش‌های شمال کشور سیلاب‌های عظیمی در فصول مختلف سال ایجاد خواهد شد، شهرهای بزرگ و کوچک در معرض تهدید و تخریت قرار خواهند گرفت، مسایل زیاد زیست محیطی بسیاری به وجود خواهد آمد و امکان زیست و حیات بسیار مشکل خواهد شد. مدیریت و بهره برداری پایدار خاک در شمال کشور برای ما بسیار حایز اهمیت است، به عنوان مثال مصرف زیاد کودهای شیمیایی به ویژه کودهای نیتروژنه به علت بارندگی زیاد منطقه و نزدیک بودن سفره آب‌های زیرزمینی، مشکلات زیادی در ارتباط با آلودگی آب و سلامت انسان ایجاد خواهد کرد. به همین خاطر مسئله مدیریت خاک در شمال کشور چه از نظر حفظ جنگل‌ها و چه از نظر تولید محصولات زراعی و باغی بسیار مهم است و باید در اولویت برنامه‌های دولت و استان قرار گیرد.

    در منطقه زاگرس که جنگل‌ها بسیار پراکنده هستند، از بین بردن این جنگل‌ها مهم و حیاتی نیز باعث فرسایش شدید خاک می‌شود. اشاره‌ای هم به موضوع ریزگردها کنم. ریزگردها و آلودگی هوا هم اکنون در ۱۴ استان کشور زندگی مردم را مختل کرده است. ظهور این ریزگردها عمدتاً به علت از بین رفتن پوشش گیاهی، خشکسالی‌های اخیر، سدسازی‌های بی رویه در کشورهای همسایه نظیر ترکیه و همچنین بروز جنگ‌های منطقه‌ای و بی ثباتی در بعضی کشورها به وجود آمده است که متاسفانه منابع خاک را تخریب کرده و باعت خشک شدن تالاب‌ها و گسترش پدیده بیابان زایی شده و این ریزگردها را ایجاد کرده است. حل مسئله ریزگردها بلندمدت است و نیاز به همکاری‌های منطقه‌ای دارد که باید به آن بپردازیم.

    محورهای اساسی افزایش تولیدات کشاورزی در قبل و بعد از انقلاب کدام‌ها هستند؟

    به‌طور کلی محورهای اساسی برای افزایش تولیدات زراعی و باغی قبل و پس از پیروزی انقلات بر اساس فعالیت‌های زیر بوده است:

    – کشت ارقام اصلاح شده محصولات زراعی و باغی

    – مکانیزاسیون کشاورزی

    – مصرف کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها، و مصرف کودهای نیتروژنه

    – توسعه اراضی آبی از طریق حفرچاه، احداث سدهای بزرگ و توسعه شبکه‌های آبیاری.

    تجارب به‌دست‌آمده ازانقلاب سبز در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۵ و بعد ازآن در کشورهای در حال توسعه نشان می‌دهد که تاکید انتزاعی بر مکانیزاسیون کشاورزی، گسترش اراضی آبیاری، کشت ارقام پر محصول گیاهی، مصرف کودهای شیمیایی و سایر اقدامات بدون توجه مدیریت صحیح خاک و دیگر منابع طبیعی موجب افزایش مطلوب بهره وری در کشاورزی در بلند مدت نشده و حتی باعث تخریب شرایط محیط زیست شده است. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی کل تولید گندم آبی و عملکرد آن در ایران در سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۵ بشرح زیر بوده است:

    سال زراعی

    مساحت زیر کشت گندم آبی و دیم

    (میلیون هکتار)

    کل تولید

    (میلیون تن)

    عملکرد گندم آبی

    (تن در هکتار)

