شرکت سهامی زراعی جام

نویسنده: jamzeraei3100

  • 7 آلوده ای که باید بشناسید

    7 آلوده ای که باید بشناسید

    محققان توصیه می کنند ظرف نگه دارنده مسواک را با آب داغ و صابون بشویید یا دو بار در هفته آن را در ماشین ظرف شویی بگذارید تا شسته شود.

    برخی از وسایل هستند به رغم آلودگی که دارند، اما هرگز در فهرست وسایلی که باید شسته شوند قرار نمی گیرند. در زیر به برخی از آنها اشاره شده است.

    به گزارش ایران، تحقیقی در مورد بالش های نو و بالش های قدیمی نشان داد حداقل یک یا دو نوع باکتری مربوط به آسم یا بیماری های دیگر در هر دو نوع بالش وجود دارد. برخی از بالش ها نیز ده ها نوع موجود چندش آور داشته اند.

     سلول های مرده پوست، کرم های ریز، خاک و قارچ نیز در بالش ها پنهان هستند. همچنین یک موضوع تعجب آور این است که در واقع بالش های مصنوعی نسبت به بالش های طبیعی آلودگی های بیشتری دارند زیرا فیبرهای مصنوعی محکم بافته نشده اند. نحوه تمیز کردن بالش ها به نوع بالش بستگی دارد.

     اگر بالش از پر پرندگان پر شده است، باید آن را به خشک شویی بدهید. این کار تمام آلرژی هایی که شما را نگران کرده، از بین خواهد برد. بالش های مصنوعی را نیز می توان در ماشین لباسشویی شست. قبل از این کار برچسب راهنمای شستشو را روی بالش بخوانید. طبق گزارشی، 27  درصد ظروف نگه دارنده مسواک، به باکتری های بیماری زا مانند استافیلوکوک آلوده هستند. استافیلوکوک ها بیماری های گوناگونی مانند عفونت های پوستی موضعی مانند گل مژه را در انسان و حیوانات ایجاد می کنند. همچنین این گزارش نوع ناشناخته ای از باکتری های مرتبط با اشریشیا کسلی یا E,Coli را شناسایی کرد. در واقع محققان پس از انجام آزمایش های مختلف به این نتیجه رسیدند ظرفی که مسواک های خود را در آن می گذارید، آلوده ترین محل در سرویس بهداشتی است.

     محققان توصیه می کنند ظرف نگه دارنده مسواک را با آب داغ و صابون بشویید یا دو بار در هفته آن را در ماشین ظرف شویی بگذارید تا شسته شود. یکی دیگر از تحقیقات نشان می دهد که در 50 درصد مخازن آب دستگاه های قهوه ساز، قارچ یا کپک وجود دارد. قبل از هر کاری، دستورالعمل شرکت سازنده برای تمیز کردن دستگاه را بخوانید، اما بیشتر آن ها پیشنهاد می کنند مخزن آب را با سرکه سفید پرکنید.

     سپس یک ساعت در همین حالت منتظر بمانید و بعد مرحله آماده سازی قهوه را به اتمام برسانید. در آخر، چند مرتبه آب معمولی را داخل قهوه ساز بریزید تا سرکه را بشوید. گوشی همراه در همه جا همراه شماست، روی میزها و پیشخوان های مراکز عمومی گذاشته می شود و معمولا گرم است همین موضوع باعث ایجاد زمینه ای مناسب برای باکتری ها و میکروب ها می شود. گوشی همراه آهن ربای میکروب و آلودگی است.

    صفحه شیشه ای صاف و صیقلی آن در واقع انتقال دهنده میکروب ها است. برای تمیز کردن گوشی همراه نیز دستمال های ضدعفونی کننده یا پدهای الکلی بهترین گزینه محسوب می شوند. گوشی خود را خاموش کرده و دستمال بکشید. سپس تا زمانی که نم دستمال روی آن خشک شود، گوشی را روشن نکنید. کیف دستی نیز همه جا همراه شماست و هر روز حداقل چندبار در مکان های عمومی مورد استفاده قرار می گیرد. طبق یک گزارش از یک شرکت سرویس بهداشتی در بریتانیا، یک کیفی دستی معمولی از سرویس بهداشتی یک اداره معمولی کثیف تر و آلوده تر است. بخش های آلوده تر کیف دستی بخش دستگیره و ته کیف است. تمیز کردن کیف دستی به جنس آن بستگی دارد، اما بیشتر آن ها را می توان با دستمال مرطوب یا آب و صابون تمیز کرد.

     اگر جنس کیف شما پارچه ای است، بهترین گزینه خشک شویی است. بندهای کفش ها نزدیک زمین هستند و آلودگی ها و کثیفی های خیابان روی آن ها می نشیند. طبق یک تحقیق، کفش ها و بندهای کفش ها میلیون ها ریز سازه وار مانند ویروس ها و تک یاخته ها را در خود جای داده اند. بندهای کفش خود را داخل آب داغ و صابون بگذارید یا زمانی که لباس هایتان را می شویید، آن ها را نیز در ماشین لباسشویی بگذارید.

     به خاطر داشته باشید بند کفش ممکن است به دور همزن ماشین لباسشویی بپیچد، این امر در مورد ماشین های نیمه خودکار صدق می کند. برای جلوگیری از این اتفاق، آن ها را داخل روبالشی یا جوراب بگذارید.

     از صفحه کلید رایانه گرفته تا کلیدهای در خانه، اگر موضوع کلید است، مطمئنا به میکروب آلوده است. اگر شما هم جزو اکثریت هستید، احتمالا هیچ گاه کلیدهای خود را نمی شویید. طبق یک گزارش، یک صفحه کلید معمولی 5 برابر بیشتر از یک توالت فرنگی عمومی باکتری دارد. برای تمیز کردن کلیدها و صفحه کلید خود کافی است چند ضربه با دستمال مرطوب به صفحه کلید یا کلید بزنید، این کار میکروب ها را از بین می برد.

  • تلاش راکفلرها برای نفوذ در جهادکشاورزی

    کد خبر58011    تاریخ: 1395/10/1

     تلاش راکفلرها برای نفوذ در جهادکشاورزی
     بررسی‌ها نشان می دهد، وزارت جهاد کشاورزی و مسئولان عالی این وزارتخانه از دایره منفعت‌طلبان تجارت جهانی تراریخته و بازی با امنیت و سلامت مردم خارج هستند، ولی شواهد آشکاری از تلاش برای نفوذ این جریان در این وزارتخانه به چشم می خورد که هشداردهنده است.
     

    به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، یادداشت تحلیلی زیر در قالب پرونده «مزرعه پدری» و درخصوص محصولات دستکاری شده ژنتیکی منتشر می‌شود.

    * «حجتیِ تدبیر و امید»؛ «حجتیِ اصلاحات»

    در یادداشت قبل دیدیم که دولت یازدهم فشارهای سنگینی از سوی موافقان و مخالفان تجارت محصولات تراریخته (تراژنه) تحمل می‌کند؛ فشار افکار عمومی در منع تجارت بی‌محابای این محصولات، در آینده سیاسی این دولت نقش تعیین‌کننده‌ای دارد؛ از سوی دیگر مافیای متمول تاجران نیز طبیعتاً از هیچ فشاری برای پیشبرد اهدافش فروگذار نمی‌کند. در این یادداشت تحلیلی، مواضع وزارت جهادکشاورزی در این خصوص را بررسی خواهیم کرد.

    فارغ از مواضع سیاسی محمود حجتی، او در حوزه جهادکشاورزی موفقیتهای خوبی به‌دست آورده است؛ ادبیات به‌کار گرفته شده از سوی او بیش از سیاسی‌کاری و ملاحظات جناحی، ادبیات کار و تلاش ملی برای رشد کشاورزی ایران بوده است؛ اخبار واصله نیز نشان می‌دهد که وی با وجود دیدگاههای سیاسی خاص، به مطالبه رهبری معظم درخصوص خودکفایی گندم لبیک گفته و به آن جامه عمل پوشانده است؛ گو اینکه خودکفایی نوبت اول گندم نیز در زمان وزارت وی در دولت اصلاحات رقم خورد. با همه این توصیفات، ولی تفاوت هایی بین «حجتیِ دولت تدبیر و امید» و «حجتیِ دولت اصلاحات» به چشم می خورد از جمله اینکه به نظر می رسد، بنا به دلایلی بخشی از تصمیم گیری ها در این وزارتخانه از ید او خارج است.

    * مواضع در خصوص تجارت «تراژن»

    طی سالهای اخیر اظهارات وزیر جهادکشاورزی درخصوص محصولات تراژن همواره با نوعی احتیاط همراه بوده است. وی در یک سال اخیر طی چند نوبت با اعلام اینکه «محصولات دستکاری ژنتیک شده، تاکنون در کشور کشت نشده‌اند» تلاش کرده از یک سو از کنار مسئله بی‌سر و صدا عبور کند و آماج انتقادهای افکار عمومی قرار نگیرد و از سوی دیگر با مدیریت فشار تاجران، زمین بازی را مدیریت کند تا حتی‌الامکان در زمان چهارساله صدارتش حرکت قابل توجهی در این خصوص صورت نگرفته باشد.

