شرکت سهامی زراعی جام

نویسنده: jamzeraei3100

  • بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد

    د خبر: ۴۱۳۶۹                               تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۴۰
    گزارش نخستین همایش بین‌المللی “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب”

    نهضت اصلاح غذا/ بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد/ با دمکراسی می‌توان حاکمان را در باره امنیت غذایی پاسخگو کرد

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده/ هانیه مغانی:

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد. در این همایش به حقوق مردم در برخورداری از غذای سالم از منظر حقوقی به شرح زیر اشاره شد:

    امنیت غذایی و حاکمیت غذایی

    در این همایش پرفسور محمدتقی فرور، رئیس هیأت‌مدیره مؤسسه توسعه پایدار و محیط زیست (سنستا) و رئیس کنسرسیوم جهانی قرق‌های محلی با بیان اینکه “این نخستین‌بار است که بحث امنیت غذایی وارد بحث حاکمیتی شده است” گفت: “این فرصت را باید مغتنم شمرد. بدون حاکمیت غذایی به امنیت غذایی نمی‌رسیم و بدون امنیت غذایی به توسعه پایدار نمی‌رسیم.”

    وی در باره تعریف “امنیت غذایی و حاکمیت غذایی” افزود: “امنیت غذایی همانی است که مثلاً کشوری مثل آمریکا به کشوری دیگر هرساله فلان مقدار تن گندم بدهد و این به‌صورت مداوم و بدون توقف انجام شود. این نمی‌تواند کشوری را به توسعه پایدار برساند. حاکمیت غذایی آنی است که خود تولید کنیم، یعنی تکلیف کنیم که چه مقدار تولید کنیم، چه نوع محصولاتی اولویت دارند و آنها را تولید و در کجا چه محصولی را تولید کنیم و… یعنی حاکمیت غذای خودمان در اختیار خودمان باشد.”

    فرور با اشاره به اینکه “وابسته نبودن پایه اصلی و مهم توسعه پایدار است” بیان کرد: “اما حاکمیت غذایی فقط در حاکمیت مطلوب اتفاق می‌افتد. یعنی حاکمیت مطلوب باید برای تولید انواع محصول برنامه، کارشناس، ابزار، کود، سموم، بذر و… داشته باشد. این حاکمیت مطلوب است که می‌تواند حاکمیت غذایی ایجاد کند و حاکمیت غذایی توسعه پایدار را راه بیندازد.”

    حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب

    در نخستین پنل این همایش به ریاست پرفسور پرور، ابتدا پرفسور میشل پمبر، استاد دانشگاه و مدیر مرکز اگرواکولوژی، آب و تاب آوری دانشگاه کاونتری بریتانیا، با موضوع “حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب” به ایراد سخنرانی پرداخت.

    وی در سخنانی عنوان کرد: “در دو قسمت صحبت خواهم کرد: ۱- حق غذا داشتن، که یک حق اساسی است. ۲- چگونه امنیت غذایی به حاکمیت غذایی می‌رسد. آیا امنیت غذایی حاکمیت غذایی ایجاد می‌کند؟”

    پمبر ادامه داد: “صحبت از غذا، کشاورزی، محیط زیست، و معیشت فقط به کشاورزان مربوط نمی‌شود، به‌طور کلی تمامی تولیدکنندگان غذا را مدنظر دارم. ما از ۲,۵ میلیارد انسانی صحبت می‌کنیم که در جوامع بومی در حال تولید غذا هستند. بیشترین بار تولید غذا در دنیا توسط تولیدکنندگان کوچک صورت می‌گیرد. بیشتر این تولیدکنندگان در آسیا قرار دارند و تعداد کمتری در اروپا و آمریکا و آفریقا هستند. حدود ۶۰ تا ۷۰ دررصد از غذا در دنیا توسط دهقانان تولید می‌شود. ۸۰ درصد این غذا به‌صورت محلی و داخل کشورها مصرف می‌شود.”

    وی اضافه کرد: “با توجه به اهمیت دهقانان در تولید غذا، الگوهای ذهنی‌ای وجود دارد که می‌گوید مناطق روستایی باید کوچک‌تر شوند و نیروهای کار روستایی به شهرها بیایند و در کارهای صنعتی مشغول به کار شوند. این عده معتقدند که تمامی برنامه‌های اقتصادی و تجاری باید در شهرها انجام شود. این دیدگاه ساختار اجتماعی را برهم می‌زند و تولیدکنندگان کوچک از بین رفته و به چند شرکت بزرگ تولیدکننده غذا تبدیل خواهند شد.”

    مدیر مرکز اگرواکولوژی دانشگاه کاونتری بریتانیا یادآور شد: “این برهم خوردن ساختار اجتماعی باعث می‌شود که امنیت غذایی هم برهم بخورد و دیگر کشوری نمی‌تواند حاکمیت غذایی خود را در اختیار داشته باشد. این ساختار جدید باعث می‌شود که سه شرکت بزرگ تولید بذر در دنیا تمرکز بیشتری بر بذر در جهان یافته و ۷۰ درصد تجارت بذر در جهان را در اختیار بگیرند یا فقط چهار شرکت در دنیا ۷۲ درصد سموم کشاورزی را تجارت کنند. با توجه به از بین رفتن تولیدکنندگان کوچک، انحصارگرایی در تولید غذا بیشتر خواهد شد و منافع مردم در این بین کمتر خواهد شد.”

    پمبر تأکید کرد: “بحران‌های همزمان، مانند بحران غذا، بحران کشاورزی، و بحران رفاه انسانی یک نهضتی را به‌وجود آورده که کاملاً مردمی است. این نهضت از تولیدکنندگان کوچک شروع شد و به کل داستان حاکمیت غذا کشیده شد. سازمانی در سال ۱۹۹۶ در مکزیک ایجاد شد با عنوان “راه و روش دهقانان” که بین ۷۰ یا ۸۰ کشور هم توانسته عضو جمع‌آوری کند. ۲۰۰ میلیون تولیدکنندگان کوچک عضو این سازمان شده‌اند. این سازمان مستقل عمل می‌کند و در ابعاد جهانی است و چندجانبه کار می‌کند و شبکه‌های گسترده‌ای را تشکل داده است. این سازمان در سال‌های ۲۰۰۱ در کوبا، در ۲۰۰۷ در مالی و ۲۰۱۱ در استرالیا، کنفرانس‌هایی برای امنیت غذایی برگزار کرده است. این سازمان چندین نهضت را همسو کرده و دیدگاه‌های مشترکی را به‌وجود آورده است.”

    سخنران دیگر این پنل، علیرضا ظاهری، استادیار حقوق بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بود. این استاد دانشگاه با عنوان “تحول مصداقی ایمنی غذایی و سازگاری آن با امنیت و حاکمیت غذایی” در سخنرانی خود گفت: “حفظ و ارتقای سلامتی اتباع و شهروندان به‌عنوان یک هدف، تا حد زیادی وابسته به غذا است. از سوی دیگر، ایمنی غذایی خود، مؤلفه‌ای تأثیرگذار بر کمیت و کیفیت غذا، و حاکمیت غذایی است. ایمنی غذایی مفهومی است که بر کل فرآیند تولید، فراوری، تجارت، آماده‌سازی و استفاده از غذا توجه می‌کند. همین امر باعث پیچیدگی بحث ایمنی غذایی و تعدد ذی‌نفعان آن شده است.”

    ساختار سخنرانی وی به‌منظور ارائه تصویری تا حد امکان روشن از کلیت ایمنی غذایی، علاوه بر یک مقدمه از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد. این استاد دانشگاه آن دو بخش را این‌گونه توضیح داد: “۱- خطرات غذایی که در آن دسته‌بندی، انواع خطراتی که ایمنی غذایی را تهدید می‌کند بررسی می‌شود؛ ۲- حکمرانی غذایی که در آن ریسک‌های غذایی، انواع استانداردهای غذایی و در نهایت تجارت غذا در محدوده سازمان تجارت جهانی و در ورای آن بررسی می‌شود.”

    ظاهری در پایان نتیجه گرفت که ایمنی غذایی در معنای کلاسیک و نوین آن با امنیت غذایی سازگار است، لیکن استانداردهای خصوصی از حاکمیت غذایی فاصله دارند.

    سخنران بعدی پنل نخست این همایش، فاطمه رضایی‌پور، دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه شهیدبهشتی بود. وی سخنان خود را با موضوع “حقوق بومیان و جوامع محلی بر تنوع زیستی در حقوق بین الملل” این‌گونه آغاز کرد: “عرصه بین‌المللی در چند دهه گذشته شاهد ظهور تنوعی از بازیگران غیردولتی ازجمله بومیان و جوامع محلی بوده است و تأکید تدریجی بر رهیافت‌های پایین به بالا نسبت به توسعه پایدار، بر ضرورت وجود این بازیگران صحه گذارده و قدرت بخشیدن به ایشان را شرطی اساسی در مبارزه با چالش‌های جهانی قلمداد کرده است.”

    رضایی‌پور افزود: “از دست رفتن تنوع زیستی، که بخش اعظم حیات بشر بدان وابسته است، از جدی‌ترین بحران‌های پیش روی جهانیان است. این جوامع از سویی قربانیان انحطاط محیط زیستی هستند و از سوی دیگر حامیان اکوسیستم‌های صدمه‌پذیر.”

    وی در سخنان خود توانست میزان امتزاج ارزش‌ها و اعمال سنتی بومیان و جوامع محلی را در سیاستگزاری‌های بین‌المللی تعیین و جایگاه گروه‌های مزبور را به‌ویژه در حقوق بین‌الملل حفاظت از تنوع زیستی مورد بررسی قرار دهد.

    آخرین سخنران پنل نخست، سمیرا رضاییان بود. وی دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه شهیدبهشتی است. عنوان سخنرانی او “درآمدی بر نسبت مؤلفه‌های کلیدی حکمرانی خوب با امنیت غذایی” بود.

    رضاییان معتقد است: حکمرانی و آنچه به‌عنوان حکمرانی خوب یا “به زمامداری” تعبیر می‌شود، نقش بسزایی در امنیت غذایی و تمامی سطوح محلی، ملی و جهانی آن ایفا می‌کند تا جایی که حیات و سلامت انسان‌ها نیز در گرو حکمرانی خوب است.

    وی با اشاره به اینکه “عوامل ناامنی غذایی طیف بسیار وسیعی از موضوع‌های سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و… را دربر می‌گیرد”، بیان کرد: “حکمرانی خوب نیز عرصه گسترده‌ای از موضوعات حقوقی و سیاسی را شامل می‌شود، این امر باعث شده تا موضوع حکمرانی امنیت غذایی پیچیده و چند بعدی باشد. از شاخصه‌های حکمرانی خوب رعایت حقوق بشر است و ازجمله حقوق اولیه بشر حق غذا است. حکمرانی خوب هم وسیله‌ای است برای تحقق حق غذا و هم نتیجه تضمین حقوق بشر ازجمله حق غذا است.”

    امنیت غذایی و حقوق مردم

    رئیس پنل دوم رضا اسلامی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی بود. نخستین سخنران این پنل لیم لی چینگ محقق ارشد و هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار و شبکه جهان سوم از کشور مالزی با عنوان امنیت غذایی و حقوق مردمان بومی بود. این محقق معتقد بود که کشورهای در حال توسعه نباید برنامه‌های توسعه پایدار کشورهای توسعه یافته را الگوی خود قرار دهند. چون کشورهای در حال توسعه دارای دانش بومی هستند. این دانش از طریق فرهنگ و طبیعت آن کشور ایجاد شده و نسل به نسل انتقال یافته است. اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند به امنیت غذایی برسند باید به دانش بومی خود باور داشته و از آن بهره ببرند. وی با مثال‌های متفاوتی از کشورهایی که دارای دانش بومی بودند و از آن بهره برده‌اند این ایده خود را به اثبات رسانده است.