    ۷۶-۷۷

    ۶,۱

    ۱۱,۹

    ۳,۴۲

    ۷۷-۷۸

    ۴,۷

    ۸,۶

    ۳,۱۹

    ۷۸-۷۹

    ۵,۱

    ۸,۱

    ۲,۷۸

    ۷۹-۸۰

    ۵,۵

    ۹,۴

    ۳,۰۵

    ۸۰-۸۱

    ۶,۲

    ۱۲,۴

    ۳,۵۸

    ۸۱-۸۲

    ۶,۴

    ۱۳,۴

    ۳,۶۲

    ۸۲-۸۳

    ۶,۶

    ۱۴,۵

    ۳,۸۲

    ۸۳-۸۴

    ۶,۹

    ۱۴,۳

    ۳,۷۸

    ۸۴-۸۵

    ۶,۸

    ۱۴,۶

    ۳,۷۴

    ۸۵-۸۶

    ۷

    ۱۵,۸

    ۳,۸۰

    ۸۶-۸۷

    ۵,۳

    ۷,۰

    ۲,۳۹

    ۸۷-۸۸

    ۶,۶

    ۱۲,۱

    ۳,۳۱

    ۸۸-۸۹

    ۶,۴۹

    ۱۲,۱

    ۳,۳۱

    ۸۹-۹۰

    ۶,۳۱

    ۸,۷

    ۲,۵۰

    ۹۰-۹۱

    ۶,۳۹

    ۸,۸

    ۲,۵۳

    ۹۱-۹۲

    ۶,۴

    ۹,۳

    ۲,۶۷

    ۹۲- ۹۳

    ۶,۰۶

    ۱۰,۶

    ۳,۱۴

    ۹۳ – ۹۴

    ۶,۲۱

    ۱۱,۵

    ۳,۴۱

    همان‌طوری که ملاحظه می‌کنید در سال‌های ۱۳۷۷ الی ۱۳۹۲ با کاهش متوسط عملکرد گندم آبی در کشور مواجه بوده ایم. مقایسه متوسط عملکرد گندم آبی کشور طی سال‌های ۱۳۷۷ الی ۱۳۹۲ نشان می‌دهد که عملکرد گندم آبی در ۱۵ سال گذشته کاهش یافته و از متوسط ۳,۲ تن در هکتار برای ۵ سال اول (۱۳۷۷ الی ۱۳۸۲) و ۳.۷۵ تن در هکتار ۵ سال دوم (۱۳۸۲ الی ۱۳۸۶) به متوسط ۲.۷۷ تن در هکتار برای ۵ سال ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ کاهش یافته است . ولی در دو سال ۹۳ الی ۹۴ عملکرد گندم آبی رو به افزایش بوده است و متوسط عملکرد گندم در این دو سال به ۳.۲۸ تن در هکتار رسیده است که هنوز به متوسط ۳.۷۵ تن سال‌های (۱۳۸۲ الی ۱۳۸۶) نرسیده است. خوشبختانه در سال جاری ۱۳۹۵ عملکرد گندم آبی افزایش خوبی داشته است ولی ضرورت دارد این افزایش عملکرد در یک دوره بلند مدت (۵ سال یا بیشتر) با توجه به شرایط مختلف اقلیمی رصد و ارزیابی شود.

    متوسط عملکرد و یا بهره وری تولید گندم آبی به عوامل مختلف نظیر مدیریت آب، میزان مصرف کودهای شیمیایی و آلی، مبارزه با آفات و علف‌های هرز، میزان استفاده از بذور اصلاح شده، روش کشت و کار و غیره بستگی دارد. کاهش تدریجی کیفیت خاک‌های زراعی کشور، به ویژه کاهش میزان مواد آلی، نقش اساسی و محدود کننده‌ای در عملکرد گندم و سایر محصولات زراعی و باغی دارد.

    مطالعه موسسه تحقیقات خاک و آب نشان می‌دهد که میزان کربن آلی خاک در ۲۰۲ مزرعه واقع در ۱۸ شهرستان استان رضوی ارتباط بسیار زیادی با عملکرد گندم آبی در این مزارع داشته است. در خاک‌هایی که میزان کربن آلی آن‌ها حدود ۱,۳ درصد (حدود ۲.۳ درصد ماده آلی) است، عملکرد گندم به متوسط حدود شش تن دانه در هکتار ولی در خاک‌هایی که کربن آلی آن‌ها در حدود ۰.۵ درصد (حدود ۰.۸ در صد ماده آلی) است، میزان متوسط تولید گندم آبی حدود ۳ تا ۴ تن دانه در هکتار بوده است. نتیجه این مطالعه با متوسط عملکرد گندم آبی کشور با توجه به پایین بودن مواد آلی در خاک‌ها (۰.۵ تا ۰.۸ در صد) هماهنگی کامل دارد. در واقع رمز موفقیت افزایش تولید محصولات کشاورزی به کیفیت خاک بستگی دارد و امکان جایگزینی آن بسیار گران و در یسیاری موارد مقدور نیست.

    استفاده ناصحیح و یا صحیح از خاک چه تأثیری بر آب و هوای جهانی دارد؟

    خاک به عنوان منبع بزرگی برای آزادسازی (Source) و یا جذب و تثبیت (Sink) گاز اکسید کربن نقش بسیار بارزی روی تغییر آب و هوا در جهان دارد. میزان کربن موجود در خاک دو برابر میزان آن درکل اتمسفر کره زمین است. دو گاز متان و اکسید نیتروژن (Nitrous Oxide ) که از شالیزارها، اراضی ماندابی و یا خاک‌های مناطق سرد قطبی (Permafrost ) متصاعد می‌شوند از عوامل مهم در تغییر آب و هوا در سطح جهان به شمار می‌روند. کاهش سطح جنگل‌های جهان و پوشش گیاهی خاک باعث کاهش ترسیب کربن (Carbon Sequestration) در خاک می‌شود و روند گرم شده کره زمین را تسریع خواهد کرد.