    گرچه بخش قابل توجهی از مسئولیت نظارت و ساختارمند کردن تجارت این محصولات در حیطه این وزارتخانه صورت می‌گیرد و لاجرم بخش قابل توجهی از فعالیتهای مرتبط با تجارت این محصولات در این مجموعه دنبال می‌شود اما در مجموع اظهارات سالهای اخیر معاونان حجتی نشان می‌دهد مجموعه مدیران نزدیک به او از دایره منفعت‌طلبان و سوداگران این تجارت جهانی خارج هستند. اما نکته اینجاست که اتفاقات رقم خورده در این وزارتخانه طی سه سال اخیر نشان می‌دهد جریان نفوذ تاجران وابسته به خارج از کشور به‌سرعت در حال پیشروی در این وزارتخانه است و جریان تحت مدیریت حجتی مواضع انفعالی اتخاذ کرده‌اند؛ از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • برخی پژوهشکده‌های ذیل این وزارتخانه مأمن دانش‌آموختگان بنیاد صهیونیستی راکفلر است. بخش قابل  توجهی از یارگیری و ساختارسازی شبکه‌ای متخصصان و نخبگان داخلی و همچنین درگاه ورود مقامات امنیتی صهیونیست به ایران توسط همین مجموعه انجام‌ می‌شود؛ در این میان دعوت از عضو شورای امنیت ملی امریکا و مقام ارشد راکفلر به این وزارتخانه شایسته توجه است.
    • واردات و تکثیر پنبه تراژنه مونسانتو در سطح چندین هکتار ــ به بهانه کشت گلخانه‌ای و آزمایشگاهی! ــ در  اطراف استان تهران یکی دیگر از موارد سؤال‌برانگیز ذیل این وزارتخانه است.
    • عضویت چند نفر از سرپلهای دعوت از مقام امنیتی امریکا در «کمیته صدور مجوز تراریخته» با حکم  شخص حجتی در وزارت جهادکشاورزی نیز قابل تأمل است. این موضوع نشان می‌دهد این جریان خطرناک، خود ممیزی این محصولات را نیز عهده‌دار هستند.
    • اعتراف به کشت گسترده برنج تراریخته توسط دهها کشاورز گیلانی و مازندرانی در خلال دهه 80 و پست جدید این جریان مبنی بر ادامه کاشت عمومی این محصولات تا سال 944، نشان می‌دهد وزارت جهادکشاورزی کنترلی بر این جریان ندارد؛ و سلامت مردم از این کانال کاملاً در معرض تهدید قرار گرفته است.
    • و موارد دیگر که در وقت مقتضی رسانه‌ای خواهد شد.

    مجموع این شرایط نشان می‌دهد محمود حجتی و سازمان متبوعش ناخواسته در دام این جریان قرار گرفته‌اند، و در درازمدت درصورت عدم ورود نهادهای نظارتی، این وزارتخانه ــ که تأمین غذای کشور از مهمترین وظایف اوست ــ تحت سیطره این جریان قرار خواهد گرفت؛ گرچه اطلاعات وثیقی در دست است که جریان مافیایی تراریخته علی‌رغم پیشرفتهای اندکی که طی دو دهه گذشته با زحمت زیاد به دست آورده‌اند، با ورود مراجع نظارتی و امنیتی، طی یک سال گذشته کاملاً دچار توقف شده‌ است. هم‌اکنون این جریان دلخوش به کادرسازی و نیز گرفتن مصوباتی از مجلس است که پادزهر آن توسط نهادهای انقلابی آماده شده است. به این ترتیب با ورود این نهادها، انفعال مدیران وزارت جهادکشاورزی در برابر دست‌آموزان راکفلر، پایان خواهد یافت؛ گرچه نمی‌توان کتمان کرد ذهنیت منفی مردم از ضعف مدیریت دولت یازدهم بر موضوعاتی مانند روغن پالم، آبیاری صیفی‌کاریهای ورامین با فاضلاب، حقوقهای نجومی و … در انتخابات 96 مؤثر خواهد بود. 

    منبع: تسنیم

  • خواب آشفته خودکفایی گندم

    کد خبر: 439648

    یک کارشناس کشاورزی در گفت‌وگو با ایلنا:

    خواب آشفته خودکفایی گندم/ اصرار بر خودکفایی گندم، باعث واردات سایر محصولات کشاورزی شد

    یک کارشناس حوزه کشاورزی گفت: دولت اصلاحات با تولید بیش از 10 میلیون تن گندم رویای40 ساله خودکفایی را به واقعیت تبدیل کرد.

    میلاد صفاپور _کارشناس حوزه کشاورزی_ در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در رابطه با بحث خودکفایی گندم با وجود محدودیت منابع آبی در کشور گفت: سال 1383 دولت اصلاحات با تولید بیش از 10 میلیون تن گندم، رویای 40 ساله خودکفایی گندم را به واقعیت تبدیل کرد و در آبان ماه همان سال محمد خاتمی، رییس جمهور وقت، جشن خودکفایی در تولید گندم را برپا کرد. وزرات جهاد کشاورزی دولت اصلاحات در یک بازه زمانی از سال 1380 تا 1383 کشوری را که واردات سالیانه گندم آن 7.6 میلیون تن بود به خودکفایی در تولید این محصول استراتژیک رساند و از آن پس خودکفایی در تولید گندم به عاملی مهم برای سنجیدن عیار دولت و وزیر کشاورزی تبدیل شد.

    او افزود: در آن سال نیز زمزمه‌های واردات 5.2 میلیون تن گندم جهت مصرف در کارخانجات ماکارونی و شیرینی پزی‌ها به گوش می رسید، تا اینکه در سال 1388 مجدداً محتاج به واردات 7.6 میلیون تن گندم شدیم. ناگفته نماند افزایش سطح زیر کشت گندم  از 6 میلیون 100 هزار هکتار به 6 میلیون 900 هزار هکتار از سال زراعی 81-80 تا 84-83 هم در این خودکفا شدن، بی اثر نبود.

    این کارشناس حوزه کشاورزی در ادامه گفت: کسی به افزایش 800 هزار هکتاری سطح زیر کشت زیر کشت توجهی نمی‌کرد. زیر کشت بردن این اراضی که عمدتاً محل کشت حبوبات مهمی مثل عدس، لوبیا، نخود و گیاهانی مثل لپه و تبدیل زمین‌هایی که به واسطه کشت حبوبات غنی از نیتروژن بودند، کمک شایانی به کشت گندم در این زمین های مستعد کرد. سایه سنگین سیاست بر علم در پروژه خودکفایی آنچنان سنگینی می کرد که غیر از متخصصین خارج از گود سیاست هیچ کس به تخریب زمین های کشاورزی به دلیل مصرف بیش از نهاده‌های شیمیایی و وابستگی کشور به واردات حبوبات اشاره‌ای نمی‌کرد و افزایش قیمت حبوبات به دلیل کاهش سطح زیر کشت هم نتیجه ورود سیاست نامیمون خودکفایی به کشاورزی بود.

    او در ادامه گفت: نیاز کشور به حبوبات آرام آرام بیشتر می شد تا اینکه پس از دولت خاتمی و در دولت‌های نهم و دهم مشکل به اوج خود رسید و قیمت حبوبات در حد فاصل سال 1391 تا 1392 بیش از 150 درصد افزایش یافت. از سال 1388 تا سال 92 قیمت نخود از 1500 به 5900 و قیمت لوبیا قرمز از 2500 تومان به 11000 تومان رسید تا جایی که قاسم علی حسنی، رئیس اتحادیه بنکداران در سال 1392 اعلام کرد با توجه به افزایش قیمت ارز، صادرات حبوبات بسیار سود آور شده و بخشی از حبوبات ایران از طریق مرزهای غربی به عراق صادر می شود. جالب اینجاست که همین مقدار اندک نیز که پاسخگوی نیاز کشور نبود، صادر می شد و کمبود حبوبات بیش از پیش در بازار کشور احساس می شد تا جایی که در سال 1392 از اتیوپی، قزاقستان، چین و کانادا حبوبات به ایران وارد شد.

    صفاپور تاکید کرد: در این سال‌ها تلاش بی برنامه در راستای خودکفایی و شکست آن باعث افزایش قیمت خوراک دام و ورشکستگی دامداران شد زیرا به دلیل سیاست خرید تضمینی گندم میل به کشت جو کاهش یافته بود و انبارهای خوراک دام خالی و نیاز به واردات در این حوزه هم هر روز بیش از دیروز احساس می شد. تاثیر آن، بر باد رفتن ارز کشور برای واردات یونجه، جو و کلزا در بازار ارز داخلی و بی ارزش شدن پول ملی نه تنها سبب افزایش قیمت دلار و متعاقب آن کاهش ارزش ریال شد بلکه به دنبال کاهش خوراک دام و واردات آن قیمت گوشت قرمز، مرغ، تخم مرغ و مواد لبنی هم افزایش شدیدی پیدا کرد.

    او افزود: قیمت آرد و نان هم در این سال ها افزایش پیدا کرد و صنایع وابسته به آرد و گندم مثل کارخانجات ماکارونی و تولید کیک و شیرینی هم با تحمل ضرر هنگفت مجبور به افزایش قیمت محصولات خود شدند.

    در این میان کشاورزان ایرانی نیز با افزایش قیمت بذر و نهاده‌های کشاورزی و کمبود آب در نتیجه خشکسالی‌های پیاپی ضعیف و ضعیف تر شدند.

     این کارشناس کشاورزی در ادامه گفت: با نگاهی به آمار تلخی که پیش روی ماست متوجه می شویم اگر چه خودکفایی در تولید گندم نیاز اساسی هر کشوری است اما وقتی زیر ساخت‌ها و برنامه ریزی دقیقی پشت آن نباشد خود به معزل بزرگ تبدیل می شود.

    افزود: خودکفایی آن قدر برای سیاستمداران مهم شد که اسکندری وزیر کشاورزی دولت نهم با وعده خودکفایی مجدد در تولید گندم نظر مثبت نمایندگان مجلس را جلب کرد و برنامه دولت قبل را کنار گذاشت و برنامه خودکفایی به شیوه خود را پیش گرفت و فراتر از خودکفا شدن در تولید گندم اعلام کرد اگر وابستگی به واردات جو، ذرت و کلزا و برنج را به میزان 30 درصد کاهش ندادم خودم از وزارت خانه می روم و اگر نرفتم برکنارم کنید. این اتفاق نه تنها رخ نداد و نه تنها اسکندری کنار نرفت و برکنار هم نشد بلکه ایران محتاج واردات گندم هم باقی ماند.