    چینگ ادامه داد: “الگوهای کشورهای توسعه یافته بسیار سخت هستند و براساس طبیعت خود آنها نوشته شده است. اگر ما بخواهیم از این الگوها استفاده کنیم باید واردکننده باشیم تا تولیدکننده. چون الگوهای توسعه آنها با ابزار و زمین و امکاناتی که دارند قابلیت اجرا دارد، نه برای کشورهایی مثل ما که شاید خشک‌تر یا مرطوب‌تر از کشورهای توسعه‌یافته باشم… از همه مهم‌تر وارد کردن ابزار و ماشین‌آلاتی است که تولیدکننده آنها کشورهای توسعه‌یافته هستند؛ بنابراین بهترین راه برای رسیدن به امنیت غذایی و حاکمیت غذایی توجه به دانش بومی خود کشورهای در حال توسعه است.”

    سخنران دوم پنل دوم، مهدی مقدری، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل، نویسنده و پژوهشگر حکمرانی خوب بود. موضوع سخنرانی او “رابطه میان امنیت غذایی پایدار و حکمرانی خوب و دموکراسی” بود.

    وی عنوان کرد: “امنیت غذایی ابزاری ضروری برای توسعه ملی است. امروزه، مسئله امنیت غذایی بخشی جدایی‌ناپذیر از مباحث کلی حکمرانی تلقی می‌شود و این موضوع باید به حکمرانی خوب منتهی شود.”

    کارشناس ارشد روابط بین‌الملل یادآور شد: “برابر تحقیقات جهانی، مهم‌ترین علت کمبود مواد غذایی و بحران امنیت غذایی، عملکرد حکومت‌هایی ضعیف است که در شیوه‌های مملکت داری و حکمرانی دچار اشتباهات و سیاستگزاری‌های خلاف اولویت‌ها و نیازهای شهروندانشان شده‌اند.”

    مقدری با اشاره به اینکه “برای اطمینان از اینکه امکانات عمومی بر اساس اولویت‌های مردم ارائه می‌شوند و حاکمان باید پاسخ مناسبی برای عملکرد خود به شهروندان و نمایندگان آن داشته باشند” اضافه کرد: “نیاز جهانی به پیشبرد عناصر اساسی دموکراسی و نظارت آن احساس می‌شود. حکمرانی امنیت غذایی جهانی می‌تواند به‌صورت گسترده‌ای توسط حکمرانی دمکراتیک که نسبت به نگرانی‌های فوری شهروندان پاسخگو هستند، مورد مساعدت قرار گیرد.”

    وی در پایان اظهار داشت: “بسته به هدفی که حکمرانی خوب قرار است برای توسعه و پیشرفت داشته باشد، به لحاظ راهبردی تأکید بر شاخص‌های آن برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار امکان‌پذیر است. تنها در یک حکمرانی خوب است که خشونت و بی‌ثباتی‌های سیاسی و نیز فساد ویران‌کننده رنگ می‌بازد و در نتیجه رقابت‌های اقتصادی و سیاسی سالم باعث تقویت ثبات سیاسی کشور و توسعه اقتصادی پایدار می‌شود. اساساً یک محیط با ثبات و پایدار، پیش شرط اصلی برای امنیت غذایی و توسعه است.”

    سخنران پایانی پنل دوم، اسلامی بود. وی با اشاره به اینکه “تا اینجای همایش، ما از حق مسلم غذا برای همه صحبت کردیم، اما هراس اصلی آن است که به مواد غذایی اطمینان نداریم، گفت: ” مقام عالی وزارت بهداشت گفتند که ۹۵ درصد از آبلیموهای موجود در بازار به هیچ وجه استاندارد نیستند. نه‌تنها آبلیمو، بلکه تمامی اجناس خوراکی، حتی تمامی اجناس موجود در بازار دارای برچسب اعتماد ذهنی در منِ خریدار نیست. یعنی منِ خریدار نمی‌دانم جنسی که می‌خرم آیا از لحاظ محتوا همان جنس است یا چیزی شبیه آن است!”

    وی تأکید کرد: “این باعث می‌شود که خریدار و مصرف‌کننده نسبت به حق غذای خود یا به‌طور کل در حق مشتری بودن خود شک کند. در صورتی که حق همیشه باید با مشتری باشد. این هراس، این عدم اعتماد، این مشکوک بودن به تمامی اجناس مربوط می‌شود و متأسفانه هیچ مسئولی نیز به این مسئله توجه نمی‌کند. این عدم توجه در مواد غذایی بسیار وحشتناک است. حکمران خوب یا “بِه زمامدار” باید برای سلامت و پایداری جامعه حساس باشد. متإسفانه در زمامداران ما این شرط، این ویژگی وجود ندارد.”

    این استاد افزود: “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن که از حقوق بنیادین بشر است امروزه با چالش‌های عدیده‌ای روبه‌رو است. محدودیت‌های ناظر بر دسترسی به غذای کافی و مفید و نیز معضلات مقابله با نوسانات مربوط به تولید و قیمت آن، امنیت غذایی را با دشواری‌هایی روبه‌رو کرده است و تعهدات دولت‌ها در تحقق این حق را مورد نقد قرار داده است.”

    اسلامی به مفهوم و مبانی حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن پرداخت و سپس به تعهدات دولت‌ها در این باره اشاره کرد.

    وی چالش‌های امنیت غذایی در جهان حاضر و معضلات ناشی از آن در توسعه جوامع انسانی را بررسی کرد. او بیان کرد: “مؤلفه‌ای چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفافیت و مبارزه با فساد در حکمرانی مطلوب از ظرفیت لازم در رویارویی با چالش‌های امنیت غذایی برخوردارند و با تکیه بر آن، می توان در راستای اهداف توسعه پایدار به تحقق حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن در بسیاری از جوامع انسانی اقدام کرد.”

    امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی

    پنل سوم به ریاست افشاری ابعاد دیگری از امنیت غذایی را مورد بررسی قرار داد. ابتدا شریفی طرازکوهی، دانشیار دانشگاه و پژوهشگر حقوق بشر با موضوع “امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی با تأکید بر دستور کار توسعه پایدار ۲۰۳۰ ملل متحد” به سخنرانی پرداخت. وی ادامه داد: “گفتمان امنیت انسانی در گستره راهبرد توسعه انسانی رهاورد توسعه کمی و کیفی هنجارهای حقوق بشر و شهروندی است. راهبردی که در پرتو واقعیات دنیای امروز غرق در سودای تجارت و خشونت، دیگر نباید با آن به مثابه آرمان و ایده‌آل برخورد کرد. بلکه اتخاذ برنامه‌های مقتضی، ضروری می‌نماید.”

    طرازکوهی با اشاره به اینکه “بی‌تردید غایت گفتمان امنیت انسانی بر شاخص‌های “حقِ زیستن رها از ترس و نیاز” استوار است، عنوان کرد: “زندگی معطوف بر کرامت نوعی جوامع بشری، رها و آزاد از هرگونه هراس و ترس از رفتارهای بیگانه‌وار انسان‌های به واقع بیگانه از خود که با ساعقه‌های خودخواهی، نهادینه و سازماندهی شده، در عمل مانع تأمین نیازهای اولیه مادی و معنوی سایرین شده یا فرایند تامین نیازهای اولیه انسانی را دست مایه امیال و چه بسا جنایات قرار می‌دهند. امری که آثار منفی آن فراتر از فقر و گرسنگی به سایر ابعاد وجودی انسان باید مورد توجه قرار گیرد.”

    وی یادآور شد: “توسعه پایدار به‌طور کلی در زمینه توسعه انسانی و نیز در پرتو مبانی و آرمان‌ها و اهداف عینی دستور کار ۲۰۳۰ ملل متحد حکایت از دخالت معنادار و مفید در راستای نگرش حل مسئله‌ای به “حق برخورداری از زندگی مناسب” یا ارتقاء مستمر سطح زندگی نسل‌های حال و آینده دارد.”

    امنیت غذایی در ایران

    سخنران بعدی این پنل نوروزی، استاد دانشگاه، معاون خدمات علمی و اطلاع‌رسانی کرسی حقوق بشر بود. وی با موضوع “امنیت غذایی در کشور” به سخنرانی پرداخت. او تأکید کرد: “امنیت، فضایی است که در آن ترس نباشد و انسان‌ها برای انجام فعل و عملی دغدغه نداشته باشند. اجتماع واکنشی در برابر ترس بوده و انسان برای اینکه امنیت خود را پایدار کند اجتماع را تشکیل داد. اما امروزه از امنیت تعاریفی دیگر ارایه شده که از ترس فراتر می‌رود. امنیت بستری است که زندگی و جریان امور عادلانه و با نظم و توام با حُسن اتفاق می‌افتد. این بستر برای همه باید امن باشد، نه اینکه عده‌ای امنیت داشته باشند و عده‌ای دیگر به‌خاطر امنیت آنها در عدم امنیت زندگی کنند. وقتی به این ترتیب به موضوع نگاه می‌کنیم به بُعدی دیگر از امنیت می‌رسیم: امنیت باید فراگیر باشد.”

    نوروزی با طرح این پرسش که “امنیت غذایی چیست؟” اظهار داشت: “غذا یکی از نیازهایی است که طی پروسه‌ای تهیه می‌شود. این محصول از سه طریق تولید، توزیع و مصرف به امنیت غذایی می‌رسد. فقط نباید تولید کافی و درست باشد، بلکه باید توزیع نیز عادلانه باشد. مصرف هم باید ایجاد امنیت کند.”

    وی تأکید کرد: “فناوری باعث تغییر در تولید غذا شده است، اما این تغییرات فقط در کمیت خود را نشان داده است و کیفیت در تغییراتی که تکنولوژی ایجاد کرده است از بین رفته است. امروزه بیشتر محصولات غذایی که می‌خوریم “سم” هستند. چرا؟ چون شرایط تولید و نگهداری آنها کاملاً دور از استانداردهای سلامت اجتماعی است. پس به واقع امنیت غذا در تولید و به چه میزان تولید کردن نبینید، در چه کیفیتی تولید و توزیع و مصرف کردن ببینید تا به امنیت غذایی برسید.”

    صدیقه اشرف‌نیا، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران سخنران آخر پنل سوم بود. وی با موضوع “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن به‌عنوان یکی از مصادیق حقوق بشری” به سخنرانی پرداخت. او گفت: “با وقوع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تروریسم وارد مرحله جدیدی از فعالیت‌های خود شد و در پی آن نیز حوزه مسائل امنیتی گسترش یافت. در واقع تروریست به این نتیجه دست یافته است که با استفاده از روش‌های نامحسوس و مخفیانه، بهتر و سریع‌تر می‌تواند به اهداف خرابکارانه خود دست یابد.”

    اشرف‌نیا افزود: “منابع و مواد غذایی یکی از گزینه‌های مورد توجه این دسته از افراد است که با آلوده کردن آن از مراحل تولید به مصرف، می‌توانند از آن به‌عنوان حربه‌های مخاطره‌آمیز که می‌تواند دامنه آسیب‌پذیری آن فراملی و بین‌المللی باشد آنان را در دستیابی به اهداف خود یاری رساند.”