    مجمع عمومی سازمان ملل متحد پنج دسامبر را روز جهانی خاک و سال ۲۰۱۵ را سال خاک نامگذاری کرده و از همه دولت‌ها و مردم جهان خواسته در مورد حفظ، مدیریت و بهره برداری پایدار از منابع خاک کوشا باشند. دهه ۲۰۱۶ – ۲۰۲۵ نیز دهه خاک نام گذاری شده است. متاسفانه هنوز اقدام عملی و موثری علی رغم توصیه سازمان ملل متحد و سازمان‌های داخلی برای حفاظت و مدیریت خاک‌های کشور به عمل نیامده است و روند شوم تخریب خاک به شدت ادامه دارد.

    در کشور ما برای حفاظت از خاک به عنوان یکی از منابع مهم طبیعی چه کارهایی شده است؟ شما به عنوان یکی از محققین و تئوریسین‌های مهم در زمینه خاک و محافظت از آن چه پیشنهاد و راه کاری دارید؟

    به منظور حفظ محیط زیست، چرخه طبیعی و کیفیت منابع آب، تأمین امنیت غذایی و سلامت جامعه و نیاز نسل‌های آینده کشور، باید حفظ و بهره برداری صحیح منابع خاک در اولویت برنامه ریزی قرار گیرد. نکات اساسی و راهبردهای کلان از نظر من برای مدیریت خاک در ایران که باید مورد توجه مجلس شورای اسلامی و دولت قرار گیرد به شرح زیر است:

    ۱- تدوین و اجرای یک سیاست ملی و تصویب قانون جامع برای حفاظت، بهره برداری پایدار و مدیریت منابع خاک کشور.

    ۲- افزایش آگاهی و درک مدیران و برنامه ریزان کشور به نقش مهم خاک در افزیش تولید محصولات کشاورزی، سلامت غذا، افزایش بهره وری آب و حفظ محیط زیست.

    ۳- مدیریت صحیح خاک و سایر منابع طبیعی از جمله آب باید در راس برنامه‌های دولت و وزراتخانه‌های ذی ربط قرارگیرد و ضرورت دارد کیفیت و وضعیت منابع خاک‌های کشور به طور مستمر و دوره‌ای پایش و ارزیابی شود.

    ۴- تصویب قوانین لازم برای جلوگیری از تبدیل و یا تخریب اراضی کشاورزی کشور بسیار مهم است و نباید روند موجود ادامه یابد.

    ۵- بازنگری اساسی در تربیت نیروی انسانی رشته‌های خاک، آب، منابع طبیعی و محیط زیست در دانشگاه‌های کشور برای تربیت نیروی متخصص با نگرش و دیدگاه جامع و تلفیقی در مورد آب، خاک، محیط زیست و سایر منابع طبیعی بسیار مهم و ضروری است .در این مورد لازم است پیوند و انسجام نهادینه‌ای بین دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی در سطح ملی و استانی بوجود آید و تعداد فارغ التحصیلان در سطوح مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) متناسب با نیاز کشور باشد.

    ۶- بازنگری و ایجاد یک نظام اجرایی ترویجی پویا و توانمند در سطح ملی و استانی برای انتقال دانش و فناوری‌های مناسب و جدید به کشاورزان و کلیه بهره برداران خاک.

    ۷- ضرورت مشارکت کشاورزان و سایر ذی نفعان و نهادهای مدنی و غیر دولتی در اولویت گذاری و برنامه ریزی در امور اجرایی، پژوهشی و ترویجی مرتبط به خاک./

  • اعلام نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی برای سال زارعی ۹۶-۹۵ + جدول قیمت

    کد خبر: ۴۱۰۳۴                           تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۵- ۲۳:۳۰

    رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور به جهاد کشاورزی ابلاغ کرد:

    اعلام نرخ خرید تضمینی محصولات کشاورزی برای سال زارعی ۹۶-۹۵ + جدول قیمت

    محمد باقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، نرخ خرید تضمینی ۴۲ محصول کشاورزی شامل ۲۵ محصول زراعی و ۱۷ محصول باغی را برای سال زارعی ۹۵-۹۶ به وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد.
      رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور نرخ خرید تضمینی ۴۲ محصول کشاورزی زراعی و باغی را برای سال زارعی ۹۵-۹۶ اعلام کرد.
    به گزارش ایانا، محمد باقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، نرخ خرید تضمینی ۴۲ محصولات کشاورزی  شامل ۲۵ محصول زراعی و ۱۷ محصول باغی را برای سال زارعی ۹۵-۹۶ به وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرد.
    شرح نامه رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور درباره نرخ های خرید تضمینی محصولات کشاورزی سال زراعی جاری  به شرح زیر است:
    اعضای شورای اقتصاد عضو هیات وزیران درخواست شماره ۰۲۰/۱۲۸۶۷ مورخ ۱۳۹۵/۵/۱۲ وزارت جهاد کشاورزی در خصوص پیشنهاد قیمت خرید تضمینی محصولات زراعی برای سال ۱۳۹۶ و محصولات باغی برای سال ۱۳۹۵ را بررسی و به استناد ماده (۳۶) قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت(۲) به شرح زیر تصویب نمود.
    ۱- قیمت خرید تضمینی محصولات زراعی برای سال ۱۳۹۶ و محصولات باغی برای سال ۱۳۹۵ به شرح جدول (شماره ۱و۲) ذیل تعیین می‌شود. 
    ۲- به ازای هر درصد شکستگی بیش از ۱۰ درصد برای برنج‌های گروه سه مبلغ ۷۹ ریال و برای برنج‌های گروه یک و دو مبلغ ۹۲ ریال از نرخ‌های مصوب کسر و به میزان شکستگی کمتر از ۱۰درصد برای برنج‌های گروه سه مبلغ ۱۱۶ ریال و برای برنج‌های گروه یک و دو مبلغ ۱۲۳ ریال به نرخ‌های مصوب اضافه می‌شود. حداکثر شکستگی قابل قبول ۱۵درصد و حداقل شکستگی قابل قبول برای پرداخت جایزه ۷,۵درصد است. خرید تضمینی برنج توسط سازمان مسئول خرید، منحصر به استان‌های گیلان، مازندران و گلستان خواهد بود.
    ۳- سازمان برنامه و بودجه کشور با هماهنگی وزارت جهاد کشاورزی و رعایت قوانین و مقررات مربوط، در مورد سازمان‌های مسئول خرید، محدوده زمانی خرید، تامین کننده تنخواه، چگونگی ضمانت و بازپرداخت اعتبارات مورد نیاز، تعیین هزینه‌های تبعی و محل تامین زیان احتمالی خرید موضوع این تصویب‌نامه، تصمیمات لازم را اتخاذ و بر نحوه اجرای آنها نظارت می‌نماید.
    تبصره: هزینه‌های تبعی براساس پیشنهاد سازمان مسئول خرید و پس از بررسی سازمان‌ حمایت مصرف‌کنندگان و تولید کنندگان توسط سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ می‌شود. 
    ۴- میزان افت سن گندم و جدول قیمت دانه‌های روغنی برحسب اُفت و رطوبت با هماهنگی سازمان برنامه و بودجه کشور و وزارت جهاد کشاورزی تعیین می‌شود. 
    ۵- جدول خرید تضمینی گندم و گندم دوروم برحسب اُفت مفید و غیر مفید برای سال زراعی ۱۳۹۶-۱۳۹۵ براساس محاسبه و پیشنهاد سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولید کنندگان و تفاهم وزارت جهاد کشاورزی و سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ می‌شود.
    ۶- در راستای بند «الف» ماده (۱۴۵) قانون برنامه پنجساله پنجم توسعه جمهوری اسلامی ایران و تبصره (۶) ماده (۶) قانون افزایش بهره‌وری بخش کشاورزی و منابع طبیعی، وزارت جهاد کشاورزی مکلف است در برنامه‌ریزی تولید محصولات کشاورزی و انجام خریدهای تضمینی، الگوی کشت بهینه ملی – منطقه‌ای را رعایت کند.
    محمود حجتی وزیر جهاد کشاورزی، ۲۰ شهریورماه سال جاری در حاشیه چهارمین گردهمایی سراسری آغاز سال زراعی ۹۶ – ۹۵ در سالن حجاب تهران در جمع خبرنگاران اعلام کرده بود نرخ‌های خرید تضمینی پیشنهادی محصولات کشاورزی از یک ماه گذشته از طرف وزارت جهاد کشاورزی به شورای اقتصاد پیشنهاد شده است و در کمیسیون‌ها و کمیته‌های تخصصی شورای اقتصاد و سازمان برنامه‌ریزی و بودجه ریاست جمهوری در انتظار طی مراحل تصویب و ابلاغ است.