    صفاپور در ادامه گفت: 12 سال بعد از به صدا در آمدن زنگ خودکفایی گندم توسط دولت خاتمی این بار حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران بود که در آذرماه 1395 با اعلام خودکفا شدن در تولید گندم پس از 10 سال بار دیگر نگاه‌های منتقدات خودکفایی به روش موجود را به خود جلب کرد. منتقدانی که شکست ناشی از خودکفا شدن و ضربات آن به کشور و بر باد رفتن سرمایه ملی را مهم‌تر از خودکفایی می دانند و بارهای بار اعلام کرده اند خودکفا شدن به روش فعلی نه تنها اقدامی خطرناک است بلکه ماندگار نیست و ممکن است در سال های آینده بار دیگر محتاج واردات شویم.

     او افزود: سطح زیر کشت گندم در ایران بیش از 6 میلیون هکتار است که 2.3 میلیون هکتار زیر کشت آبی و مابقی به کشت دیم اختصاص دارد و متوسط عملکرد این گیاه در کشت آبی 5.3 تن در هکتار و در کشت دیم در کمتر از 5.1 تن می‌باشد. نبود سیاست‌های دقیق اقتصادی در پروژه خودکفایی تنها مشکل تولید گندم در کشور نیست. نبود سیاست علمی در پروژه خودکفایی و متاسفانه ناتوانی وزارت جهاد کشاورزی و زیر مجموعه های استانی آن در اجرای بهتر این پروژه هم بر دردهای تولیدکنندگان گندم افزوده است.

    این کارشناس کشاورزی گفت: گندم گیاهی است که اگر اواخر مهرماه تا اواسط آبان را بسته به شرایط اقلیمی زمان کشت آن بدانیم تا اواخر خرداد و اواسط تیر سال بعد زمین کشاورزی را در اشغال خود دارد. ورود چندین باره تجهیزات کشاورزی و خاک ورزی قبل و بعد از کشت و آبیاری های متعدد در بهار، خاک کشاورزی را به لحاظ مواد مغذی بسیار فقیر کرده و ماحصل برداشت گندم از آن زمین، خاکی فقیر و با ساختمانی بهم ریخته است. در این میان با توجه به کشت دائم گندم، خاک فقیر محتاج تقویت بوده و کشاورز ناگریز به مصرف نهاده‌های شیمیایی و راس آنها نیتروژن و فسفر است که اگر به بحث آلودگی آب‌های زیر زمینی به سبب مصرف بی رویه آن ها ورود نکنیم این دو عنصر قدرتمند و تاثیر گذار در کشاورزی به دلیل مصرف غیر اصولی آن چنان کیفیت خاک را کاهش می دهد که نتیجه آن کاهش ماده آلی خاک های کشور به زیر یک صدم است.

    او افزود:به جرات باید اعلام کرد خاک های کشاورزی ما دیگر مستعد کشت نیستند و ادامه کشت به روش فعلی و با سیستم آبیاری و خاک ورزی موجود نه تنها صرفه اقتصادی ندارد بلکه سرمایه ملی را به فنا می برد.

    اگر از ابتدای پروژه خودکفایی خود اتکا شدن را در سایه یک سیاست علمی مشخص بر پایه تقویت خاک بر اساس یک سیستم ارگانیک و حتی یکی سیستم پایدار مدنظر داشتیم امروز نه تنها با فاجعه از دست رفتن سفره های آب زیر زمینی و نشست زمین در جای جای کشور مواجه نبودیم بلکه خاک، این اصلی ترین فاکتور کشاورزی را هم از دست نداده بودیم. هزینه های هنگفتی که به خاطر این پروژه نابالغ بر کشور تحمیل شد اگر صرف تحول در سیستم آبیاری، خاک ورزی و اداره مزرعه می شد ما نه تنها در سال 88 در چهارماهه نخست 661 میلیون دلاربنا بر آمار بانک مرکزی هزینه واردات گندم نکرده بودیم بلکه در سال 1391 هم طبق آمار گمرک مجبور نبودیم دو میلیارد و 580 میلیون دلار بابت واردات گندم جهت مصارف خوراکی و دامی به کشور داشته باشیم و رکورد یک دهه را در صرف هزینه جهت واردات گندم بشکنیم.

    او در ادامه گفت: سوال اینجاست که با بحران فوق العاده جدی آب در کشور و نبود پتانسیل و استعداد کشت گندم آیا همچنان باید بر خودکفایی با برنامه موجود تاکید داشت؟ خودکفایی با روش فعلی نه تنها بی نتیجه خواهد ماند و در افق 1404 هم شاهد پیشرفتی در آن نخواهیم بود بلکه کشور را هر روز وابسته تر از دیروز به واردات گندم خواهد کرد. آمارهای فائو از عملکرد گندم نشان می دهند که چین با 1/5، آلمان و فرانسه با 7 تا 8 تن در هکتار پتانسیل عملکرد این محصول را به سطح بسیار بالاتری از ایران رسانده اند و اگرچه مقایسه ایران و سیستم کشاورزی و اقلیم آن با این کشورها قیاسی عادلانه و علمی نیست، اما اگر به دنبال رسیدن به اهداف سند چشم انداز 20 سال کشور در افق 1404 هستیم باید باور کنیم که دیگر عملکرد 3 در تن در هکتار در ازای بر باد رفتن خاک و ذخایر آب کشور منطقی نیست.

    بر اساس سند چشم انداز 20 ساله کشور در افق 1404 ایران در خاورمیانه رتبه اول در بخش کشاورزی را از آن خود کند که این مهم نه تنها در پنج سال اخیر به وقع نپیوسته بلکه ایران به اولین وارد کننده گندم در جهان تبدیل شده است. اگر سیاست مداران می خواهند کشاورزی را اصولی کنترل کند باید برنامه ای جامع تدوین شود و هر دولت و هر وزیری که بر سر کار می آید مجری آن سیاست شود و نه اینکه دولت به دولت و وزیر به وزیر هر کسی سیاست خود را به این بخش آسیب پذیر و حساس تحمیل کند. طرفداران خودکفایی باید درک کنند با وضعیت فعلی در یک دوره مشخص و کوتاه وابسته بودن به واردات بهتر از این نوع برنامه ریزی است که کشور را تا چندین دهه دیگر به واردات گندم وابسته خواهد کرد.

  • ده میوه عجیب دنیا

    ده میوه عجیب دنیا

    آیا ده میوه عجیب دنیا را می شناسید؟؟؟ آیا می دانید ده میوه عجیب دنیا کدامند !!!! ده میوه عجیب دنیا : ۱- Rambutan رامبوتان : این میوه در جنوب شرقی آسیا می‌روید. درخت رامبوتان همیشه دارای میوه است. طعم این میوه شیرین است و می‌توان طعم آن را به انگور تشبیه کرد.رامبوتان

    ۱- Rambutan رامبوتان :

    این میوه در جنوب شرقی آسیا می‌روید. درخت رامبوتان همیشه دارای میوه است. طعم این میوه شیرین است و می‌توان طعم آن را به انگور تشبیه کرد.

     

    ۲ – Jackfruit  جاک فروت یا جاکویرا :

    این میوه در جنوب و غرب هند و سریلانکا و فیلیپین و بنگلادش می‌روید. میوه جاک فروت شبیه آناناس است، اما از آن شیرین‌تر است. از چوب این درخت به خاطر استحکام بسیار آن در ساخت اثاث منزل استفاده می‌شود.

    جاک فروت

    ۳- Passion Fruit پشن فروت :

    زادگاه اصلی این میوه آمریکای جنوبی و هند و نیوزلند است. این میوه دارای دانه‌های زیر مانند انجیر است ، اما از انجیر شیرین‌تر است و در تهیه بستنی و شیرینی از آن استفاده می‌شود.

    پشن فروت

    ۴- Lychee لیچی :

    زادگاه اصلی این میوه جنوب چین و جنوب هند و تایوان است. پوست این میوه مانند پسته سخت است و گفته می‌شود ، قدمت آن به ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد بازمی‌گردد. طعم این میوه شبیه انگور است و از جمله میوه‌های سرشار از ویتامین سی است.

    لیچی

    ۵- Star fruit میوه ستاره :

    این میوه در هند و سریلانکا و اندونزی می‌روید. طعم آن مثل کیوی و آناناس و سیب شیرین است و و از جمله میوه‌های سرشار از ویتامین سی است.

    میوه ستاره

    ۶- Mangosteen مانگوستین :

    زادگاه اصلی این میوه اندونزی است. طعم آن ترش و دارای عطری بسیار خوشبو است و گفته شده از جمله میوه‌های ضدسرطان به شمار می‌آید و دارای فواید بسیار زیاد است. همچنین گفته شده که ملکه ویکتوریا، ملکه انگلیس این میوه را به هرکس که بسیار دوست می‌داشت و مقرب او به شمار می‌آمد ، هدیه می‌داد.

    حتما بخوانید  عجیب ترین بدبوترین بزرگترین و خوشمزه ترین میوه دنیا جک فروت

    مانگوستین

    ۷- Durian دریان :

    زادگاه اصلی این میوه برونئی و اندونزی و مالزی ست و به دلیل اندازه بزرگ آن به ملکه میوه‌ها معروف است. این میوه دارای بوی بسیار بدی است ، به همین دلیل استفاده از آن در اماکن عمومی ممنوع است، اما طعم آن شیرین است.

    دریان

    ۸- African cucumber خیار آفریقایی :

    زادگاه اصلی این میوه صحرای کالاهاری در آفریقاست. این میوه دارای دو نوع سمی و غیرسمی است. نوع سمی ای میوه دارای پوستی به رنگ سبز است و نوع خوراکی آن دارای پوستی به رنگ زرد و طعم آن شبیه انار است و از حیث داشتن دانه‌های بسیار مثل خیار است.

    خیار آفریقایی

    ۹- Langsat لانگست :

    زادگاه اصلی آن مالزی و ویتنام و تایلند و ظاهر آن به شکل تخم مرغ است . طعم این میوه شبیه گریپ فروت و انگور است، اما از آن شیرین‌تر است.

     لانگست

    ۱۰- Salak سالاک :

    زادگاه اصلی آن مالزی و اندونزی است و به دلیل شبیه بودن پوسته آن به پوست مار Snake-fruit مار میوه هم نامیده می‌شود. از حیث طعم شبیه سیب است، اما نوع ترش آن هم وجود دارد.