    دستاوردهای این همایش

    مریم افشاری دبیر علمی همایش، مدیر گروه حقوق زنان و سازمان‌های غیردولتی کرسی حقوق بشر طی سخنانی درباره دستاوردهای این همایش بیان کرد: “یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این همایش تقویت روحیه تشریک مساعی و بیان الزامات و خواسته‌ها و همچنین بررسی اولویت‌های امنیت غذایی و حاکمیت غذایی است. همه مردم حق دارند که از بهترین غذاها به‌طور دائم برخوردار باشند. و همین‌طور همه مردم و تمامی مسئولان موظف هستند که در تولید غذای پاک و سالم شرکت کنند.”

    وی ادامه داد: “دولت‌ها باید به حق مردم که غذای سالم است احترام بگذارند. این غذای سالم باید متناسب با فرهنگ هر کشوری باشد. حق حاکمیت غذا در حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. تدوین برنامه ششم برای توسعه پایدار تأثیرات مثبتی داشته و باعث شده که ایران در مسیری همسو با جهان حرکت کند. از ۱۷ هدف و آرمان توسعه پایدار، مهم‌ترین آن، خاتمه دادن به گرسنگی با توجه به امنیت غذایی است.

    افشاری با تأکید بر ضرورت پرداختن به “کشاورزی پایدار، توجه به مسئله گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی و اقدام عاجل در ارتباط با امنیت غذایی برای جلوگیری از بحران در جهان” عنوان کرد: “پایداری توسعه بدون تکیه بر دانش بومی و توجه به انصاف و عدالت اجتماعی امکان‌پذیر نیست و از این منظر دارا شدن امنیت غذایی از مؤلفه‌های حق مردم در سرتاسر دنیاست.”

    وی یادآور شد: “دولت‌ها وقتی صاحب حکمرانی مطلوب خواهند شد که گرسنگی را از بین ببرند و با جدی گرفتن تغییرات آب و هوایی، کشاورزی پایدار ایجاد کنند.”

  • کد خبر: ۴۱۴۰۵                                                                تاریخ انتشار: ۱۱ اسفند ۱۳۹۵- ۰۹:۰۶
    جاش اسمیت، عکاس بین المللی با یک هواپیمای کوچک به تصویر کشید:

    نقش و نگارهای مزارع روستایی از فراز آسمان/ تصاویر

    صنعت کشاورزی در کشور پهناور استرالیا بسیار پیشرفته و مدرن است و سهم عمده‌ای را از صادرات این کشور به خود اختصاص داده است. کشاورزان استرالیایی با ماشین‌آلات مدرن در زمین‌هایی با ابعاد چند صد هکتاری محصولاتی را در رنگ‌های مختلف می‌پرورند. همین موضوع، سوژۀ جاش اسمیت، عکاس بین المللی شده تا زیبایی رنگ‌ها و الگوهای کشاورزی استرالیا را به تصویر بکشد. اسمیت با یک هواپیمای کوچک بر فراز مزارع روستایی استرالیا پرواز کرده و عکس‌هایی خارق‌العاده تهیه کرده است.

  • کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

     کد خبر: ۴۱۳۲۰                                 تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۵۳

    کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد…

    وحید زندی‌فخر

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد. او به همراه خانواده‌اش در جایی از آمریکا زندگی می‌کند که در سطح وسیع، ذرت کشت می‌شود. خانه‌اش در میان مزارع سرسبز احاطه شده و اطرافیانش همه کشاورز هستند. در عین حال اما زمین حال خوشی ندارد. او در زمانی حضور دارد که به واسطه خشکسالی، هفت سال از آخرین کشت گندم گذشته و تولید بامیه هم متوقف شده است. هر از گاهی هجوم گرد و غبار وحشتناک، حس تلخ خشکسالی را دو چندان می‌کند و عن‌قریب، مزارع ذرت را نیز به نابودی بکشاند. دکتر کوپر، با وجود اینکه برای کشاورزان مزارع اطراف، کمباین‌های هوشمند ساخته و نگاهی مدرن به پروسه کشاورزی دارد، اما هنگامی که پهباد خورشیدی را تعقیب می‌کند، به خود اجازه می‌دهد که با اتومبیل از وسط مزرعه ذرت بگذرد و با چکمه تکنولوژی، کشاورزی را له کند؛ درست همین سناریو توسط مورفی، آن زمان که پدرش در یکی از سیاهچاله‌های فضایی گرفتار شده، تکرار می‌شود.

    شاید ادعای بیهوده‌ای نباشد که سراسر فیلم میان ستاره‌ای، به گونه‌ای تقابل زندگی و محیط‌زیست را به نمایش می‌گذارد. خاکی که همیشه غذای مردم را تولید کرده، حالا به دشمنی تبدیل شده است که اجازه نفس کشیدن به آنها را نمی‌دهد. گروهی مخفی در زیر زمین، به دنبال یافتن راهی برای نفوذ به یک سیاره شبیه زمین هستند تا بلکه بتوانند راه کشاورزی را در کره‌ای جدید ادامه دهند. آنها نگران تأمین غذا و خشکسالی در آینده‌اند؛ آینده‌ای که از هم‌اکنون می‌شود نشانه‌های آن را در لابه‌لای گرد و غبار خوزستان دید. دکتر کوپر سرانجام موفق می‌شود مدیریت تیم چهار نفره را برای جست‌وجو در فضا بر عهده بگیرد. او امیدوار است که بعد از گذر از کرمچاله، وارد کهکشان جدیدی شود که حداقل یک سیاره در آن شبیه زمین باشد؛ سیاره‌ای حاوی آب و خاک.

    در حقیقت پیام فیلم را باید در جنگ برای گرسنه نماندن دنبال کرد. آنجا که کشاورزان با وجود در اختیار داشتن مدرن‌ترین دستگاه‌ها نمی‌توانند غذای مورد نیاز مردم جهان را تأمین کنند. آنجا که خاک، قیام می‌کند و بر سر مردم آوار می‌شود. جایی که نه تنها نمی‌شود غذا تولید کرد، بلکه ریه‌ها هم در نبرد زندگی، عاقبت تسلیم خواهند شد. حال دکتر کوپر با همکارانش در آرامش فضا غرق شده‌اند. آنها زمین را از پنجره سفینه نگاه می‌کنند و از اینکه خانه‌شان را این‌چنین رو به نابودی کشانده‌اند، غبطه می‌خورند. اگرچه در ذهن دکتر کوپر، چیزی جز تنازع برای بقا وجود ندارد و او تنها به فکر امتداد زندگی و جوهر انسانیت در سیاره‌های بیگانه است، اما به هیچ عنوان نمی‌تواند از سیاره مادر خود یعنی زمین دل بکند. در داخل سفینه، قبل از فرو رفتن به خواب دو ساله، تقریباً در تمام صحنه‌ها هدفون در گوش دارد و انگار آهنگی دلنشین را می‌شنود. زمانی که دستیارش نوع موسیقی را از او پرسید، جوابی نداد، اما هدفون را به گوش او سپرد … صدا چیزی نبود جز آرامش حاکم بر طبیعت و جیرجیرک‌هایی که همراه با شُرشُر آب، سکوت شب را می‌شکنند. این صحنه به بهترین حالت، پیوند ناگسستنی طبیعت و روح انسان را به نمایش می‌گذارد؛ آن هم روح انسانی که اعتقادی به کشاورزی ندارد و همه چیز را در توسعه تکنولوژی و رها شدن از زمین می‌بیند.

    آنها در محیط نامنتاهی فضا می‌گردند، سیاره‌های مختلف را طی چندین سال می‌آزمایند، اما هیچ جایی مثل زمین که بتواند مانند مادری از آنها پاسداری کند، یافت نمی‌شود. انگار قانون نسبیت انیشتین، تفاوت ساعات شبانه روز و میزان گرانش، تنها در نقطه‌ای به نام زمین به تعادل می‌رسد و به غیر از آن، گستره وسیعی از نسبیت‌ها و بی‌نهایت‌ها صف کشیده‌اند که زندگی را از توازن خارج کنند. این فیلم قصد دارد بگوید هرچند که انسان، میلی وصف ناشدنی برای امتداد بقا دارد، اما حماقت‌های قرون آهن و فولاد و روبات، بستر لازم برای این بقا را تا مرز نابودی کشاند و لب‌های مادر زمین را از شدت تشنگی، خشک کرد. حالا او مانده و شکم‌های گرسنه و مشتی گرد و غبار که فرصت نفس کشیدن را از او دزدیده است.

    دکتر کوپر به واسطه قانون نسبیت، بعد از چند دهه که با دستان خالی از فضا برگشت، همچنان جوان بود، اما دخترش – مورفی- در سکانس‌های آخر فیلم، پیرزنی فرتوت به نظر می‌رسید که لحظه‌های پایانی عمرش را سپری می‌کند. مورفی با وجود عشقی که به پدر داشت، زمین ماند و در سیر طبیعی خود از خرده طبیعت باقی‌مانده لذت برد، اما پدر اگرچه جوانی‌اش حفظ شده بود، تنها صدای طبیعت را شنید و تاریکی بی‌انتهای فضا را به مصنوعی‌ترین شکل ممکن نظاره کرد. در حقیقت، منظور اصلی فیلم را باید اینگونه بیان کرد که اگرچه نمی‌توان در فضای بکر و جوان، جایی به مهربانی زمین یافت، اما این مادر پیر، به روزهای پایانی عمر خود نزدیک شده و نیاز به پرستاری دارد!/

  • ویدادهای خبری دهم اسفندماه در خراسان رضوی

    رویدادهای خبری دهم اسفندماه در خراسان رضوی

    • کدخبر: 580885
    • منبع: irna.ir
    • نسخه چاپی

    همایش دولت پژوهی با حضور جمعی از چهره های برجسته اقتصادی و سیاسی از جمله فرشاد مومنی ، سید جواد طباطبایی و حسین راغفر و نیز افتتاحیه جشنواره آب و زندگی با حضور مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب و مدیر کل آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی از دیگر برنامه های امروز است.
    نشست صمیمی مدیران رسانه با فرماندار مشهد، سومین نشست مدیران روابط عمومی بخش خصوصی و دولتی استان با حضور مطهری نژاد دبیر انجمن روابط عمومی ایران، نشست سید جواد حسینی معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری خراسان رضوی با اعضای ستاد انتخابات و رسانه ها و دیدار ستاد مردمی اجتماع عظیم فاطمیون با آیات اشرفی شاهرودی، رضا زاده و سیدان برخی دیگر از رویدادهای امروز مشهد می باشد.
    یادواره شهید هاشمی نژادبا سخنرانی حجت الاسلام فرزانه امام جمعه موقت مشهد ، مدیریت کارآفرینی و روش موفقیت در تجارت ویژه بانوان، سخنرانی آیت الله سید مجتبی حسینی نماینده ولی فقیه درعراق و نماینده مجلس خبرگان، یک صدو شصت و یکمین جلسه شورای شهر، افتتاحیه 527 سامانه ثبت تخلف سرعت به صورت همزمان در کشور از دیگر برنامه های امروز در مشهد است.
    1906/ 6012 خبرنگار’ فاطمه یوسفی ** انتشار دهنده: علی حیدر شاه حسینی

     

  • تحلیل نماینده فائو از بحران آب در ایران

     

    سرج ناکوزی
    سایت کشاورزی ایران ‌( www.IranianAgriculture.com ) – نماینده سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد(فائو) در ایران ضمن ارائه تحلیلی از وضعیت بحرانی آب در کشور، از برنامه‌های این سازمان برای مدیریت این شرایط خبر داد.