    قیمت‌های پیشنهادی خرید تضمینی محصولات زراعی برای سال ۱۳۹۶ از سوی جهاد کشاورزی

    ردیف

    محصول

    قیمت خرید تضمینی سال ۱۳۹۵

    قیمت پیشنهادی وزارت جهاد کشاورزی برای سال ۱۳۹۶

    قیمت (کیلو ریال)

    قیمت (کیلو ریال)

    رشد (درصد)

    ۱

    گندم معمولی

    ۱۲,۷۰۵

    ۱۳,۸۴۸

    ۹

    ۲

    گندم دروم

    ۱۳,۰۶۸

    ۱۴,۲۴۴

    ۹

    ۳

    جو

    ۱۰,۰۲۸

    ۱۰,۹۳۱

    ۹

    ۴

    ذرت دانه‌ای

    ۱۰,۳۶۸

    ۱۱,۱۹۷

    ۸

    ۵

    چغندرقند بهاره

    ۲,۹۱۶

    ۳,۱۲۰

    ۷

    ۶

    چغندرقند پاییزه

    ۲,۷۸۰

    ۳,۰۰۲

    ۸

    ۷

    پنبه (وش)

    ۲۹,۳۲۵

    ۳۲,۲۵۸

    ۱۰

    ۸

    دانه سویا

    ۲۲,۶۵۵

    ۲۴,۶۹۴

    ۹

    ۹

    دانه آفتابگردان

    ۲۴,۴۴۴

    ۲۶,۶۴۴

    ۹

    ۱۰

    دانه کلزا

    ۲۵,۳۰۰

    ۲۷,۸۳۰

    ۱۰

    ۱۱

    دانه گلرنگ

    ۲۴,۰۲۴

    ۲۶,۱۸۶

    ۹

    ۱۲

    عدس

    ۲۶,۴۵۰

    ۲۹,۶۲۴

    ۱۲

    ۱۳

    نخود

    ۲۴,۶۴۰

    ۲۷,۳۵۰

    ۱۱

    ۱۴

    لوبیا چیتی

    ۲۳,۹۴۸

    ۲۶,۳۴۳

    ۱۰

    ۱۵

    لوبیا سفید

    ۲۳,۹۴۱

    ۲۶,۳۳۵

    ۱۰

    ۱۶

    لوبیا قرمز

    ۲۳,۱۰۰

    ۲۴,۹۴۸

    ۸

    ۱۷

    برنج گروه یک (خزر، شیرودی، فجر و…)

    ۳۵,۲۰۰

    ۳۹,۰۷۲

    ۱۱

    ۱۸

    برنج گروه دو (سپیدرود و گوهر)

    ۳۱,۶۳۵

    ۳۵,۴۳۱

    ۱۲

    ۱۹

    برنج گروه سه (ندا، کوهسار، دانیال و…)

    ۲۶,۲۵۰

    ۲۸,۸۷۵

    ۱۰

    ۲۰

    سیب‌زمینی پاییزه

    ۳,۹۶۰

    ۴,۳۱۶

    ۹

    ۲۱

    سیب‌زمینی بهاره

    ۳,۸۸۸

    ۴,۱۹۹

    ۸

    ۲۲

    سیب‌زمینی طرح استمرار

    ۴,۶۶۴

    ۴,۹۴۴

    ۶

    ۲۳

    پیاز پاییزه

    ۲,۶۴۰

    ۲,۸۷۸

    ۹

    ۲۴

    پیاز بهاره

    ۲,۵۹۲

    ۲,۷۹۹

    ۸

    ۲۵

    پیاز طرح استمرار

    ۲,۸۶۲

    ۳,۰۳۴

    ۶

  • اجرایی کردن توافقات کشاورزی/ دعوت از بهترین شرکت های خصوصی دو کشور برای روابط اقتصادی و کشاورزی

    کد خبر: ۴۱۰۴۲                            تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵- ۰۷:۵۲
    در دیدار معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی جهاد کشاورزی با معاون امور اقتصادی و اشتغال فنلاند تاکید شد:

    اجرایی کردن توافقات کشاورزی/ دعوت از بهترین شرکت های خصوصی دو کشور برای روابط اقتصادی و کشاورزی

    نمایندگان ایران و فنلاند بر ضرورت اجرایی شدن توافقات اقتصادی و کشاورزی دو کشور تاکید کردند.