    سالاک

    منبع: اف اس پی مارکت

  • مهم ترین بیماری های ویروسی ذرت

    مهم ترین بیماری های ویروسی ذرت

    ذرت همراه با برنج و گندم سه محصول زراعی مهم در جهان هستند که در شرایط مختلف اقلیمی د رمناطق معتدله، نیمه گرمسیری و گرمسیری کشت می شوند. سطح زیر کشت سالیانه ذرت در جهان بیش از ۱۴۲ ملیون هکتار با تولید ۶۳۸ ملیون تن دانه است و سطح زیر کشت این محصول در ایران نبز حدود ۱۸۱۲۶۳ هکتار با تولید ۱۱۱۷۸۳۲ تن دانه است.
    پس می بایست با بیماری های مهم ذرت بیشتر آشنا شوید.

    مهم ترین بیماری های ویروسی ذرت

    مهم ترین بیماری های ویروسی ذرت

    ویروس ذرت

    مقدمه :
    ذرت (Zea mays L. ) همراه با برنج و گندم سه محصول زراعی مهم در جهان هستند که در شرایط مختلف اقلیمی د رمناطق معتدله، نیمه گرمسیری و گرمسیری کشت می شوند. سطح زیر کشت سالیانه ذرت در جهان بیش از ۱۴۲ ملیون هکتار با تولید ۶۳۸ ملیون تن دانه است که از این مقدار حدود ۴۴ درصد آن متعلق به ایالات متحده آمریکا است (Anonymous, ۲۰۰۴ ). سطح زیر کشت این محصول در ایران حدود ۱۸۱۲۶۳ هکتار با تولید ۱۱۱۷۸۳۲ تن دانه است.

    بیش از ۴۰ گونه مختلف ویروس با نژادهای متفاوت در ذرت ایجاد بیماری می کنند که از میان آن ها چندین ویروس دارای پراکندگی و انتشار جهانی است و هر ساله خسارت زیادی در این محصول ایجاد می کنند (Shurtleff, ۱۹۸۰ ). اهمیت هر یک از این ویروس ها در نقاط مختلف جهان متفاوت است. برای مثال Maize rough dwarf virus در کشورهای اروپایی و خاور میانه (Lovisolo, ۱۹۷۱ )، Maize cholorotic mottle virus در آمریکا و آرژانتین (Niblett and Clafin, ۱۹۷۸ ) و Maize streak virus  در جزایر هند غربی و شرق آفریقا از ویروس های مهم ذرت هستند (Guthrie, ۱۹۷۶ ). همچنین خسارت ویروس Maize dwarf mosaic virus که قادر است علاوه بر ذرت، سورگوم و نیشکر را  نیز آلوده کند، در ارقام حساس ذرت تا ۴۵ درصد دانه می رسد (Scott and Rosenkranz, ۱۹۸۱ ). از مناطق ذرت کاری استان فارس ویروس های کوتولگی زبر MRDV ، موزاییک ایرانی IMMV ، کوتولگی زرد MYDV ، لک شفاف MCSV ، موزاییک خطی MSMV و موزاییک نواری گزارش شده است که در میان آن ها ویروس های MRDV و IMMV از شایع ترین و مهم ترین بیماری های ویروسی در مناطق ذرت کاری محسوب می شود (ایزد پناه، ۱۳۶۱).

    ویروس کوتولگی زبر ذرت MRDV = Maize rough dwarf virus :

    یکی دیگر از ویروس های مهم ذرت در ایران می باشد. اولین بار در سال ۱۳۶۲ توسط دکتر ایزدپناه از فارس گزارش گردید. این بیماری اولین بار در سال ۱۹۴۹ در ایتالیا مشاهده شد و با اسامی مختلف در مزارع ذرت فرانسه، پرتغال، اسپانیا و سپس در اسرائیل مورد توجه قرار گرفت. در ایران در سال ۱۳۶۰ به عنوان یک بیماری ویروسی در مزارع استان فارس مشاهده شد. در فارس حدود ۴-۳% و گاهی نیز تا ۴۰% آلودگی دیده شده است. کوتولگی زبر ذرت مهم ترین و اختصاصی ترین بیماری ذرت در برخی نقاط استان فارس است. در سالهای اخیر بیماری در شهرستان مرودشت مشکل ساز شده است.

    علایم بیماری ویروس کوتولگی زبر ذرت :

    بوته های آلوده کوتوله می مانند و ساقه ضخیم تر از معمول یا قطورتر نسبت به ارتفاع بوته می گردد. برگها بسیار به هم نزدیک می شوند و این علامت خصوصاً در انتهای بوته مشاهده می شود. برگهای انتهایی کوچکتر و صاف و مستقیم می ایستد. در صورتی که بوته های جوان آلوده شوند، قسمت انتهائی بوته خشک می شود و مهمترین علامت بارز این بیماری وجود برجستگی هائی در پشت برگ روی رگبرگها به فواصل معین است که بیشتر اوقات با چشم غیرمسلح هم دیده می شود و به برگ به حالت زبری می دهد. گاهی گالها یا برجستگی ها روی غلاف میوه نیز مشخص هستند.

    نشانه های بیماری ویروسی کوتولگی زبر ذرت

    نشانه های بیماری ویروسی کوتولگی زبر ذرت

    عامل بیماری :

    عامل بیماری(MRDV) ویروسی از گروه Reoviridae از جنس Fijivirus به نام Maize rough dwarf visus است که پلی هدرال بوده، دارای دو لایه کاپسید می باشد و بسیار بزرگ تر از سایر ویروس های گرد است. ساختمان ویروس به صورت دو گلوله تو در توی پروتئین است که در وسط گلوله دوم یا داخل آن حدود ۱۰ قطعه RNA دو رشته (ds RNA ) وجود دارد.

    حتما بخوانید  چگونه برداشت گوجه فرنگی را دو برابر کنیم

    نمایی از پیکره ویروس MRDV

    نمایی از پیکره ویروس MRDV

    در طبیعت زنجره های Laodelphax striatellus و Unkanodes tansijevici از خانواده دلفاسیده Delphacidae به عنوان ناقل شناخته شده اند. رابطه ویروس و زنجرک پایا و تکثیری است و به صورت مکانیکی نمی باشد. ممکن است ویروس از طریق تخم زنجرک هم به نسل های بعدی زنجرک و به گیاه منتقل شود. علاوه بر ذرت، روی گندم و جو نیز دیده شده است.

    زنجرک Laodelphax striatellus

    زنجرک Laodelphax striatellus

    مدیریت بیماری زنجرک :

    استفاده از ارقام مقاوم، مبارزه با زنجرک های ناقل، تنظیم تاریخ کشت از جمله روش های توصیه شده هستند. در ایتالیا دوره حساسیت ذرت در اثر زود کشت کردن افزایش می یابد و خسارت بیشتر می شود، بنابر این باید ذرت را دیر تر و در زمان گرم بودن هوا کاشت تا سریعا رشد کرده و دوره حساسیت را پشت سر بگذارد. تاریخ های کشت دیر تر (۲۹ خرداد و ۱۳ تیر) در ایران کمترین آلودگی را نشان دادند. تراکم بوته اثر معنی داری در میزان آلودگی ذرت ندارد. کاشت سمپاشی حاشیه های مزارع ذرت با سموم حشره کش سیستمیک هم مؤثر است. از بین بردن علفهای هرز اطراف مزرعه کشت قبل از ذرت (حدود سه هفته قبل) باعث از بین برده زنجره های ناقل می شود.

    در مزارع خیلی دیر کاشت (مرداد ماه) به دلیل اینکه ممکن است مجددا مورد هجوم زنجرک قرار می گیرند. انجام سم پاشی در مراحل اولیه رشد مانع از آلودگی بوته های جوان به ویروس های مذکور می شود، زیرا ویروس های مذکور پایای تکثیری بوده و انتقال آن توسط زنجرک ناقل به زمان طولانی نیاز دارد. به عنوان مثال استفاده از سایپرمترین در مزارع ذرت در اسرائیل موجب کاهش آلودگی به ویروس MRDV بین ۲۲ تا ۵۹ درصد گردیده و موجب ۲۸ درصد افزایش محصول شده است (Antignus et al., ۱۹۸۷ ).

    پیشنهاد می شود که در کشت های دیر هنگام که اغلب برای تهیه علوفه است تراکم بوته بیشتر باشد تا همپوشانی سریع تر گردد و زنجرک ها فرصت هجوم به مزرعه را پیدا نکنند.

    ویروس موزائیک کوتولگی ذرت MDMV = Maize dwarf mosaic virus :

    از بیماریهای مهم ویروسی ذرت است که از عوامل محدود کننده کشت ذرت در آمریکا بوده و روی آن نیز بسیار کار شده است و گسترده ترین ویروس در ذرت است. در ایران دلیل قاطعی دال بر وجود آن نیست ولی با احتمال قوی، ویروسی شبیه به آن و یا خود آن در ایران وجود دارد.

    علائم بیماری ویروس موزاییک کوتولگی ذرت :

    گیاهان آلوده حالت موزائیک همراه کوتولگی و کاهش رشد خفیف از خود نشان می دهند. در برگهای ذرت موزائیک در قاعده برگ بصورت لکه ای روشن در ابتدا بوجود می آید و بعداً در حین رشد برگ، بصورت نوارهای زرد امتداد می یابد.