    به گزارش سایت کشاورزی ایران به نقل از خبرنگار مهر، طی سال‌های اخیر یکی از جدی‌ترین چالش‌هایی که کشور ما با آن مواجه شده، بحث کمبود آب است. بحران آب مشکلات زیادی را برای کشور ایجاد کرده و هر چه جلوتر می‌رویم این بحران نیز عمیق تر  می‌شود.

    به گونه‌ای که  کارشناسان معتقدند میزان آبهای تجدیدپذیر کشور از ۱۳۲ میلیارد متر مکعب در حدود ۵۰ سال قبل، به ۸۸ میلیارد مترمکعب درحال حاضر رسیده است و بحران کم آبی و خشکسالی کشور را به شدت تهدید می‌کند. در همین راستا و به بهانه اینکه فردا،  چهارشنبه، اول مارس ۲۰۱۷ و یازدهم اسفند ماه ۹۵، روز ملی آب است و قرار است که به همین منظور همایش بزرگداشتی  در اتاق ایران برگزار ‌شود، با سرج ناکوزی، نماینده فائو در ایران درباره وضعیت آب در کشورمان، گفتگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد؛

    *آقای ناکوزی بفرمایید که سابقه همکاری فائو و ایران به چند سال می رسد و مهم ترین مواردی که در این همکاری مورد توجه طرفین بوده، چه مسائلی هستند؟

    فائو و دولت جمهوری اسلامی ایران، سابقه چندین دهه همکاری مستمر با هدف مدیریت پایدار منابع طبیعی کشور دارند؛ موفقیت‌های متعددی در قالب این همکاری بدست آمده و همواره سعی شده تا با تقویت اثربخشی و پایداری همکاری‌های فی مابین، چالش‌های اکولوژیک در حفاظت از منابع طبیعی در حال تقلیل در شرایط زیست محیطی که نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه، روز به روز در حال پیچیده‌تر شدن است؛ مورد توجه قرار گیرند. در مرکز این چالش‌ها، کمیابی آب و نیاز به رویکردهای بهینه مدیریت بهره برداری از منابع آب و حکمرانی است.

    *دلایل کمیابی آب در منطقه خاورمیانه از نظر فائو چیست و چه تحلیلی برای وضعیت آب در این منطقه دارید؟

    براساس پیش بینی‌های منتشر شده توسط موسسه منابع آب، نیمی از کشورهای منطقه تا سال ۲۰۴۰ میلادی، تنش‌های آبی بسیار شدیدی تجربه خواهند کردافزایش جمعیت، عوامل محرک افزایش خودکفایی غذایی، شهری شدن، توسعه اقتصادی – اجتماعی، در ترکیب با اثرات منفی تغییر اقلیم و کاهش قابل توجه کیفیت منابع آب، مهم‌ترین عوامل تشدید کننده کمیابی آب در منطقه خاور میانه هستند. براساس پیش بینی‌های منتشر شده توسط موسسه منابع آب، نیمی از کشورهای منطقه تا سال ۲۰۴۰ میلادی، تنش‌های آبی بسیار شدیدی تجربه خواهند کرد.

    *مهم‌ترین چالشی که کمبود آب می‌تواند در آینده نزدیک برای این کشورها ایجاد کند، چیست؟

    در این شرایط، یادآوری این نکته مهم است که بخش کشاورزی در حال حاضر حدود ۷۰ درصد منابع آب جهان و نزدیک به ۹۵ درصد منابع آب بسیاری از کشورهای در حال توسعه را مصرف می‌کند. به خصوص در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا که کشورها به طور طبیعی با کمبود آب مزمن دست به گریبان هستند، یکی از مهم‌ترین چالش‌ها، تأمین امنیت آبی و غذایی برای توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی در شرایط کمیابی شدید و غیرمنتظره آب است.

    *شرایط مذکور چقدر برای کشورهایی که درگیر این چالش هستند، خطرناک است؟

    روند رو به رشد وقوع خشکسالی ها و افزایش شدت آنها در یک دهه گذشته، هشداری برای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست. به خطر افتادن بهره وری سامانه‌های کشاورزی با کاهش کیفیت منابع خاک، بیابان زایی، افزایش شدت طوفان‌های گرد و غبار و افت معیشتی همراه شده است. خشکسالی در شرایطی که راهکارهای مناسب مواجهه با آن در سطح محلی، ملی و منطقه‌ای وجود نداشته باشد، می‌تواند بسیار مخرب باشد.

    *فائو برای مقابله با این مسائل چه راهکاری را پیشنهاد می‌کند؟

    بسیار مهم است که کشورها به صورت راهبردی، تخصیص منابع آب خود را برنامه ریزی کنند و ضمن بررسی سیاست‌های بخش‌های آب، غذا و انرژی از هماهنگی آنها با یکدیگر و شرایط متأثر از تغییر اقلیم (به خصوص وقایع حدی) در جهت بهترین استفاده از هر قطره آب اطمینان حاصل کنند. علاوه بر این، کاهش ریسک خشکسالی و سایر بلایای مرتبط با آب و هوا باید مورد توجه قرار گرفته و مدیریت خشکسالی در سیاست گذاری‌ها در سطوح سازمانی مختلف ملحوظ شود.

    ایران چالش‌های زیادی را در بخش آب تجربه کرده به شکلی که کمبود آب، در حال حاضر، تبدیل به یک اولویت ملی شده؛ رشد جمعیت و تغییر اقلیم مواردی هستند که فشار بر منابع آب را افزایش داده‌اند*آقای ناکوزی بفرمایید که تحلیل فائو از وضعیت آب در ایران چگونه است؟

    همانگونه که همه مطلع هستیم، ایران هم چالش‌های زیادی را در بخش آب تجربه کرده به شکلی که کمبود آب، در حال حاضر، تبدیل به یک اولویت ملی شده است. رشد جمعیت، تغییر اقلیم، افزایش نیازهای آبی و کاهش تأمین در بین مواردی هستند که فشار وارد شده به منابع آب کشور را افزایش داده‌اند.

    با متوسط بارش ۲۵۷ میلیمتر که کمتر از یک سوم متوسط جهانی است و قرار گرفتن در کمربند خشک و نیمه خشک کره زمین با دمای متوسط ۱۷ درجه سانتیگراد، ایران در دسته کشورهای با تنش آبی است. میزان منابع آب تجدید پذیر ایران در ۱۵ سال گذشته به یک سوم متوسط جهانی نزول پیدا کرده است.

    *فائو در راستای حل این مشکلات، چه اقداماتی را انجام داده است؟

    برای رسیدگی به این چالش‌ها، فائو به عنوان یک نهاد تخصصی در سال ۲۰۱۳ میلادی، ابتکار عمل کمیابی آب (WSI) را تأسیس کرد که اولین خروجی آن، راهبردهای مشارکتی منطقه‌ای برای مدیریت پایدار آب در بخش کشاورزی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بوده است.

    راهبرد مشارکت منطقه‌ای، برای کمک به کشورهای منطقه در جهت شناسایی و تنظیم سیاست‌ها، ساختار حکمرانی، سرمایه گذاری‌ها و اقداماتی که به صورت پایدار منجر به بهبود بهره وری می‌شوند، چهارچوبی را فراهم می‌کند.  خوشوقتم به اطلاع برسانم که از سال ۲۰۱۶ میلادی، جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای نقطه تمرکز این ابتکار عمل انتخاب شده است.

    برای پیاده سازی راهبرد همکاری منطقه‌ای و برای شتاب بخشیدن به پیاده سازی راه حل‌های مدیریت آب کشاورزی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، فائو، ساختار همکاری منطقه‌ای توسعه داده که در کنار سایر ابتکار عمل‌های منطقه‌ای و بین المللی مانند اطلس( (DWFI Global Yield Gap، حسابداری آب (UNESCO-IHE)، پروژه‌ها و همکاری‌ها برای مثال با ICBA, AWC, ICARDA و قطب‌های علمی ملی، دستیابی به نتایج مورد انتظار را تسریع می‌کند.

    *لطفا درباره ابتکار آب منطقه‌ای توضیحات بیشتری ارائه کنید.

    ابتکار منطقه‌ای با هدف مواجه علمی و اقدام منطقه‌ای برای مدیریت منابع آب از سوی فائو معرفی شد؛ چراکه فائو اعتقاد دارد مساله کاملا منطقه‌ای است و چند کشوری که در وضعیت بحرانی قرار دارند از جمله ایران، به عنوان کشور کانونی انتخاب شدند. ضمن اینکه روش‌های سنجش از راه دور فائو و روش‌های منطقه‌ای موجب مدیریت هماهنگ بحران آب در منطقه می‌شود.

    همکاری راهبردی، مکمل توانایی‌های تخصصی فائو در جمع آوری و توسعه داده‌ها و اطلاعات بروز و شواهد واقعی پشتیبانی کننده فرآیندهای مدیریت منابع آب، سیاست گذاری و تصمیم گیری است. این را می‌توان یک پیشرفت قابل ملاحظه در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در جهت محاسبه معیارهای کمی، پایش و ارزیابی خروجی‌ها و دستاوردها (شامل موارد مرتبط با اهداف توسعه پایدار) تلقی نمود.

    یکی دیگر از ابعاد مهم این همکاری راهبردی در پرداختن به چالش بنیادی کمبود آب، بسیج طیف گسترده‌ای از ذینفعان است. ما همه اعتقاد داریم که آب یک عنصر حیاتی برای زندگی همه است. اما حیاتی بودن آب تنها به جنبه‌های اجتماعی و زیست محیطی و یا حیات بخشیدن به انسان محدود نمی‌شود، بلکه یک مسئله اقتصادی نیز هست. سرمایه گذاری در مدیریت مؤثر منابع آب برای توانمندسازی جوامع محلی و تقویت بخش کشاورزی و مناطق روستایی ضروری است.

    استفاده بهینه از منابع طبیعی برای تقویت اقتصاد ملی و محلی ضروری است. از این منظر، همکاری بخشهای دولتی و خصوصی، یکی از محورهای اصلی تعامل با طیف گسترده ذینفعان است. از طریق تقویت مشارکت دولت‌ها، نهادهای بین المللی، جامعه مدنی و بخش خصوصی، قادر به توسعه سیاست‌های نوین مشارکتی، حکمرانی و مدیریت برای استفاده پایدار از منابع آب کمیاب خواهیم بود.

    *در صحبت‌هایتان به توانمندسازی جوامع محلی و تقویت بخش کشاورزی و مناطق روستایی اشاره کردید بفرمایید که در ایران این توانمندسازی از چه طریقی صورت می‌گیرد و جوامع محلی چه آموزش‌ها و مهارت‌هایی را کسب می‌کنند؟ هم اکنون این طرح در کدام مناطق ایران اجرایی می‌شود؟

    چشم انداز ما در ایران، تغییر نقش ماست به نحوی که بتوانیم به دولت جمهوری اسلامی برای دستیابی به امنیت پایدار غذایی و بهبود بهره وری بخش کشاورزی در کنار پرداختن به چالش کمبود آب کمک کنیمدر کرمان و خراسان جنوبی؛ در این زمینه می‌توان به ایجاد معیشت‌های جایگزین به جای مشاغلی که به محیط زیست لطمه می‌زنند مانند تخریب جنگل‌ها اشاره کرد؛ ایجاد صندوق‌های توسعه پایدار در مناطق روستایی را نیز می‌توان مورد اشاره قرار داد.