    نمایندگان ایران و فنلاند بر ضرورت اجرایی شدن توافقات اقتصادی و کشاورزی دو کشور تاکید کردند.
    به گزارش ایانا از وزارت جهاد کشاورزی، معاون توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت جهاد کشاورزی در دیدار با معاون امور اقتصادی و اشتغال فنلاند گفت: طی چند سال اخیر، قراردادهای زیادی در بخش کشاورزی میان دو کشور منعقد شده که باید هرچه سریع تر اجرایی شود.
    محمدعلی جوادی در همین حال خواستار سرمایه گذاری های مشترک ایران و فنلاند در حوزه کشاورزی شد و اظهار داشت: برای توسعه این همکاری ها،مبادلات بانکی نیز باید با سهولت انجام شود.
    وی با بیان این فنلاند قبل و بعد از تحریم ها،مواضع متعادلی نسبت به ایران داشته است،تصریح کرد: پس از توافق هسته ای ایران و گروه ۱+۵، توسعه روابط کشورهایی که مواضع متعادلی با ایران داشتند، با شتاب بیشتری صورت گرفته است.
    جوادی بر لزوم افزایش حجم مبادلات کشاورزی میان دو کشور تاکید کرد و گفت: ایران کشوری چهار فصل و دارای آب و هوای متنوع است و این ویژگی، ظرفیت خوبی برای سرمایه گذاری فنلاندی ها در ایران است.
    وی با اشاره به صادرات خشکبار ایران به بازارهای اروپایی اظهار داشت: کشور فنلاند نیز می تواند در زمینه واردات خشکبار از ایران اقدام کند.
    در این دیدار، معاون وزیر امور اقتصادی و اشتغال فنلاند، تجارت و تحقیق و توسعه کشاورزی را از زمینه های همکاری میان دو کشور عنوان کرد.
    وی افزود: سفر رئیس جمهوری فنلاند به ایران در سه ماه پیش، اجرایی شدن توافقات اقتصادی و کشاورزی دو کشور را تقویت کرده است.
    معاون وزیر امور اقتصادی و اشتغال فنلاند اظهار داشت: پیشنهاد می شود روابط اقتصادی و کشاورزی بین بهترین شرکت های خصوصی دو کشور شکل بگیرد.
    وی ادامه داد: به غیر از روابط اقتصادی و تجاری بخش خصوصی، موضوعاتی مانند تحقیق و توسعه کشاورزی می تواند از محورهای همکاری میان موسسات تحقیقاتی دو کشور باشد.
     
  • تأسیس بنیاد مشترک سرمایه‌گذاری و دو مجتمع بزرگ دامپروری و آبزی‌پروری در بیشکک قرقیزستان

    کد خبر: ۴۱۰۱۱                                                               تاریخ انتشار: ۰۲ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۵۴

    وزیر کشاورزی قرقیزستان به حجتی پیشنهاد داد:

    تأسیس بنیاد مشترک سرمایه‌گذاری و دو مجتمع بزرگ دامپروری و آبزی‌پروری در بیشکک قرقیزستان

    متولیان ارشد کشاورزی ایران و قرقیزستان، امروز در ساختمان وزارت جهاد کشاورزی برای توسعه همکاری‌های دوطرفه، دیدار و گفت‌وگو کردند.

    متولیان ارشد کشاورزی ایران و قرقیزستان، امروز در ساختمان وزارت جهاد کشاورزی برای توسعه همکاری‌های دوطرفه، دیدار و گفت‌وگو کردند.

    به گزارش خبرنگار ایانا، امروز وزیر جهاد کشاورزی در دیدار با وزیر کشاورزی، صنایع غذایی و احیای اراضی قرقیزستان، برای توسعه همکاری‌های کشاورزی بین دو کشور گفت: باید از فضای سیاسی مطلوبی که بین دو طرف حاکم است، نهایت استفاده را در توسعه همکاری‌های کشاورزی برد.

    محمود حجتی با اشاره به اینکه سازمان دامپزشکی و حفظ نباتات کشور در زمینه مسائل قرنطینه‌ای دام و گیاه، آمادگی لازم برای آغاز همکاری با قرقیزستان را دارند، افزود: بعد از ایجاد این مقدمه، تجار و بازرگانان دو کشور باید وارد کار شده و با تسهیلاتی که برای‌شان فراهم می‌کنیم، به گسترش همکاری‌ها کمک کنند.

    وی عنوان کرد: ایران دامداری‌های بزرگ و مدرنی دارد که نزدیک به ۱۰ میلیون تن شیر در سال تولید می‌کند. در حالی که تا دو دهه قبل، سالانه صدها هزار تن محصولات مختلف لبنی از کشورهای دیگر به ایران وارد می‌شد، اما اکنون صادرکننده عمده این محصولات در منطقه محسوب می‌شود. همینطور با تولید حدود ۲,۵ میلیون تن گوشت طیور، در حال حاضر صادرکننده مرغ و تخم‌مرغ است.