    برگ های آلوده به ویروس موزاییک کوتولگی ذرت

    برگ های آلوده به ویروس موزاییک کوتولگی ذرت

    عامل بیماری ویروس موزائیک ذرت:

    یک ویروس رشته ای از گروه potyvirus است که توسط شته ها بخصوص maydis Rhopalosiphum با رابطۀ ناپایا منتقل می شود و به صورت مکانیکی نیز قابل انتقال است و به تعداد کمی نیز بوسیله بذر منتقل می شود و از این طریق در تمام دنیا گسترش یافته است. خود ویروس را برخی جزئی از نژادهای ویروس موزائیک نیشکر محسوب می کردند ولی چون این نژاد در ذرت اختصاصی است و سایر نژادهای ویروس موزائیک نیشکر در ذرت بیماریزا نیستند لذا آن را به نام ذرت نامگذاری کردند. این ویروس دو نژاد دارد که از نظر میزبان اختلاف دارند :

    حتما بخوانید  کرم ساقه خوار ذرت را بهتر بشناسید

    ۱- نژاد A که روی قیاق بیماریزا است.
    ۲- نژاد B که روی قیاق بیماریزا نیست.

    Rhopalosiphum maydis شته ناقل ویروس موزاییک کوتولگی ذرت

    Rhopalosiphum maydis شته ناقل ویروس موزاییک کوتولگی ذرت

    کنترل:

    از بین بردن علفهای هرز میزبان ـ استفاده از ارقام مقاوم ـ برای کنترل علفهای هرز حتماً باید نژاد ویروس شناخته شود (از طریق انتقال به قیاق).

    ویروس موزاییک ایرانی ذرت IMMV = Iranian Maize Mosaic Virus :

    اول بار در سال ۱۳۴۷ در یک مزرعه ذرت در رامجرد فارس مشاهده و سپس در سال ۱۳۵۲ در مزارع ذرت کاری اطراف شیراز گسترش یافت (ایزد پناه و پروین، ۱۳۵۸). چون این ویروس در ایران توسط دکترایزدپناه در فارس شناسائی و گزارش شده است تحت این نام معروف شده است. میزان آلودگی به این ویروس ۳۰ تا ۷۰ درصد برآورد شده است (ایزد پناه و همکاران، ۱۳۷۲).

    علائم بیماری:

    علائم بصورت خطوط و نوارهای زرد روشن کوتاه تا بلند در تمام طول برگ بطور موازی دیده می شود. اگر بوته در اوایل رشد آلوده شود کاهش رشد بوجود می آید. علائم علاوه بر برگ روی غلاف برگ و غلاف بلالها هم وجود دارد. میزان خسارت این ویروس بسیار زیاد است و در برخی سالها تا ۷۰% آلودگی هم در فارس دیده شده است ولی خسارت بستگی به زمان آلودگی دارد، هر چه گیاه جوانتر باشد و آلوده شود خسارت نیز بیشتر خواهد بود و از لحاظ وزن تر و خشک بوته و میزان تولید دانه هم سخارت دیده می شود. از عوامل مؤثر در میزان آلودگی می توان از رقم ذرت ـ زمان و موقع کاشت و جمعیت ناقل نام برد.

    عامل بیماری:

    عامل بیماری، ویروسی از خانواده Rhabdovirus است. ویروس از غشاء داخلی هسته جوانه می زند و در فضای میان دو غشاء هسته تمرکز می یابد، بدین ترتیب ویروس به جنس Nucleorhabdovirus تعلق دارد. که توسط زنجرک های Delphacidae منتقل می شود که دو زنجرک مهم ناقل Laodelphax striatellus و Unkanodes tansijevici هستند. رابطه ویروس و زنجرک از نوع پایا و تکثیری است. ویروس با راندمان پایینی توسط تخم زنجرک به نسل های بعدی انتقال می یابد.

    زنجرک Unkanodes tansijevici

    زنجرک Unkanodes tansijevici

    کنترل:

    استفاده از ارقام مقاوم، مبارزه با زنجرک های ناقل از طریق از بین بردن زنجرک ها در مکانهای زمستان گذران (علفهای هرز گرامینه کنار جوی آب) با سمپاشی و سمپاشی ۳-۲ متر از حاشیه مزارع ذرت با سموم سیستمیک به منظور کنترل زنجرک هائی که از خارج مزرعه می آیند، تنظیم تاریخ کاشت که بهتر است دیرتر بکاریم تا آلودگی کمتر شود.

    نشانه های آلودگی به ویروس موزاییک ایرانی در ذرت

    نشانه های آلودگی به ویروس موزاییک ایرانی در ذرت

    منابع :

    شریف نبی، ب. بیماری های گیاهان زراعی ایران. ۱۳۸۹٫ انتشارات دانشگاه صنعتی اصفهان.

    جلالی، ص. نعمت اللهی، م و سبزی، م .ح. بررسی ویروس های کوتولگی زبر و موزاییک ایرانی ذرت در اصفهان. مجله نهال و بذر. جلد ۲۳، شماره ۲٫

    گرد آورنده : سپیده مدنی – کارشناس ارشد گیاهپزشکی.

  • مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    کلزا گیاهی است زمستانه که برای استحصال روغن کشت می شود. از آنجا که کلزا را در پاییز در ایران می کارند. علف های هرزآن نیز از گیاهان زمستانه و سازگار با سرما می باشند. از طرفی چون مهم ترین علف های هرز زمستانه پهن برگ از تیره شب بو هستند، کنترل شیمیایی آن ها در کلزا که خود از همین تیره است مشکل و گاه با علف کش های موجود ناممکن می نماید. جهت نمایش ادامه مقاله با ما همراه باشید…

    مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    The most important weeds in canola fields and methods of controlling them

    مقدمه :

    کلزا گیاهی است زمستانه که برای استحصال روغن کشت می شود. از آنجا که کلزا را در پاییز در ایران می کارند. علف های هرزآن نیز از گیاهان زمستانه و سازگار با سرما می باشند. از طرفی چون مهم ترین علف های هرز زمستانه پهن برگ از تیره شب بو هستند، کنترل شیمیایی آن ها در کلزا که خود از همین تیره است مشکل و گاه با علف کش های موجود ناممکن می نماید. کلزا در برابر علف های هرز بسیار آسیب پذیر است، زیرا دو بار در برابر هجوم علف های هرز قرار می گیرد. یکبار در پاییز و قبل از سرمای زمستان و بار دیگر پس از سرما و رویش علف های هرزی مانند سلمک، گندمک، شیز تیغک و غیره.

    انواع علف های هرز کلزا :

    علف هرزی که در مزارع کلزا مشاهده می شود به منطقه کشت کلزا کم و بیش متفاوت است. در مجموع باید گفت علف های هرز کلزا شباهت زیادی به علف های هرز گندم آبی دارند.

    جدول مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    جدول مهم ترین علف های هرز مزارع کلزا

    شناخت و آماربرداری از علف های هرز :

    شناخت علف های هرز و تعیین تراکم آن ها در واحد سطح از اصول اولیه مدیریت تلفیقی علف های هرز است. تشخیص علف های هرز تیره شب بو در کلزا از روی میوه آن ها آسان تر است. هر چند که در عمل لازم است در مراحل کوتیلدونی تا ۴ برگی شناسایی شوند. همیشه بایستی جمعیت و تنوع علف هرز در مزرعه بایگانی شود تا تغییرات جمعیت، احتمال مقاومت و پیدایش گونه های جدید از نظر دور نماند.

    کنترل علف هرز پیش از کاشت :

    قبل از کاشت کلزا می توان شرایط را برای رویش علف های هرز فراهم نمود، مثلا شخم زد یا آبیاری کرد یا شخم زد و منتظر باران ماند و اجازه به رویش علف هرز داد و پیش از کاشت با علفکش یا دیسک آن ها را کنترل نمود. این اقدام مخصوصا در مزارعی که آلودگی شدید و یا علف های غیر قابل کنترل دارند ضرورت می یابد.

    تقویت بوته ها :

    رعایت اصول به زراعی، تغذیه کامل گیاه، دفع آفات و بیماری ها و آبیاری کافی موجب تقویت بوته ها و استقرار بوته های سالم شده و در نهایت سبب رقابت بهتر بوته ها با علف های هرز خواهد شد. ضد عفونی بذر پیش از کاشت با حشره کش های مجاز سبب سالم ماندن بوته ها با علف های هرز خواهد شد. ضد عفونی پیش از کاشت با حشره کش های مجاز سبب سالم ماندن بوته در اوایل رویش خواهد شد. استفاده از بذور گواهی شده و عاری از علف های هرز، از روش های پیشگیری در مدیریت علف های هرز می باشد که رعایت آن برای آلوده نشدن مزرعه، به علف های هرز جدید الزامی است.

    افزایش تراکم :

    نتایج آزمایش های مختلف نشان داده که اگر تعداد بوته در واحد سطح افزایش یابد، بدلیل سایه اندازی بیشتر و سریعتر، توان رقابتی بیشتری با علف های هرز داشته و خسارت کاهش می یابد. آزمایش های انجام شده در آمریکا نشان داده است که اگر فاصله ردیف های کلزا کمتر از ۵/۰ متر باشد خسارت علف های هرز نیز کمتر از زمانی خواهد بود که فاصله ردیف ها بیش از ۵/۰ متر است.

    حتما بخوانید  خشکیدگی باکتریایی یا شانکر خونی کیوی

    استفاده از ارقام قادر به رقابت :

    به طور کلی ارقامی که رشد سریع تر و بیشتر، برگ های پهن تر، افقی تر و شاخ و برگ گسترده تر و توان تولید مواد آللوپات از خود در برابر سایر گونه ها دارند، قدرت رقابت بیشتری هم خواهند داشت.

    تناوب :

    تناوب با غلات مانند گندم، جو، برنج، ذرت و غیره بخصوص برای مبارزه با علف های هرز پهن برگ و تیره شب بو ( گیاهان هم خانواده کلزا ) الزامی است.

    کنترل مکانیکی :

    کنترل مکانیکی علف های هرز در کلزا بسیار عملی و موثر است. بدیهی است این تاثیر بستگی به شرایط فیزیکی و توپوگرافی خاک، تراکم، نوع و رشد علف های هرز و محصول دارد. از طرفی ابزار مورد استفاده نیز بسیار مهم است. در زمینه ماشین های وجین کار و انواع مناسب آن تحقیقات کاملی در کشور ما صورت نگرفته است. در هر صورت بایستی وجین علف های هرز را خیلی زود و در مراحل اولیه رویش آن ها آغاز کرد. طبیعی است که علف های هرزی که در روی ردیف های کشت برویند با ماشین قابل کنترل نبوده و بایستی با دست و علفکش کنترل شوند.