    چشم انداز ما در ایران، تغییر نقش ماست به نحوی که بتوانیم به دولت جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به امنیت پایدار غذایی و بهبود بهره وری بخش کشاورزی در کنار پرداختن به چالش کمبود آب و حفاظت از منابع طبیعی کشور کمک کنیم.

    دستیابی به این هدف از طریق پیاده سازی برنامه راهبردی برای حکمرانی پایدار آب در ایران صورت خواهد گرفت که پیوندهای بین بخش‌های آب، غذا، انرژی و اقلیم را درنظر می‌گیرد. بخش خصوصی نقش مهمی در این راستا خواهد داشت

  • راه‌اندازی رشته جدید در بخش فناوری مواد غذایی و کشاورزی

     کد خبر: ۴۱۳۲۱                             تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۴:۳۹
    دانشگاه مدیریت و فناوری لاهور پاکستان اعلام کرد:

    راه‌اندازی رشته جدید در بخش فناوری مواد غذایی و کشاورزی

    دانشگاه مدیریت و فناوری University of Management and Technology (UMT) لاهور از راه‌اندازی رشته نوآوری (innovative degree) در بخش فناوری کشاورزی و موادغذایی خبر داد.

    به گزارش ایانا از وب‌سایت tribune، با توجه به اطلاعیه‌ای که به‌تازگی این دانشگاه صادر کرد، قرار است برنامه درسی برای دو مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد ارائه شود که شامل دوره چهار ساله در مقطع کارشناسی تکنولوژی لبنی و مواد غذایی است. مدیریت UMT ادعا کرده، برنامه جدید پس از انجام تجزیه و تحلیل صنعت و با توجه به نیاز تغذیه کنونی در نظر گرفته شده است.

    نومان خالد، مدیر دانشکده غذا و علوم کشاورزی UMT، گفت: “UMT به‌عنوان نخستین نهاد در بخش خصوصی است که مدرک نوآوری (innovative degree) را در بخش فناوری کشاورزی و مواد غذایی راه‌اندازی کرده است.”

    وی خاطرنشان کرد: “هیچ نهاد دیگری در بخش خصوصی، چنین برنامه‌ای در بخش مواد غذایی و تکنولوژی فرآورده‌های لبنی ارائه نکرده است و هدف UMT این است تا بین صنعت و دانشگاه ارتباط برقرار کند.”

    ابراهیم حسن‌مراد، مدیر کیفیت آموزشی دانشگاه گفت: “این برنامه جدید در بخش غذا و کشاورزی، مانند تمام برنامه‌ها دیگر UMT، با کیفیت عالی آموزشی و پژوهش‌محور خواهد بود.”/

  • نیوزیلندی‌ها مشتری کشمش و زعفران ایران شدند

    کد خبر: ۴۱۳۱۹                    تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۰۶
    جزئیات تفاهم‌نامه‌های ایران و نیوزیلند؛

    نیوزیلندی‌ها مشتری کشمش و زعفران ایران شدند/ تأسیس شرکت‌های مشترک با نیوزیلندی‌ها/ راه‌اندازی زنجیره تولید و برندسازی جهانی

    تفاوت فصلی ایران با کشور نیوزیلند باعث شده است این کشور به یکی از بهترین شرکای تجاری ایران در تبادلات صنایع کشاورزی تبدیل شود، همچنین نیوزیلند با برخورداری از دانش و فن روز جهان، می‌تواند در خروج کشاورزی ایران از سنتی به صنعتی مؤثر باشد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا)- سپیده قاسمی:

    تفاوت فصلی ایران با کشور نیوزیلند باعث شده است این کشور به یکی از بهترین شرکای تجاری ایران در تبادلات صنایع کشاورزی تبدیل شود، همچنین نیوزیلند با برخورداری از دانش و فن روز جهان، می‌تواند در خروج کشاورزی ایران از سنتی به صنعتی مؤثر باشد.

    با گشایش راه‌های روابط خارجی پس از برجام و سفر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، به نیوزیلند و ملاقات با وزیر صنایع پایه این کشور، زمینه‌های همکاری بین دو کشور مورد بررسی قرار گرفت. یکی از موارد مورد توافق هر دو کشور، افزایش همکاری در صنعت کشاورزی است.

    در همین راستا، وزارت جهاد کشاورزی در جهت احیاء و ارتقای روابط و همکاری‌های کشاورزی با نیوزیلند از “هون ناتان گای” وزیر صنایع پایه (کشاورزی) این کشور دعوت کرد تا سفری به ایران داشته باشد. نخستین حضور این مقام نیوزیلندی در تابستان سال جاری رقم خورد و طی این سفر سند همکاری‌های پروژه‌های کشاورزی بین دو کشور در حوزه‌های دامپروری، اصلاح نژاد دام، بذر، صنایع تبدیلی به‌ویژه تبادل تکنولوژی و تجارب در زمینه توسعه صادرات کیوی به امضا رسید.

    در روز گذشته دومین سفر وزیر صنایع پایه (کشاورزی) نیوزلیند همراه با هیأت بلندپایه بخش خصوصی و دولتی انجام شد تا پروژه‌های پیشنهادی عملیاتی شود. در این هیأت بلندپایه که نمایندگان شرکت بزرگ لبنیاتی “فونترا” و شرکت “زسپری” حضور داشتند، در نهایت دو تفاهم‌نامه در زمینه توسعه تجاری دامپزشکی و باغبانی به امضاء رسید و توسعه همکاری در سایر زمینه‌ها به بررسی‌های بیشتر موکول شد.

    هومن فتحی، مدیرکل دفتر امور بین‌الملل و سازمان‌های تخصصی وزارت جهاد کشاورزی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار ایانا درباره جزئیات این دو تفاهم‌نامه گفت: نخستین سند همکاری کشاورزی میان ایران و نیوزیلند تابستان گذشته در تهران به امضا رسید. این سند که در پنج بند تنظیم شده به توسعه تجارت، تشویق و ترویج همکاری میان بخش‌های مختلف کشاورزی، توسعه ارتباطات مستقیم میان بخش کشاورزی دو کشور، تقویت حضور بخش خصوصی و ایجاد فرصت تجارت و سرمایه‌گذاری برای تأمین منافع دوجانبه اشاره می‌کند.

    وی بیان کرد: سفر روز گذشته این هیأت در راستای عملیاتی شدن بخشی از بندهای این سند بود که منتج به امضای دو تفاهم‌نامه در حوزه‌های دامپزشکی و باغبانی شد.

    فتحی با تأکید بر لزوم و اهمیت راه‌اندازی زنجیره تولید در صنعت کشاورزی کشور، افزود: تفاهم‌نامه‌هایی که در حوزه باغبانی با طرف نیوزیلندی به امضاء رسید، با شرط راه‌اندازی زنجیره تولید از باغ تا عرضه و با بهبود بهره‌وری، مدیریت تولید است.

    وی از راه‌اندازی شرکت‌های مشترک بین دو کشور خبر داد و یادآور شد: طرف نیوزیلندی همچینین موظف به ایجاد شرکت‌های مشترک با بخش خصوصی ایران شد و برند سازی محصولات باغی از جمله کیوی را بر عهده گرفت.

    مدیرکل دفتر امور بین‌الملل و سازمان‌های تخصصی وزارت جهاد کشاورزی با اشاره به تضاد فصلی بین دو کشور، محصولات باغی همچون کیوی، محصولات خشکبار همچون کشمش و زعفران را از محصولات مورد توجه طرف‌های نیوزیلندی عنوان کرد و ادامه داد: پیش از این نیوزیلند نسبت به تبادل تجاری محصول کیوی ابزار علاقه کرده بود، اما در سفر اخیر وزیر صنایع پایه این کشور و هیأت همراه، به حضور در بازار محصولات خشکبار و زعفران ایران نیز تمایل نشان دادند.

    فتحی نخستین تفاهم‌نامه امضاءشده را با شرکت “زسپری” عنوان و اظهار کرد: این شرکت در کشورهای مختلف نمایندگی‌های خود را تأسیس کرده است و تبادلات تجاری خوبی با آنها دارد و با افتتاح نمایندگی این شرکت در ایران می‌توان به نتایج خوبی در تجارت محصولات باغی دست یافت.

    وی شرایط به‌وجودآمده را فرصتی بی‌نظیر برای بخش خصوصی دانست و تأکید کرد: شرایط خوبی برای حضور بخش خصوصی به‌وجودآمده است تا قراردادهای برد – برد را با شرکت‌های معتبر نیوزلندی ببندند و وزارت جهاد کشاورزی نیز از آنها حمایت خواهد کرد.

    مدیرکل دفتر امور بین‌الملل و سازمان‌های تخصصی وزارت جهاد کشاورزی درباره تفاهم‌نامه امضاءشده در حوزه دامپزشکی نیز، عنوان کرد: این تفاهم‌نامه در بحث‌های حاکمیتی و قاعده‌مند کردن واردات و صادرات محصولات دامی و لبنی به امضاء رسیده است و به معنی ادامه همکاری‌ها در این حوزه خواهد بود.

    به گفته فتحی، در این دیدار همچنین دو طرف بر حل و فصل مسائل باقیمانده درباره تفاهم‌های قرنطینه دامپزشکی بین سازمان‌های ذی‌ربط دو کشور تأکید کردند.

    وی با اشاره به بازدیدهای هیأت نیوزیلندی از پتانسیل‌های شرکت‌های تولیدی دامی و کشاورزی در کشورمان، اضافه کرد: این هیأت با هدف آشنایی با پتانسیل‌های ایران طی دو روز از چهار مرکز بازدید داشتند که ازجمله آنها می‌توان به شرکت لبنی “میهن” و مؤسسه سرم‌سازی رازی اشاره کرد.

    فتحی در پایان تأکید کرد: در راستای سیاست‌های اصولی وزارت جهاد کشاورزی در جهت احیاء و ارتقای روابط و همکاری‌های کشاورزی با کشورهای هدف، ظرف دو سال اخیر تحرک چشمگیری در روابط با نیوزیلند ایجاد شده و انتظار می‌رود سفر انجام شده نقش مؤثری در اجرایی شدن پروژه‌ها و برنامه‌های مشترک داشته باشد./

  • امسال جایزه طراحی کشاورزی غرب ویرجینیا، به جوان ایرانی رسید

    کد خبر: ۴۱۳۱۱                تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۱:۴۲
    اختراع مواد بسته‌بندی طبیعی با روند “قارچ آینده”

    امسال جایزه طراحی کشاورزی غرب ویرجینیا، به جوان ایرانی رسید/ RCBI در سال آینده از این مخترع ایرانی حمایت می‌کند/ میسلیوم قارچ طبیعی می‌تواند جایگزین پلاستیک و سازگار با محیط زیست شود

    امسال جایزه طراحی پیشتاز کشاورزی غرب ویرجینیا (West Virginia Vanguard Agriculture Design award) به جوانی ایرانی رسید.

    امسال جایزه طراحی پیشتاز کشاورزی غرب ویرجینیا (West Virginia Vanguard Agriculture Design award) به جوانی ایرانی رسید.

    به گزارش ایانا از وب‌سایت Register-Herald، نیما شهاب شاهمیر مخترع جوان ایرانی (Nima Shahab Shahmir) از لویسبورگ (Lewisburg) برنده جایزه طراحی پیشتاز کشاورزی غرب ویرجینیا، گفت: “من در هشت – ۹ سالگی، علاقه‌مند به دوربین بودم و اینکه چگونه با نور کار می‌کند.”