    به گفته حجتی، ایران می‌تواند در شاخه‌های مختلف تحقیقات کشاورزی و آموزش به قرقیزستان کمک کند. به‌ویژه مسائل مربوط به آبزی‌پروری که این کشور، ظرفیت‌های قابل توجهی در این زمینه دارد که کمتر از آنها استفاده می‌کند. این در حالی است که محصولات شیلاتی ایران تا سه دهه قبل تنها منوط به ذخایر دریایی شمال و جنوب بود، اما اکنون با عنایت به بحران منابع آبی، حدود ۵۰۰ هزار تن محصولات آبزی به‌صورت تلفیقی در قفس و استخرهای مصنوعی تولید می‌شود. بنابراین قصد داریم این زنجیره را از بخش مولد تا سفره دنبال کنیم و در یک افق ۱۰ ساله کل محصولات شیلاتی خود را به دو برابر افزایش دهیم.

    وی ضمن دعوت از قرقیزی‌ها برای بازدید از مزارع پرورش ماهی در مناطق مختلف ایران، بیان کرد: اشتغال‌زایی، درآمدزایی، تامین پروتئین حیوانی و گسترش صادرات از مهم‌ترین مزایایی است که می‌توان برای آبزی‌پروری نام برد. بر این اساس، اگر سرمایه‌گذاران ایرانی امکانات جغرافیایی قرقیزستان را داشتند، در جای جای آن پرورش ماهی راه‌اندازی می‌کردند.

    مبادلات تجاری چهار میلیون دلاری بین دو کشور

    وزیر کشاورزی، صنایع غذایی و احیای اراضی قرقیزستان نیز در این دیدار ضمن اشاره به حجم چهار میلیون دلاری مبادلات تجاری بین دو کشور، گفت: حبوبات، پیاز، گوشت گوسفند و گردو از جمله محصولاتی است که می‌تواند از قرقیزستان به ایران صادر شود.

    نوربیک موراشف با ابراز خرسندی از حضور در ایران، افزود: ما برای صادرات محصولات دامی، با مشکلات بزرگی روبه‌رو هستیم و موانع زیادی از طرف دامپزشکی کشور مقصد برای ما وجود دارد که امید می‌رود با همکاری ایران بتوانیم از شدت این مشکلات بکاهیم.

    وی با سه پیشنهاد به وزیر جهاد کشاورزی، سخنان خود را خاتمه داد. تأسیس مجتمع دامداری با رعایت شرایط استاندارد در زمین ۵۰ هکتاری نزدیک فرودگاه بیشکک و ایجاد آبزی‌پروری در زمین ۶۰۰ هکتاری با همکاری ایران که می‌توان با این ظرفیت، سالانه ۵۰۰ هزار تن گوشت ماهی صادر کرد و تأسیس بنیاد مشترک سرمایه‌گذاری برای عملی سازی پروژه‌های بین ایران و قرقیزستان، از پیشنهاداتی بود که وزیر کشاورزی قرقیزستان به حجتی ارائه کرد./

  • استفاده از کود آلی غنی‌شده، نسخه مناسبی برای کشاورزی ایران

    کد خبر: ۴۰۹۵۲                                 تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۵- ۱۱:۴۳
    عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب در گفت‌وگو با ایانا عنوان کرد:

    استفاده از کود آلی غنی‌شده، نسخه مناسبی برای کشاورزی ایران/ افزایش ماده آلی خاک مصرف آب را کاهش می‌دهد

    به گفته عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب، افزایش میزان ماده آلی خاک در کاهش مصرف آب تأثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به اینکه در ایران میزان ماده آلی خاک کم است، استفاده از کودهای آلی غنی‌شده برای بهبود وضعیت خاک‌های کشاورزی، به کشاورزان توصیه می‌شود.

    به گفته عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب، افزایش میزان ماده آلی خاک در کاهش مصرف آب تأثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به اینکه در ایران میزان ماده آلی خاک کم است، استفاده از کودهای آلی غنی‌شده برای بهبود وضعیت خاک‌های کشاورزی، به کشاورزان توصیه می‌شود.

    ﺳﻌﻴﺪ ﻏﺎلبی در گفت‌وگو با خبرنگار ایانا عوامل مؤثر در نگهداشت آب در خاک را بسیار متنوع توصیف کرد. وی افزود: بافت خاک، ساختمان و عمق خاک، ریخت شناسی و شیب زمین و… عواملی هستند که در نگه‌داشت آب در خاک مؤثر خواهند بود.