    مدیریت شیمیایی علف های هرز کلزا:

    برای کنترل علف های هرز می توان علف کش های زیر را بکار برد :

    ۱- تری فلورالین ۴۸% ، پیش کاشتی، مخلوط با خاک، کشیده برگ و پهن برگ کش

    تری فلورالین یا ترفلان : علف کشی است از گروه دی نیتروآنیلین ها که به دلیل عدم پایداری در برابر نور بایست بلافاصله پیش از کاشت پاشید و بلافاصله پس از پاشیدن توسط روتیواتور یا دیسک با خاک مخلوط نمود. فرمولاسیون ثبت شده آن در ایران ۴۸% امولسیون شونده است که مقدار ۲-۱٫۵ لیتر در هکتار از آن مصرف می شود. این علف کش بسیاری از علف های هرز گرامینه و گروهی از علف های هرز گرامینه و گروهی از علف های هرز پهن برگ از جمله تاج خروس، سلمک و خرفه را کنترل می کند ولی علف های هرز تیره شب بو و تیره یونجه را کنترل نمود.

    ۲- اتال فلورالین یا سونالان ۳۳% : پیش کاشتی، مخلوط با خاک، کشیده برگ و پهن برگ کش

    ۳- پندیمتالین ۵۰% پیش کاشتی، کشیده برگ و پهن برگ کش

    پندیمتالین یا استامپ : می توان پیش از کاشت و یا پس از کاشت ولی قبل از رویش علف های هرز بکار برد. فرمولاسیون آن در ایران ۳۳% امولسیون شونده است که مقدار ۴-۳ لیتر در هکتار آن مصرف می شود. این علف کش بسیار کند تر از تری فلورالین توسط نور آفتاب تجزیه می شود و به همین دلیل نیز به صورت پیش رویشی کاربرد دارد. اثر آن روی تاج خروس کمتر از تری فلورالین است.

    ۴- کلوپیرالید : پس رویشی، برای کنترل برخی از علف های هرز پهن برگ

    کلوپیرالید یا لونترال : علف کشی سیستمیک، برگ مصرف، پهن برگ کش با اثری شبه هورمونی که با نام لونترل در ایران ثبت شده است و حاوی ۳۰۰ گرم در لیتر ماده موثره است و مقدار مصرف آن ۰٫۶ تا یک لیتر و در مواردی ۱٫۵ لیتر در هکتار از آن قابل مصرف است. زمان مصرف آن از ۴-۳ برگی علف های هرزبه بعد است. این علف کش را می توان مخلوط با گراس کش ها نیز به کار برد. کلوپیرالید در خاک دوام زیادی دارد و ممکن است باقیمانده آن در خاک برای محصول بعدی گیاهسوزی داشته باشد. از جمله محصولات حساس می توان به سیب زمینی، پنبه، لوبیا و جالیز اشاره کرد و از محصولات مقاوم ذرت، سورگوم و چغندر است. علف های هرز حساس به این علف کش بیشتر از تیره آفتابگردان، یونجه و هفت بند است از جمله کنگروحشی، شیر تیغک، زلف پیر، خارشتر، یونجه زرد، خلر و ترشک. ولی روی علف های هرز گرامینه، گیاهان از تیره شب بو، پیچک صحرایی و پنیرک اثری ندارد.

    ۵- متازا کلر + کوئین مراک metazachlor + quinmerac یا علف کش بوتریزان استار : این دو علفکش که به نسبت ۱۲٫۵% کوئین مراک و ۳۷٫۵% متازاکلز با فرمولاسیون سوسپانسون با مقدار ۲ تا ۲٫۵ لیتر در هکتار برای مصرف در کلزا توصیه شده است به صورت پیش رویشی مصرف می شود و برخی علف های هرز گرامینه مانند مانند سوروف و پهن برگ هایی مانند بی تی راخ، کیسه کشیش، سیزاب، بابونه و غیره را کنترل میکند. در ایران کنترل آن روی خردل وحشی گزارش شده است (شیمی و همکاران ۲۰۰۷) که در برچسب آلمانی آن اطلاعی از تاثیر روی خردل وحشی توصیه نشده است. برای تاثیر این علف کش رطوبت خاک یا آبیاری یا باران طبیعی پس از مصرف لازم است در غیر این صورت ممکن است کارایی لازم را نداشته باشد.

    ۶- گرامینه کش ها : این علف کشها همان گونه که از نامشان پیداست تنها روی علف های هرز متعلق به تیره غلات مانند جووحشی، سوروف، یولاف وحشی، ارزن وحشی و گونه های مشابه اثر می کنند. این علف کش ها همگی پس رویشی بوده و بایستی در زمانی که علف های هرز تیره گرامینه ۳ تا ۴ برگی هستند مصرف شوند. اضافه کردن روغن تابستانه به مقدار یک درصد کل محلول یا نیترات آمونیوم و حتی هر دو اثر آن ها افزایش می یابد. از جمله علف کش های زیر، این علف کش ها بایستی زمانی مصرف شود که علف های هرز شاداب و در حال رشد باشند. استرس های محیطی که فعالیت علف های هرز را تحت تاثیر قرار می دهند از اثر علفکش می کاهد. چون این علف کش ها سیستمیک ضعیفند باید ذرات سم تمام برگ ها را بپوشاند. از آنجا که در مزارع گندم در مناطق مختلف بیوتیپ های مقاوم به علف کش های فوپ و دیم گزارش شده است احتمال عدم کارایی این علف کش ها از یکسو و کمک به گسترش مقاومت در علف های هرز گرامینه از سوی دیگر زیاد است.

    ستوکسیدیم یا نابواس: ۲ تا ۲٫۵ لیتر در هکتار
    هالوکسی فوپ ار متیل یا گالانت سوپر : ۱ تا ۱٫۵ لیتر در هکتار
    کوئیزالوفوپ- پی- تفوریل یا پنترا : ۱٫۵ تا ۲ لیتر در هکتار
    کلتودیم یا سلکت سوپر : ۱٫۵ تا ۲ لیتر در هکتار
    سیکلوکسیدیم یا فوکوس : علف‌کش انتخابی، سیستمیک از گروه اکسیم. در مزارع کلزا برای کنترل علف های هرز کشیده برگ به میزان ۲ لیتر در هکتار توصیه می شود.

    منبع : م. ر. موسوی. ۱۳۹۰٫ کنترل علف های هرز اصول و روش ها. انتشارات مرز دانش.

    گرد آورنده : سپیده مدنی – کارشناس ارشد بیماری شناسی.

    منبع: ف اس پی مارکت

  • تعیین بهترین زمان برای آبیاری گیاهان

    تعیین بهترین زمان برای آبیاری گیاهان

    میزان فتوسنتز و در نتیجه رشد گیاه تابع پتانسیل آب در برگ می باشد. با اینکه حساسیت فتوسنتز و رشد گیاهان مختلف نسبت به تغییرات پتانسیل آب در برگ فرق می کند و مخصوصا سازگاری گیاه به شرایط محیطی خاصی در رابطه با آب بسیار مهم است، اما به طور کلی، سرعت نقصان فتوسنتز بسیار زیادتر از سرعت کاهش آب در گیاه و یا در خاک می باشد.

    بهترین زمان برای آبیاری گیاهان

    تعیین بهترین زمان برای آبیاری گیاهان

    چگونگی تعیین زمان مناسب آبیاری

    میزان فتوسنتز و در نتیجه رشد گیاه تابع پتانسیل آب در برگ می باشد. با اینکه حساسیت فتوسنتز و رشد گیاهان مختلف نسبت به تغییرات پتانسیل آب در برگ فرق می کند و مخصوصا سازگاری گیاه به شرایط محیطی خاصی در رابطه با آب بسیار مهم است، اما به طور کلی، سرعت نقصان فتوسنتز بسیار زیادتر از سرعت کاهش آب در گیاه و یا در خاک می باشد.

    بعلاوه بهبود و ترمیم فتوسنتز پس از یک دوره کم آبی با سرعت بسیار کمی انجام می شود و در صورتیکه خسارت شدید باشد، بهبودی کامل فتوسنتز حاصل نخواهد گردید. این تغییرات بیانگر آنند که بایستی از وقوع تنش رطوبتی به شدت جلوگیری نمود. حصول یک عملکرد بالا بدون برنامه ریزی صحیح آبیاری غیر ممکن است.

    نقطه پژمردگی دائم چیست؟

    تفاوت پتانسیل آب بین برگ و خاک مهمترین عامل در جذب آب از خاک و انتقال آن در گیاه است. همزمان با پایین رفتن درصد رطوبت خاک، پتانسیل آب در برگ نیز پایین رفته و نیروی لازم برای انتقال آب تامین می گردد. اما با پایین رفتن پتانسیل آب در برگ و در نتیجه تنگ یا بسته شدن روزنه ها، فتوسنتز و رشد گیاه کاهش یافته و یا متوقف می گردد و چنانچه کاهش پتانسیل آب ادامه یابد، پژمردگی دائم و مرگ گیاه را بدنبال خواهد داشت.

    حساسیت گیاهانی که به شرایط آبیاری عادت کرده اند نسبت به بی آبی بسیار زیاد بوده و خسارت وارده به آن ها در اثر خشکی کم و بیش غیر قابل جبران است. هرگاه آب در خاک با نیرویی برابر ۱۵ اتمسفر نگه داشته شده باشد، گفته می شود که رطوبت خاک در نقطه پژمردگی دائم است. اگر چه گیاهان مقاوم به خشکی و گیاهانی که به خشکی عادت کرده اند در این حد از رطوبت دچار پژمردگی دائم نمی شوند، اما نزول به چنین رطوبت هایی سبب پایین رفتن شدید رشد و عملکرد محصول می شود که با برنامه ریزی صحیح آبیاری و اهداف زراعت منطبق نیست.