    وی ادامه داد: “سپس، پدرم مرا با کامپیوتر آشنا کرد چراکه که او به کامپیوتر علاقه‌مند بود. من دوست داشتم تا قطعات را از هم جدا کرده و بعد دوباره آنها را در کنار هم قرار دهم.”

    اکنون این جوان ایرانی، ۲۳ سال سن دارد و در سال دوم رشته علوم کامپیوتر درس می‌خواند. وی توانسته طی فرآیند میسلیوم قارچ “mushroom mycelium” (ساختارهای ریشه‌ای مانند) به مواد بسته‌بندی پایدار دست یابد. این روند با نام “قارچ آینده” (Future Fungi) می‌تواند باعث رشد مواد قابل بازیافت در طی دو هفته شود.

    نیما شهاب شاهمیر به‌عنوان برنده، توانسته کمک مالی ۱۰ هزار دلاری برای ایجاد کسب و کار را از انستیتوی Robert C. Byrd Institute (RCBI) دریافت کند، مؤسسه‌ای که در این رقابت سالانه، به‌عنوان پشتیبان کننده بخش نوآوری کشاورزی به‌شمار می‌رود.

    وی زمانی که کودکی بیش نبود به همراه پدر و مادرش از ایران مهاجرت کردند. در آن زمان، پدر ش، به‌عنوان یک آشپز و مادر او، به‌عنوان نانوای ایرانی کار می‌کردند.

    شهاب شاهمیر می‌گوید: “زمانی به ایالات متحده آمدیم دو گزینه پیش روی ما بود یا باید نزد عمویم در کالیفرنیا یا به لویسبورگ، جایی که دایی‌ام آنجا زندگی می‌کرد، می‌رفتیم.”

    در نهایت خانواده وی لویسبورگ، را ترجیح دادند.

    وی می‌گوید: “من در آغاز دلتنگ شده بودم، اما پس از گذشت سال‌ها، متوجه شدم دیگر استرس شهرهای بزرگ را نخواهم داشت. در اینجا به طبیعت نزدیک هستم… در اینجا می‌توان به‌راحتی تنفس کرد و برخورد مردم هم دوستانه است.”

    این مخترع ایرانی در ادامه گفت: “مدارس ایران روی علوم و ریاضی تمرکز دارند و سخت‌تر هستند.”

    پس از اخذ مدرک کاردانی از New River Community و دانشکده فنی، شهاب شاهمیر به WVU Tech (West Virginia University Institute of Technology: مؤسسه تکنولوژی دانشگاه غرب ویرجینیا) در مونتگمری رفت تا مدرک لیسانس خود را در علوم کامپیوتر بگیرد، این در حالی بود که وی با تشویق مربیان خود، روی پروژه قارچ آینده (Future Fungi project)، کار کرد.

    وی می‌گوید: “افرادی در پروژه‌های مشابه کار کرده‌اند، اما آن موردی که اختراع من را منحصربه‌فرد کرده است مربوط به نتیجه نهایی است که می‌تواند به جای پلاستیک و یونولیت استفاده شود.”

    علاوه بر اعطای جایزه نقدی، قرار است سال آینده RCBI از این مخترع ایرانی، در زمینه طراحی محصول و توسعه؛ ایجاد لوگو و بازاریابی؛ ثبت اختراع، علامت تجاری و کپی‌رایت برنامه‌های کاربردی؛ برنامه‌ریزی توسعه کسب و کار؛ فرصت‌های مالی و رشد فضای کسب و کار حمایت کند.

    این جوان ایرانی توضیح می‌دهد: “سرعت سریع رشد میسلیوم قارچ به شکل و فُرم مورد نظر انجام می‌شود -تحت یک فنجان یا صفحه یا بلوک- در یک قالب و در دمای بالا حرارت می‌بیند. محصول به دست آمده بسیار سبک، نسوز، ضدآب و حتی قابل خوردن است.”

    وی می‌گوید: “یونولیت‌ها (Styrofoam) ۱۰۰ تا ۴۰۰ سال نیاز دارند تا تجزیه شوند و در این دوره بر محیط زیست و زندگی انسان‌ها تأثیر می‌گذارند. علاوه بر استفاده از میسلیوم قارچ، وی از ذرت و ساقه ذرت در مواد مربوط به بسته‌بندی طبیعی خود استفاده کرده است. این در حالی است که برای تکمیل و تولید مواد نهایی حدود دو هفته زمان لازم دارد.

    و بر خلاف پلی استایرن (یونولیت) یا دیگر پلاستیک غیرتجزیه‌پذیر، با این امکان (Future Fungi) مواد می‌توانند به‌راحتی به طبیعت بازگردانده شوند. تنها طی ۱۴ روز طول می‌کشد تا تجزیه شده و به غنی‌سازی خاک هم کمک می‌شود.”

    این جایزه ۱۳ فوریه، طی کنفرانس سالانه West Virginia Small Farm در چارلستن از سوی Kent Leonhardt، کمیسر کشاورزی و Bill Woodrum، هماهنگ‌کننده RCBI در بخش نوآوری‌های کشاورزی به شهاب شاهمیر داده شد.

    Woodrum گفت: “اختراع آقای شهاب شاهمیر، یک روند منحصربه‌فرد است که می‌توان از میسلیوم قارچ طبیعی برای جایگزینی پلاستیک در بسته‌بندی‌ها استفاده کرد. این محصول زیست تخریب‌پذیر است و نسبت به مواد دیگر در بازار خیلی بیشتر سازگار با محیط زیست است. ما علاقه‌مند کمک به او در زمینه عرضه این محصول به بازار هستیم.”

    شهاب شاهمیر با ابزار سپاسگزاری از حمایت RCBI برای اختراعش، گفت: “من واقعاً برای چنین تیمی که از من حمایت می‌کنند، بسیار خوشحال هستم، من تعداد زیادی دوستان خوب در بخش کشاورزی دارم که به من در این راه کمک کردند.”/

  • راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت

    کد خبر: ۴۱۲۴۱
    تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۱۹
    برون‌رفت از بحران در گفت‌وگو با دکتر محسن ابراهیم‌پور، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی

    راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت/ روستاها ذخیره فرهنگی ملت‌ها/ انقلاب سبز شکست خورده است/ بازگشت به واحدهای خانوادگی شعار اصلی فائو است/ چرا سازمان توسعه روستایی در برنامه ششم وارد نشد

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده:

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است. این‌ها به همراه پرسش‌های دیگر، موضوع گفت‌وگوی حاضر به دکتر محسن ابراهیم پور عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی است. او به روستا به مثابه ذخیره گاه حفظ اصالت‌ها و ثروت‌های مادی و معنوی نگاه می‌کند. کلید حل حاشیه نشینی را توسعه روستایی می‌داند و… این گفت و گو از نظرتان می‌گذرد:

    ***************

    چالش‌های عمده در راه توسعه روستایی چیست، و از کجا شروع شده است؟

    بحران اندیشه و دانش در فرایند توسعه روستایی مهمترین چالش در ساحت مدیریت و تحقق پذیری طرح‌ها و پروژه‌ها است. سه چالش اساسی در طول سه دهه گذشته به وجود آمده است:

    ۱- چالش مدیریت کلان نگر کشور، که حداقل به دو پدیده شوم دیگر مبتلای مان کرد: یکی رانت‌های آشکار که البته موارد پنهان آن هنوز صدایش درنیامده است. دوم مدیریت کلان کشور نه تنها رو به تخصصی شدن نرفته که بیشتر به سمت باندبازی رفته است که این جریان هر روز دارد قوی‌تر هم می‌شود.

    ۲- چالش بعدی عدالت اجتماعی و شعارهایی است که در این زمینه داده شده است. بخشی از عدالت اجتماعی به توازن بین روستا و شهر و یا در سطح کلان بین فضای جغرافیایی ایران مرتبط می‌شود. در ارتباط با کنترل موالید موفق بودیم، به ویژه بعد از سال ۶۷. در ایران یک انفجار جمعیتی بین سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ داشتیم. و در حال حاضر کنترل بیکاری به همین دلیل بسیار مشکل است.

    درباره افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر کودکان و ارتقاء سطح بهداشت هم موفق بودیم. حدود ۱۵ سال به سن زندگی ایرانیان اضافه شده است. در زمینه عدم تعادل و توازن جمعیتی است که در این زمینه خیلی موفق نبودیم. و این ناکامی چالش بزرگی را در کشور ایجاد کرده است.

    ۳- چالش سوم عبارت است از تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه.

    منظور همان توازن جمعیتی بین روستا و شهر است؟

    من در سطح کلان صحبت می‌کنم. در فلات ایران جمعیت براساس نظم و نسقی در فضای جغرافیایی کشور پخش شده بود. این نظم الآن بهم خورده که بسیار نگران کننده است. اگر ایران را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنیم عمده ترین جمعیت کشور در شمال غربی کشور متمرکز شده است. این در سطح ملی و منطقه‌ای خطرناک است. چون مناطق سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، خراسان، سمنان در حال تخلیه شدن هستند. همچنین قسمت میانی هم در حال تخلیه شدن است. برای این چالش باید فکری اساسی بشود. درست که دریا مزیت است اما فلات ایران که قبلاً دریا نداشته جمعیت داشته، چرا فلات ایران از جمعیت خالی شده است؟

    علتش همان خشک بودن فلات مرکزی ایران نیست؟

    من اصلاً اعتقادی به بحران خشکسالی و کم آبی و بی آبی ندارم. این بحران‌ها سه هزار سال پیش در ایران وجود داشته است. با همین فلات خشک و کم آب، ۲۳ تمدن و مدنیت ساختیم. پنج شاخص تمدن اگر در منطقه‌ای به وجود آمد،آن وقت می‌توانیم بگوییم که در آن منطقه تمدن یا مدنیت به وجود آمده است. وقتی در فلات مرکزی ایران ۲۳ تمدن به وجود آمده است، بدین معنا است که مردم می‌دانند در آن مناطق چگونه زندگی کنند. تا زمان کریم خان زند ما چیزی از غرب کم نداشتیم. روزی سفیر پرتقال تفنگی به کریم خان هدیه داد. کریم خان گفت این تفنگ را بدهید به زرگران شیراز و تا عصر یک ظریفترش را بسازند.در مبالات برابر تجاری نیز چنین بوده است.

    پس بی‌آبی نمی‌تواند عامل ویرانی تمدنی شود و آب به‌تنهایی هم نمی‌تواند تمدن بسازد. مردم می‌دانند که با مشکلات چگونه زندگی کنند و با آن همراه شوند و تمدنی ماندگار در تاریخ بسازند؟

    اعتقاد من این است که کم آبی و خشکسالی نمی‌تواند شرایط بحرانی بلند مدت ایجاد کند. ما در همین فلات خشک تمدن ساختیم. در آنتالیاکه دو برابر ما بارندگی دارد آیا تمدنی ماندگار ساخته شده است؟ من هیچ وقت قبول نمی‌کنم که آب موضوع بحرانی ایران بوده باشد. ما همواره این طور بودیم و ملت ایران یک هوشمندی تاریخی و تمدنی داشته و توانسته کم آبی را به نفع خود تبدیل به فرصت کند.