    وی بیان کرد: افزایش میزان مواد آلی هم در این فرایند تأثیرگذار است. مواد آلی یکی از فاکتورهایی است که می‌تواند ضریب نگه داشت آب در خاک را افزایش دهد. این مسئله از لحاظ علمی ثابت شده است.

    عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب ادامه داد: وقتی می‌گویند یک خاک نیم درصد ماده آلی دارد اگر میزان ماده آلی آن را به یک درصد برسانیم، به جذب آب در چنین خاکی کمک بسزایی کرده‌ایم.

    وی افزود: بخش تحقیقات آبیاری و فیزیک خاک با همکاری بخش تغذیه گیاهی مؤسسه تحقیقات خاک و آب مطالعه‌ای روی تاثیر میزان ماده آلی خاک و تاثیر آن بر روی خصوصیات فیزیکی آن و جذب آب انجام داده‌اند. این پروژه توسط دکتر ابراهیمی پاک در دست انجام است و گزارش آن به زودی نهایی می‌شود.

    غالبی ادامه داد: این مطالعه در غالب یک طرح بزرگ اجرا شد. در ۱۰ نقطه نمونه‌برداری‌هایی انجام شده و اطلاعات زیادی گردآوری شده است.

    وی در پاسخ به پرسشی درباره هزینه‌ مورد نیاز برای افزایش میزان ماده آلی خاک در یک مزرعه گفت: بسته به اینکه از بقایای گیاهی، کمپوست، کمپوست شهری، کشاورزی، کود دامی فرآوری شده یا نشده و غیره در افزایش ماده آلی خاک استفاده کنیم، هزینه عملیات تغییر خواهد کرد.

    عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب اضافه کرد: معمولا کودهای فرآوری شده مثل کمپوست گران است. عموما کشاورزی و دامپروری در کنار هم هستند و کود حیوانی به وفور در نزدیکی مزارع یافت می‌شود اما به کشاورزان توصیه می‌شود که از کودهای فرآوری نشده استفاده نکنند بلکه کودهای را به کار گیرند که فرآوری شده و فاقد علف هرز هستند. کودهای استرلیزه برای استفاده در مزارع مناسب هستند.

    وی ادامه داد: کود پوسیده دامی نیز منشا مناسبی برای تغذیه گیاه و تأمین ماده آلی خاک است که البته با انجام فرآوری اولیه به روی کودهای دامی خام، به راحتی در دسترس کشاورزان قرار می‌گیرد.

    غالبی یادآور شد: کودهای آلی در خاک از نظر عناصر غذایی معمولا فقیر هستند. به همین دلیل حتما باید مواد آلی با کود شیمیایی یا بیولوژیک غنی‌سازی شود. فقر مواد غذایی در کودهای آلی سبب می‌شود کشاورزی ارگانیک عملکرد پایینی داشته و فعالیت در این بخش برای کشاورزان اقتصادی نباشد.

    وی ادامه داد: کودهای آلی به تنهایی اثر غذایی ندارند. کشاورزان حتما باید از کود آلی غنی‌شده استفاده کنند. ممکن است ورمی کمپوست از نظر عناصر غذایی -بسته به ماده اولیه‌ای که دارد-، برای گیاه غنای کافی را داشته باشد اما در سایر انواع کودهای آلی، نیازمند غنی‌سازی هستیم.

    عضو هیأت علمی مؤسسه تحقیقات خاک و آب تاکید کرد: کودهای آلی معمولا اثرات دراز مدت دارند. اثرات این کودها یکساله مشخص نمی‌شود و معمولا سال بعد شاهد آثار مثبت آن هستیم.

    به گفته وی حفظ ماده آلی خاک بسیار مهمتر از افزایش میزان ماده آلی در خاک است. ضمن آنکه وضعیت اقلیمی و رطوبت نقش تعیین کننده‌ای در میزان ماده آلی خاک در مناطق مختلف دارد.

    غالبی افزود: در ایران به منظور افزایش ماده آلی خاک بحث کشاورزی حفاظتی مطرح شده است. در این شیوه بقایای گیاهی زیر خاک می‌رود و ماده آلی خاک را افزایش می‌دهد. بر اساس هدفگذاری وزارت جهاد کشاورزی، تلاش می‌کنیم میزان ماده آلی خاک کشاورزی ایران را از نیم درصد فعلی به یک درصد افزایش دهیم اما در کوتاه مدت ممکن است به این هدف دست پیدا نکنیم. با صرف چهار یا پنج سال زمان و تداوم فعالیت‌ها، قطعاً می‌توان میزان ماده آلی خاک را افزایش داد./