    رطوبت قابل استفاده و سهل الوصول در خاک

    مقدار رطوبتی از خاک را که بین حد ظرفیت مزرعه و نقطه پژمردگی دائم در واقع است، رطوبت قابل استفاده در خاک گویند. مصرف تمامی این رطوبت مطلوب نبوده و گیاه را تحت تنش می گذارد. بخشی از رطوبت قابل استفاده خاک را که گیاه می تواند جذب نماید، بدون اینکه دچار کاهش رشد شود، رطوبت سهل الوصول گفته اند. انجام آبیاری پس از مصرف رطوبت سهل الوصول برای حصول حداکثر ممکنه عملکرد مطلوب می باشد.

    عکس العمل گیاهان مختلف در برابر کم آبی

    گیاهانی مثل گندم، جو، پنبه، ذرت خوشه ای و نخود از گیاهان مقاوم به خشکی به شمار می روند. در شرایط محدودیت مقدار آب، می توان فواصل آبیاری را در این گیاهان زیاد گرفت و مثلا در صورت کمبود شدید آب هنگامی آبیاری نمود که حدودا ۶۵ تا ۷۵ درصد از کل رطوبت قابل استفاده اکثر خاک های های زراعی مصرف شده باشد، انجام گیرد.

    گیاهان در مقابل کم آبی عکس العمل های ظاهری نشان می دهند. کوچک شدن برگ ها، کم شدن تعداد شاخ و برگ، کوتاه شدن دوره رشد و افت عملکرد از عکس العمل های گیاهان هستند. تغییر رنگ یا حرکت برگ ها، عکس العمل کوتاه مدت بعضی از گیاهان مثل یونجه، حبوبات، سویا، پنبه و چغندر می باشند.

    اما تغییر رنگ بعضی از گیاهان چند روزی پس از نقصان و حتی توقف رشد گیاهان متوقف می شود. بنابراین، نباید برای انجام آبیاری در انتظار تغییر رنگ برگ ها بود. از طرف دیگر، تغییر رنگ و یا حرکت برگ ها همیشه نشانه کمبود آب در خاک نیست. در شرایطی که هوا شدیدا گرم و شدت نور زیاداست، تعادل بین جذب و دفع آب بهم خورده و علائم کم آبی موقت مشاهده می گردد (حتی اگر که رطوبت خاک در حد ظرفیت مزرعه باشد) و با رفع این شرایط خاص، علائم کم آبی نیز از بین می رود.

    با این حال، مطالعات نشان داده اند که لوبیا را در نواحی خنک و مرطوب می توان تا حد اکثر ۵ روز پس از پیدایش رنگ سبز تیره در برگ آبیاری نمود، بدون اینکه این عملکرد آن نقصان زیادی نشان دهد.

    چگونگی سازگار کردن گیاهان با شرایط کم آبی و عکس العمل گیاهان به این شرایط

    در شرایطی که مقدار آب آبیاری کافی نیست اجبارا بایستی گیاهانی را که پتانسیل سازگاری به شرایط خشکی دارند به شرایط کم آبی عادت داد. این عمل با انجام آبیاری با فواصل زیاد امکان پذیر می گردد. قرار گرفتن گیاه در شرایط کم آبی باعث تغییرات هورمونی در گیاه و تغییراتی در بافت ها و سلولها می گردد و موجب کاهش رشد اندام های هوایی و تغییر فرم توسعه ریشه از طریق تحریک توسعه ریشه های جوان در اعماق مرطوب تر خاک می شود.

    (هر چند که ممکن است کل مقدار ریشه نقصان یابد) این تغییرات گیاه را نسبت به خشکی مقاوم می سازند. هزینه این مقاومت، نقصان رشد گیاه و عملکرد می باشد. حساسیت گیاهان نسبت به کمبود رطوبت خاک در مراحل مختلف رشد فرق می کند.

    تاثیر کم آبی بر روی سبز شدن بذر:

    با اینکه سبز شدن بسیاری از بذرها در رطوبت های کم انجام می شود، اما تاخیر در سبز شدن بذر و پایین بودن سرعت آن سبب تضعیف قدرت رشد گیاهچه می شود. خرابی ساختمان خاک و وجود کلوخه های درشت در اطراف بذر سبب عدم تماس مناسب بذر با خاک شده و از عوامل اصلی در کاهش سرعت و میزان سبز شدن بذرها می باشد. به علاوه، در شرایط جوی و پشته، وجود کلوخه های درشت و خشک سبب عدم فرم گیری پشته و ریزش پشته در اثر فشار چرخ ردیف کار می گردد.

    در شرایط وجود کلوخه های درشت و خشک، بهتر است مدتی قبل از کاشت در شرایط کشت مسطح و نیز مدتی قبل از پشته بندی (در شرایط کشت جوی و پشته) آبیاری به عمل آید. عملیات بعدی شامل کاشت در شرایط مسطح و یا پشته بندی و بلافاصله کاشت بذر در روی پشته، در وضعیت گاورو بودن خاک به عمل آید.

    کاشت در خاک مرطوب و در نتیجه تماس مطلوب بذر با خاک سبب تسریع و افزایش درصد سبز شدن می گردد. بسته به شرایط جوی، آبیاری پس از کاشت در خاک مرطوب بلافاصله پس از پایان کاشت و یا تا چند روز بعمل می آید. در شرایط کاشت زودهنگام بهاره نواحی نیمه خشک و مرطوب تر، انتظار می رود که خاک در اثر بارندگی های زمستانه مرطوب باشد.

    در این شرایط کاشت زودهنگام بهاره نواحی خشک با زمستان نیمه سرد و سردتر نیز امکان آبیاری قبل از کاشت وجود ندارد. زیرا خاک ممکن است به دلیل پتانسیل تبخیر و تعرق و یا وقوع باران، به موقع به حالت گاورو در نیاید و کاشت به تاخیر افتد. در شرایط خاک خشک، اولین آبیاری بلافاصله پس از کاشت به عمل می آید.

    چه میزان از رطوبت خاک برای سبز شدن بذر مناسب می باشد

    بهترین رطوبت خاک های معمول زراعی برای سبز شدن هنگامی است که ۵۰ تا۱۰۰ درصد از رطوبت قابل استفاده درخاک باقی مانده باشد. هرچندبسیاری از گیاهان زراعی ممکن است پس از مصرف نزدیک به ۷۵ درصد رطوبت قابل استفاده از خاکهای معمول زراعی نیزبا سرعت قابل قبولی سبز شوند.

      بیماری قارچی لکه نواری جو

    گیاهچه درمراحل اولیه رشد، ریشه توسعه یافته ای نداشته و فقط از رطوبت لایه سطحی خاک می تواند استفاده نماید. قطر لایه سطحی خاک که بذر در آن قرار گرفته است از چند سانتیمتر تجاوز نمی کند. این لایه تحت تاثیرکشش هوا برای جذب آب طی مدت کوتاهی پس از آبیاری، رطوبت قابل استفاده خود را از دست داده، به شدت و به سرعت خشک می شود و بطور فزاینده ای برای سبز شدن بذر نا مناسب می گردد.

    آبیاری بافواصل کوتاه (۳تا۴ روز در آب و هوای گرم و خشک) ولی سبک برای مرطوب نگه داشتن لایه سطحی خاک و استقرار گیاهچه لازم است. با گسترش ریشه، به مقاومت گیاه نسبت به خشکی اضافه می شود.

    زمان مناسب برای آبیاری گیاه

    بسیاری از گیاهان زراعی را هنگامی آبیاری می کنند که حدود ۵۰ تا حداکثر ۷۵ درصد از کل رطوبت قابل استفاده اکثر خاک های زراعی مصرف شده باشد. این میزان رطوبت برابر پتانسیل خاصی از آب در کلیه خاک ها نبوده و برای خاک ها، گیاهان و اقالیم مختلف فرق می کند. از آنجاییکه جذب آب و رشد گیاه تابعی از پتانسیل آب در خاک است، لذا پتانسیل آب در خاک را معیار صحیح تری برای انجام آبیاری دانسته اند.

    با این حال، بیشتر متخصصین با توجه به بافت خاک و شرایط اقلیمی موجود، از مصرف رطوبت قابل استفاده در گیاه (به صورت نسبت یا درصد) استفاده کرده و زمان آبیاری محصولات را تعیین نموده اند. شکل ۱ رابطه بین میزان رشد گیاه و رطوبت خاک را نشان می دهد. دیده می شود که حداکثر رشد گیاه در رطوبتی کمتر از حد ظرفیت مزرعه به وقوع می پیوندد، زیرا وجود اکسیژن کافی در خاک نیز برای فعالیت های ریشه ضرورت دارد.

    بعلاوه فراوانی رطوبت خاک سبب تحریک رشد رویشی گشته که زیادی آن نامطلوب می باشد. زمان مناسب آبیاری با نوع گیاه و مرحله رشد آن، عمق توسعه ریشه، بافت خاک، کیفیت آب مصرفی و شرایط محیط بستگی دارد. واضح است که چنانچه آب در اختیار زارع نباشد، آبیاری به تاخیر خواهد افتاد و عملکرد محصول نیز پایین خواهد رفت. نیاز گیاهان مختلف به آب و تحمل آن ها در برابر کم آبی متفاوت است.

    طی دوران رشد رویشی ممکن است گیاه را پس از مصرف ۵۰ تا ۶۵ درصد از رطوبت قابل استفاده در خاک های معمول زراعی (پتانسیل آب در خاک ۰٫۵- تا ۲- اتمسفر بسته به حساسیت گیاه به تنش رطوبتی) آبیاری نمود. مراحل گل دهی، گرده افشانی، تشکیل و پرشدن سریع دانه حساسیت زیادتری در مقایسه با سایر مراحل رشد درمقابل خشکی دارند.