    برخلاف آنچه مرحوم بازرگان می‌گفت و ملت ایران را ملتی سازگار که خودشان را به هر رنگی در می‌آورند! ملت ایران ملتی بوده و هست که در شرایط سخت و بحرانی با نوآوری و خلاقیت توازن پویا ایجاد می‌کرد. ایرانیان راه‌هایی نو و فن آوری‌های خلاقانه برای همراه شدن با شرایط سخت خشکسالی پیدا و اختراع کردند. امپراطوری ایجاد کردند. حالا این سازگاری ممکن است سازگاری با گیاهان، سازگاری جانوری یا سازگاری اقلیمی و اندیشه ورز باشد. یعنی ملت ایران با طبیعت مقابله نکرد بلکه با آن همراه شد. همین همراهی باعث می‌شد که وقتی خشکسالی اتفاق می‌افتاد به جای گوسفند، بز پرورش می‌دادند. به جای گندم جو می‌کاشتند. به جای غلات آب بر، حبوبات زود بار می‌کاشتند.

    چرا امروزه از این ظرفیت و پتانسیل خیلی مهم و قوی استفاده نمی‌کنیم؟ آیا همان مشکل مدیریتی کلان کشور است؟

    یک استان ما به اندازه کشور هلند است: کردستان. هلند ۱۲۳ میلیارد دلار درآمد فقط از طریق صادرات و فروش گل دارد. ما هم می‌توانیم داشته باشیم. خیلی از مناطق ایران ظرفیت خودکفایی را دارند، اما آدمی غبطه و افسوس می‌خورد که چرا نمی‌کنند، چرا نمی‌شود! بحث توازن روستایی در ایران بسیار مهم است؛ این توازن در گذشته بود و امروز نیست.

    من پیش از این چالش سوم را تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه ذکر کردم. اشتباهی که تمدن غرب کرد و در چند دهه گذشته تئوریسین‌های آن متوجه اشتباه خود شدند: “خانواده مانع توسعه است”. تمدن غربی خانواده را در تقابل با صنعتی شدن می‌دید، بنابراین آن را حذف کرد. این اعتقاد وجود داشت که کودکان و زنان چون دستمزد کمتری می‌گیرند به جای مردان کار کنند. این همان استثمار واز بین بردن خانواده است. بعد تئوریسین‌ها پی بردند که مسیر را اشتباه رفتند و باید آن را تغییر دهند. تئوریسین‌ها به این نتیجه رسیدند که خانواده محرک توسعه است، خانواده مهد انسان است، خانواده مولد نیروی کار است. خانواده خلق کننده ارزش‌ها و هنجارها و باورها و اعتقادات است و عاملیت آرامش و مهر ورزی است. امروزه خانواده محرک صنعتی شدن است و من پیش بینی می‌کنم در آینده بازتولید فلسفی، هستی شناسانه و معرفتی نوینی از خانواده و نظام خانواده به وجود بیاید. چون بشریت به این شکل نمی‌تواند ادامه بدهد؛ نابود شدن سلول جامعه یعنی خانواده موجب فروپاشی جامعه است بحران خانواده در جهان زود گذر است. نمی‌توانیم بگوییم که نهاد پیشرفت انسان، شهروند طبقه متوسط آمریکایی کارمند است. این نهادها در حال تغییر است. ۱۰ سال پیش این بحث شروع شده است. توسعه در سطح خرد خانواده آمریکای شمالی، و در سطح کلان هم اروپا و آمریکا. پارادایم جدیدی در حال شکل گرفتن است که انسانی‌تر و نهادی تر، متعادل‌تر و متوازن‌تر است.

    ولی در کشور ما نیامدند بگویند که خانواده مانع پیشرفت و توسعه است. اما گفتند که روستا مانع توسعه و پیشرفت است. سومین بحران را من بحران هستی شناسی فضایی کشور می‌دانم. روستاها خاستگاه شهرنشینی است. روستاها خاستگاه تولید است، خاستگاه فرهنگ و زبان ماست. زبان سلوکیه حدود دویست و بیست سال بر ایران حاکم بود. زبان فارسی در شهرها کاملاً از بین رفته بود، در کاخ‌ها و بازارها همه یونانی صحبت می‌کردند، نامه نگاری‌های حکومتی به زبان یونانی بود. بعد که فرهاد و مهرداد و مردمان ایرانی، سلوکیان را شکست دادند، اشکانیان فارسی را از روستاها گرآوری کردند. وقتی تمام شهرها مسخر یونانی شده بود، فقط روستاها هویت اصلی خود را حفظ کرده بودند. برای همین اسمش را گذاشتند فارسی دری. یعنی فارسی‌ای که از در و دشت و روستا آمده بود. روستاها همیشه ذخیره فرهنگی ملت‌ها هستند. حتی روستاها بهترین مکان را برای زندگی انتخاب می‌کنند. وقتی با آن‌ها زندگی کنید متوجه می‌شوید که عقلانیت آن‌ها در انتخاب مکان زندگی چقدر بالاست. در زمان جنگ تحمیلی در کردستان پایگاهی زده بودیم و همیشه برایم سووال بود که چرا مردم “ابراهیم حصار”، در مکانی کثیف و باریک و دره‌ای و دور از طبیعت و زیبایی‌های آن است زندگی می‌کنند و در جایی که ما پایگاه زدیم زندگی نمی‌کنند. چند ماهی تابستان و پاییز گذشت تا زمستان شد. آنقدر برف بارید که تمامی پایگاه ما تا بام پر شد ازبرف. این جا متوجه شدم که مردم روستا برای انتخاب محل زندگی شان عقلانیت فوق العاده‌ای دارند. روستاییان خیلی عقلانی‌تر از ما به طبیعت و محیط اطرافشان نگاه می‌کنند. مکان یابی آن‌ها از بهترین استادان جغرافیا، زمین شناس، و زیست شناس نیز بهتر است. خلاصه این که گفتند روستاها مانع پیشرفت و توسعه هستند و این تفکری است که متاسفانه از دیروز هم قوی‌تر و هم طرفداران بیشتری دارد. استدلال آنها این است که: روستاها بانک رای هستند. روستاها ضد دمکراسی هستند. اگر می‌خواهیم سریع‌تر به دمکراسی برسیم باید روستاها را حذف و جمعیت روستا را کوچک کرد و فرستاد به شهر. تئوری‌ای است که می‌گوید اگر می‌خواهید جمعیت را کنترل کنید، باید آن‌ها را در پنج یا شش نقطه متمرکز کنید. این دیدگاه امروزه منسوخ شده است. امروز می‌گویند که به علت وجود شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی گسترده می‌توان جمعیت را در مسیر دموکراسی کنترل و هدایت کرد. روستاها بانک رای هستند یعنی این که نمایندگان و حتی صاحبان قدرت می‌توانند با قول و قرارهایی که می‌گذارند رای آن‌ها را به نفع خود جمع کنند. این دیدگاه غلط و خطرناکی است و به شدت هم طرفدار دارد.

    اما این دیدگاه ضدتوسعه است و روش زندگی توأم با احترام متقابل را می‌توان در همه شرایط اجتماعی ایجاد کرد، این‌گونه نیست؟

    حتی اگر ضدتوسعه هم باشد اما طرفداران عمده و پر نفوذی دارد. این دیدگاه متاسفانه با حذف جهادسازندگی به عنوان دیدگاه غالب در کل کشور عمومیت پیدا کرد و باعث شده که ۱۲ میلیون حاشیه نشین داشته باشیم و این جمعیت بیشتر هم خواهد شد. پیش بینی می‌شود که در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشین شهرها به ۲۰ میلیون نفر برسد. حاشیه نشین‌ها هم حق شهروندی دارند و آن‌ها باید آب لوله کشی سالم، بهداشت، مسکن، مدرسه، و… داشته باشند. اگر بخواهیم بین حاشیه شهرها و خود شهرها حصار بکشیم اشتباه بزرگ تری را مرتکب شده‌ایم. یعنی کانونی غیرقابل کنترل برای آسیب‌های اجتماعی ایجاد کرده‌ایم.

    دو مشکل اساسی دیگری که به این بحران‌ها اضافه می‌شود این است که روستاها هیچ متولی‌ای ندارند. با کمال تاسف و تاثر باید بگویم که هر کجا کسری بودجه به وجود می‌آید از روستاها کم می‌گذارند. در سطح فردی هم هر کجا بودجه کم می‌آید از بازنشستگان کم می‌گذارند.

    بنابراین وضعیت قهقرایی و بسیار وحشتناکی به عنوان پدیده حاشیه نشینی شهرها در کشور بوجود آمده است. انقلاب ۵۷ در شمال تهران ایجاد نشد، بلکه از جنوب شهر شروع شد. حاشیه‌های شهرها مستعد هر بحران و اقدامی هستند. یکی از عمده ترین راهی که بتوان با چالش حاشیه نشینی مقابله کرد بحث توسعه روستایی است. چقدر نفت یا گندم تولید کنیم، فقط تولید کنیم، تولید کنیم. نمی‌دانند که یکی از کارکردهای خانواده و جامعه روستایی تولید است و فقط نباید انتظار داشته باشیم که جامعه روستایی برای ما تولید کند. در عوض ما هم باید برای آن‌ها امکانات ایجاد کنیم.

    ۲۰ هزار روستای ما در حال تخلیه شدن هستند، در صورتی که این روستاها آب، برق و تمامی امکانات برای زندگی را دارند، حتا زمین آماده برای کشاورزی. اما در آن روستاها کسی نیست که کار کند. این روستاها با حداقل سرمایه گذاری زنده و احیاء می‌شوند، اما بدون توجه رها شده‌اند زیرا بین توسعه روستایی و توسعه کشاورزی ما همبستگی وجود ندارد. امکانات را به روستاهایی می‌دهیم که جمعیت بیشتری دارد اما تولید گندم در روستاهایی هست که جمعیت کمتری دارند.

    شما در صحبت‌های تان به سه چالش اشاره فرمودید، ولی برخی معتقدند که در خود الگوی توسعه نیز دارای نقایص جدی هستیم؟

    این از چالش‌های بزرگ ما است. ما الگوی نهاد توسعه فراگیر نداریم. دیگر کشورها دارای ساختار توسعه محلی هستند مانند تایوان. تایوان الگوی توسعه روستایی در آسیا است. بین ظاهر روستایی و شهری در تایوان فرقی نیست، دقیقاً همان امکاناتی که در شهرها هست در روستاها هم هست، اما آن‌ها دارای ساختار توسعه محلی هستند. توسعه روستایی با توسعه کشاورزی با هم باید پیش برود. همه، از مسوولین عالی تا کارشناسان و کارمندان و شهروندان بدانند که ساختار کشاورزی ایران ماهیت و شالکه ایی روستایی دارد. حتی در ژاپن و ده‌ها کشور نهاد توسعه محلی توسعه یافته‌اند ولی در کشور ما…

    این چه منطقی است که می‌خواهند روستاها را از بین ببرند اما کشاورزی را نگه دارند. آیا این تضاد نیست؟

    در این باره هرچه می‌گوییم فایده‌ای ندارد.

    شاید منظورشان کشاورزی صنعتی باشد؟

    کشاورزی صنعتی هم اعتبارش را از دست داده است. در کشورهای درجه یک توسعه یافته حرکت به سوی کشاورزی خانوادگی است. هند کشاورزی خانوادگی انجام می‌دهد. فائو اعلام کرده که انقلاب سبز شکست خورده است. ۸۰ درصد از تولیدات کشاورزی توسط واحدهای خرد است و واحدهای خانوادگی همچنین واحد‌های بهره برداری زیر ۱۰ هکتار که ۳۸ درصد اراضی کشاورزی را دارند بیش از ۵۰ درصد محصولات غذایی و ۷۰ درصد محصولات کاربر مانند گوجه و برنج را تولید می‌کنند. بنابراین از ۲۰۱۴ بازگشت شده به واحدهای خرد و خانوادگی،شعار اصلی فایواست.

    چرا ما به این سمت حرکت نمی‌کنیم. به نوعی حتماً باید برخلاف مسیر جهان حرکت کنیم تا به توسعه برسیم؟

    فکر می‌کنم ما مدیرانی نداریم که تصمیمات بزرگی بگیرند. این خیلی وحشتناک است. مجموعه عظیم صنعتی در جایی از کشور ایجاد شد. در کنار این مجموعه سه روستای دو هزار نفری هست. اگر بین این مجموعه و روستاها درگیری به وجود آید روستاییان آن مجموعه را به آتش می‌کشند. چرا برای این مجموعه و روستاهای اطراف برنامه کارآمد و دقیقی نداریم و تعادل بین این دو ایجاد نمی‌کنیم. میلیاردها دلار برای این مجموعه هزینه شده، اما بهره وری از آن مناسب نیست. اگر سازمان توسعه منطقه‌ای وجود داشت می‌توانست بین این دو تعامل و تعادل ایجاد کند.

    اگر در کشور توانایی نرم افزاری و سخت افزاری نداشتیم می‌گفتیم نمی‌شود به توسعه رسید یا نمی‌توان برنامه‌های توسعه‌ای تدوین و تنظیم کرد. اما این امکانات را داریم باز نمی‌توانیم به یک برنامه مشخص و علمی و دقیق توسعه‌ای برسیم، علت را در چه می‌بینید؟

    این را باید از مسئولان و نمایندگان مجلس بپرسید که چرا یک نهاد توسعه منطقه‌ای ایجاد نمی‌شود. براساس آمارهای سازمان ملل به لحاظ توسعه بازارهای محلی ۱۶ مرتبه سقوط کرده‌ایم. چرا هیچ کاری نمی‌کنیم. حتی اگر تهران ظرفیت بزرگ شدن را نیز داشته باشد، آیا تمامی مشکلات با بزرگ شدن تهران حل می‌شود؟ بررسی شده که در شرایط بحرانی کدام حاشیه‌ها شهری به کدام نقطه از شهر حمله و غارت می‌کند. نداشتن برنامه و سازمان توسعه منطقه‌ای یعنی واپس گرایی و قهقرایی. من به ده مرجع تصمیم ساز و تصمیم گیر پیشنهاد سازمان توسعه منطقه‌ای دادم. از قبیل ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس، شورای تعیین وزیران، وزیر،آقای دکتر عمادی مشاور وزیر، معاونت توسعه روستایی و… روستاها پول نمی‌خواهند، در صورتی که با یکی از بزرگان روستاها صحبت می‌کردم، می‌گفت که ۱۶ میلیارد تومان پول داریم اما نمی‌دانیم چه باید بکنیم. مشکل روستاهای ما قنات‌های خشک شده است. قنات‌ها چرا خشک شد چون دولت گذشته چاه‌های عمیق ویرانگر حفر کرده است. بچه‌های روستایی دبیرستان ندارند، چون معلمی نمی‌رود در روستاهایی که هیچ امکانات رفاهی ندارد، تدریس کند. پزشکان به خانه‌های بهداشت خالی از دارو و امکانات دارویی و پزشکی نمی‌روند. پول داریم اما برنامه نداریم. متولی نداریم. سازمان توسعه روستایی برای همین کار باید احداث شود. سازمان توسعه روستایی اصلاً در برنامه ششم وارد نشد. با این وجود نمی‌توانم برای آینده افقی روشن ترسیم کنم. اما مطمئن هستم که دلسوزان این کشور روزی به این نتیجه می‌رسند که باید چنین سازمانی تاسیس شود. فقط مشکل این است که آن روز زیاد دور نباشد. به قول آنتونی گیدنز این مسایل حل می‌شود یا با فاجعه یا با عقل.‌ای کاش زود به این عقلانیت برسیم.

    راه‌کار چیست؟

    راه‌کار در تناسب و تعادل نهفته است. در ایران اشتغال با آموزش تناسبی ندارد. در دانشگاه آزاد ۴۰ نفر دکترا در یک رشته درس می‌خوانند، در صورتی که نمی‌دانند کجا به کار مشغول خواهند شد. از یکی از مسوولان وزارت علوم پرسیدم که در سال چند عضو هیأت علمی جذب می‌کنید گفت هزار نفر. بعدش پرسیدم چند نفر در مقطع دکتری دانش‌آموخته می‌شوند گفت ۴۰ هزار نفر. یعنی ۳۹ هزار نفر برای چی درس می‌خوانند؟ حالا عده‌ای هم در دستگاه‌های دولتی و خصوصی جذب شوند. کلی از این فارغ التحصیلان بیکار خواهند بود. یعنی ما در سال ۴۰ هزار شغل ایجاد می‌کنیم! ۱۰ سال پیش همه می‌دانستند که با تورم جذب دانشجو با معضل بزرگ بیکاری تحصیلکردگان روبرو خواهیم شد. اما کسی نمی‌دانست که چه باید کرد. این یک خسارت بزرگ به کشور است.

    چون توان مدیریتی ندارند. توانایی انگیزه می‌آورد و کسی که ناتوان از تصمیم گیری باشد همه چیز را “فریز” می‌کند. با این حال به آینده بسیار امیدوارم، زیرا ایران مشکلات عظیم‌تر از این به خود دیده است.اما اگر به آخر برسد و پی ببرد که دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد، آنوقت دست به کار آخر می‌زند.

    در این ۱۰ سال اعتبارات روستایی بسیار ناچیز بوده. باید اعتبار بسیار خوبی را برای روستاها بگذارند. اگر برای صنایع روستایی و بازسازی روستاها سرمایه گذاری شود مطمئن باشید مردمی که مهاجرت کرده‌اند برمی گردند و در روستاهای خود زندگی خواهند کرد. اما به شرطی که برنامه و مدیریتی درست داشته باشیم. باز اگر بخواهیم از فرصت پیش آمده به درستی استفاده نکنیم، آن وقت فرصت دوباره‌ای نخواهیم داشت. ایجاد شغل در روستاها می‌تواند بهترین راه کار باشد.

    یعنی مسایل کوچک را به طور غیرقابل باوری بزرگ کرده و حالا در مقابل این بزرگی خود ساخته معطل مانده ایم؟

    مهم‌ترین بحث امروز، حاشیه نشینی شهرهاست.اما حاشیه نشینی معلول است وتوسعه روستایی کلید آن است. اگر چهار مأموریت انجام بدهیم توسعه روستایی و این کشور مسیر پایداری پیدا می‌کند: ۱- ترتیبات نهادی. یعنی واگذاری امور به مردم از طریق نهادها. هرچه قدرت را واگذار کنیم به نهادها، نظام پایدارتر خواهد شد. ۲- ارتقای کرامت انسان‌ها. این حاشیه‌نشین‌ها انسان هستند، کرامت و حرمت دارند و رفاه می‌خواهند، ولی دولت باید رفاه را در محل تولد آن‌ها تامین کند نه در شهرهایی مثل تهران. چرا از لرستان که گنج ایران است این همه مهاجر داشته باشیم. از ایلام، از خوزستان، از آذربایجان، از کرمان و از تمامی نقاط کشور. ۳- ما باید خودکفایی داشته باشیم، برای نان شب نباید وابسته به کشوری باشیم. اینکه برخی می‌گویند ما نمی‌توانیم به علت بی آبی و خشکسالی و زمین‌های محدود کشاورزی کنیم، قبول ندارم. همین خوزستان را درست مدیریت کنیم، کشور را به خودکفایی می‌رساند. ما باید به لحاظ غذا خودکفا باشیم. اگر گرسنه باشیم نمی‌توانیم یک کنشگر منطقه‌ای و جهانی باشیم. ۴- پایداری محیطی. باید به مسوولان گفت که نمی‌شود محیط زیست پایدار داشته باشیم الا بدون مشارکت مردم. جهت پژوهشی به استان کهکیلویه و بویر احمد رفته بودم در یکی از مسیل‌ها گاوییون‌های خیلی خوبی ساخته شده بود. شاید ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون هزینه شده بود. بعد از شش ماه دیدن که تمامی سنگ‌های گاوییون به پی ساختمان تبدیل شده است. روستایی که هنوز معیشتش تأمین نشده به فکر محیط زیست نیست. محیط زیست برای من و امثال من مهم است که زندگیم تأمین است. اگر این چهار ماموریت را به خوبی انجام بدهیم کشور واقعاً بیمه می‌شود برای ده‌ها سال. ولی اگر این روندی که هم اکنون است پیش برود علایم بحران غیرقابل انکار است./

  • همکاری آبی ایران و آلمان

    کد خبر: ۴۱۲۸۹                     تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۰۰: ۴۳

     

    هم‌اکنون ۴ پروژه با استفاده از تصاویر ماهواره‌ای در پایش منابع آب به‌صورت مشترک بین ایران و آلمان در دست اجراست

    همکاری آبی ایران و آلمان

    معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با بیان اینکه همکاری دو کشور ایران و آلمان به مرحله عملیاتی رسیده است، گفت: هم‌اکنون ۴ پروژه مهم در زمینه مدیریت منابع و استفاده از تصاویر ماهواره‌ای در پایش منابع آب به‌صورت مشترک بین ایران و آلمان در دست اجراست.
    معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا با بیان اینکه همکاری دو کشور ایران و آلمان به مرحله عملیاتی رسیده است، گفت: هم‌اکنون ۴ پروژه مهم در زمینه مدیریت منابع و استفاده از تصاویر ماهواره‌ای در پایش منابع آب به‌صورت مشترک بین ایران و آلمان در دست اجراست.
     به گزارش ایانا از پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت نیرو «رحیم میدانی» در دیدار عصر با «فلاس‌بارت» معاون وزیر محیط‌ زیست حفاظت از طبیعت، ساختمان و ایمنی هسته‌ای جمهوری فدرال‌آلمان ضمن اشاره به نشستی که حدود سه ماه قبل با حضور متخصصان آلمانی درخصوص احیای تالاب هامون در یزد برگزار شد، اعلام کرد: فعالیت کشورها در سرنوشت همسایگان تأثیر می‌گذارد و ریزگردهای ۹۲ درصدی که از کشورهای همسایه وارد ایران می‌شوند، ۶۵ درصد آنها از عراق بوده و دلیل آن نیز سدسازی ترکیه روی دجله و فرات است.
    «فلاس بارت» نیز با بیان این مطلب که روابط ایران و آلمان سنتی و دیرینه است و پس از ایجاد توافق هسته‌ای وارد مرحله جدیدی برای تجدید ارتباط شده‌ایم، اظهارکرد: با روی کار آمدن رئیس‌جمهوری جدید آلمان، روابط ایران و آلمان در بخش‌های مختلف توسعه خواهد یافت و گستره وسیعی در تمام بخش‌های ایران را شاهد خواهیم بود.وی با اشاره به اینکه آلمان تمایل دارد تا در زمینه فرآوری آب، تصفیه فاضلاب، تامین آب و تهیه آب آشامیدنی با ایران همکاری داشته باشد، افزود: مراحل اجرایی پروژه زاینده‌رود آغاز شده و پروژه جدید نیز آماده آغاز به کار است.