    آبیاری گیاه در این مرحله پس از مصرف ۵۰ تا ۵۵ درصد از رطوبت قابل استفاده در خاک های معمول زراعی (پتانسیل حدود ۵/۰ – اتمسفر) انجام می شود. همراه با کاهش سرعت رشد دانه، از حساسیت گیاه به خشکی کاسته می شود و در نتیجه می توان بر فواصل آبیاریها افزود. همچنین لازم است رطوبت خاک را در مرحله خشک شدن دانه نقصان داد، تا محصول برای برداشت آماده گردد. به این طریق و با نزدیکتر شدن به زمان برداشت فاصله آبیاری ها افزوده می شود.

    انجام آبیاری پس از ۶۰ درصد از رطوبت قابل استفاده (پتانسیل آب در خاک حدود ۱- اتمسفر) در زمان کاهش سرعت رشد دانه تا انجام آبیاری پس از مصرف ۷۵ درصد از رطوبت قابل استفاده (پتانسیل آب در خاک حدود ۴- اتمسفر کمتر) در زمان سفت شدن دانه و به عنوان آخرین آبیاری، در محصولات مقاوم به خشکی معمول می باشد.

    در گیاهان گل غیرانتهایی، رشد رویشی، تولیدگلهای جدید و پرشدن بعضی از دانه ها با زمان خشک شدن دانه های تولید ده از گلهای قدیمی همراه می باشند. افزایش فواصل آبیاری یا قطع بموقع آبیاری از راههای موثر در محدودسازی تشکیل گل های ناخواسته وکاهش غیریکنواختی رسیدگی این گونه گیاهان است.

    رابطه بین زمان آبیاری و سن گیاه

    از نقطه نظرآب مصرفی گیاه، بایستی توجه داشت که هر چه بافت های رویشی گیاه توسعه بیشتری داشته باشند به آب بیشتری نیاز می باشد. درعین حال، هرچه گیاه مسن تر گردد، ریشه آن (درصورن عمیق بودن خاک) عمیق تر بوده و حجم بیشتری از خاک را در دسترس دارد. بطور کلی، با پیشرفت رشد گیاه و نیز افزایش فواصل آبیاری، آب بیشتری از خاک تخلیه می گردد و انجام آبیاری سنگین (مصرف حجم زیادی آب در هر آبیاری) ضرورت می یابد.

    ضخامت لایه ای از خاک که ریشه در آن فعالیت دارد با نوع گیاه و میزان رشد آن تغییر می کند. مثلا عمق فعالیت ریشه یونجه ای که تازه کاشته شده است ممکن است از۳۰ سانتیمتر تجاوز نکند، اما عمق فعالیت ریشه یونجه سه ساله به بیش از ۲ متر برسد و یا حدود ۸۰ درصد از ریشه سیب زمینی تا عمق ۶۰ سانتیمتری خاک پراکنده است. اماریشه گیاهانی مثل گندم، ذرت و پنبه می توانند تا عمق ۲ متری در خاکهای زراعی نفوذپذیر گسترش یابند.

    دستگاه تانسیومتر و بلوک گچی برای تعیین تغییرات رطوبتی خاک

    اطلاع از عمق توسعه ریشه وتغییرات رطوبتی خاک (ازسطح تا پایین ترین عمق فعالیت ریشه) برای تعیین زمان آبیاری و تعیین حجم آب مصرفی درهر آبیاری ضرورت دارد. تعیین تغییرات رطوبتی خاک درلایه مذکور تاحدی مشکل است. بهمین جهت غالبا از طریق بکارگیری همبستگی بین تغییرات رطوبتی خاک در عمق خاصی (مثلا عمق ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری) باتغییرات رطوبتی خاک در کل عمق توسعه ریشه نسبت به تعیین زمان آبیاری اقدام می کنند.

    به این طریق می توان دستگاههای اندازه گیری رطوبت خاک مثل تانسیومتر (شکل ۱) و یا بلوک گچی ( شکل ۲) را در این عمق قرار داد و یا برای تعیین درصد تخلیه رطوبت خاک وتعیین زمان آبیاری از عمق ۲۰ تا ۳۰ سانتیمتری نمونه برداری کرد. درصورت امکان، بهتراست یک دستگاه اندازه گیری اضافی را در عمق بیشتری (مثلا ۴۵ تا ۶۰) سانتیمتری قرار داد و ایده مناسبتری از وضعیت رطوبتی خاک در ناحیه توسعه ریشه بدست آورد.

    ابیاری 1

    شکل ۱ : دستگاه تانسیومتر (شکل سمت چپ) و دو تانسیومتر با طول های متفاوت که در دو عمق مختلف از خاک قرار داده شده اند.

    ابیاری 3

    شکل ۲ : دستگاه بلوک گچی که توسط طوری احاطه شده است، در داخل خاک و در داخل عمق اندازه گیری رطوبت قرار داده می شود. بعضی از انواع بلوک گچی فاقد توری محافظ می باشند.

    البته دستگاههایی مانند نوترون متر(neutron meter) وجود دارند که می توانند میانگین رطوبت خاک را در محدوده ای از عمق خاک و یا در هر نقطه از خاک تا عمق توسعه ریشه اندازه گیری نمایند. برای این کار، قسمت حساس دستگاه (شکل ) را در لوله های آلومینیومی یا فولادی خاصی که قبلا در خاک و تا عمق توسعه ریشه فرو کرده اند وارد می سازند و با استفاده از منحنی های استاندارد، مقدار رطوبت خاک را می سنجند.

    حتما بخوانید  فرآیند کاشت جو

    رادیواکتیو بودن دستگاه، عدم دقت سیستم در نزدیکی سطح خاک و تاثیر مقدار ماده آلی خاک برنتایج از مشکلات کار با این دستگاه گران قیمت می باشند. از آنجایی که دقت اندازه گیری رطوبت خاک به مقدارماده آلی آن و سایر خصوصیات خاک بستگی دارد، لازم است برای هر خاک منحنی استاندارد مناسب برای سنجش رطوبت آن تهیه گردد.

    نقش بافت خاک در تعیین زمان آبیاری

    بافت خاک نیز در تعیین زمان آبیاری نقش مهمی دارد. هرچه بافت خاک ریزتر باشد، ظرفیت نگهداری آب بیشتری دارد. برعکس، خاکهای شنی آب کمی در خود نگهداشته و خیلی زود خشک می شوند. پس هرچه بافت خاک درشت تر باشد، فاصله دو آبیاری را کمتر گرفته ولی آبیاری را سبکتر (مصرف حجم کمتری آب در هر با رآبیاری) انجام می دهند. افت پتانسیل آب با مصرف درصد کمی از رطوبت قابل استفاده در خاکهای دارای بافت ریز شدید است. بهمین جهت، درمورد این گونه خاکها درصد تخلیه رطوبتی کمتری مجاز است (شکل ). به عمق خاک زراعی نیز بایستی توجه داشت.

    اگرعمق خاک زراعی فقط ۶۰ سانتیمترباشد، محیط توسعه ریشه و ذخیره رطوبتی خاک محدود بوده وگیاه نسبت به تغییرات رطوبتی بسیار حساس خواهد بود. امادرصورتی که عمق خاک زراعی ۲ متر باشد و ریشه گیاه تا این عمق توسعه یافته باشد، مقدار رطوبت زیادتری در اختیار گیاه بوده و حساسیت گیاه نسبت به تغییرات رطوبتی خاک کمتر از حالت قبل خواهد بود. تغییرات رطوبتی درشیبهای مختلف نیز فرق می کند. شیب های رو به شمال رطوبت کمتری نسبت به شیبهای رو به جنوب از دست می دهند. فواصل آبیاری را بایستی در شیبهای رو به جنوب کمتر از شیب های رو به شمال گرفت.

    تنظیم فواصل آبیاری برای خاک یا آب شور

    چنانچه آبی که برای آبیاری مصرف می شود دارای نمک زیادی باشد و یاخاک شور باشد، پتانسیل اسمزی محلول خاک پایین خواهدبود. در این شرایط، کل پتانسیل آب (جمع پتانسیل های متریک و اسمزی) درخاک، با یک میزان رطوبت ثابت، پایین تر از خاک های غیر شور می باشد. بنابراین، فواصل آبیاری را در خاک های شور و یا هنگامی که آب آبیاری شور است کمتر می گیرند. در صورتیکه پتانسیل آب (جمع پتانسیل های متریک و اسمزی) در خاک معیار آبیاری باشد، مشکلی در تعیین زمان انجام آبیاری خاکهای مختلف وجود نخواهد داشت.

    نقش شرایط آب و هوایی در تعیین زمان آبیاری

    شرایط آب وهوایی نیز یکی از عوامل مهم در تعیین نیاز به آبیاری است. مقدار آبی که بصورت تبخیر از سطح خاک و بصورت تعرق از سطح گیاه از دست می رود تابع خصوصیات خاک، پتانسیل تبخیر وتعرق، نوع گیاه و مرحله نمو آن است. امروزه با توجه به خصوصیات خاک و اطلاعاتی که در مورد تغییرات روزانه عوامل جوی وگیاهی جمع آوری می کنند و با استفاده از فرمولهایی زمان آبیاری مزارع بزرگ را تعیین می نمایند.

    برای تعیین زمان آبیاری مدلها وفرمولهای مختلفی وجود دارند که از بحث درباره آنها خودداری می شود. بطور کلی، هرچه تبخیر و تعرق حقیقی مزرعه شدیدتر باشد، فاصله آبیاری ها را کمتر می گیرند.

    تعیین زمان مناسب آبیاری از طریق لمس خاک با دست

    پتانسیل آب در خاک، نوع و مرحله رشد گیاه و پتانسیل تبخیر و تعرق بعنوان عوامل موثر در تعیین زمان آبیاری مورد اشاره قرار داده شدند. اما در اغلب موارد ممکن است که وسایل مورد نیاز برای انجام اندازه گیری های لازم جهت تعیین زمان آبیاری در دسترس نباشند. پیداکردن احساسی نسبت به رطوبت خاک برای تعیین زمان آبیاری بسیار مفید است. قاعده کلی آن است که تا هنگامی که رطوبت لمس خاک (بافت متوسط تا سنگین) به خوبی قابل احساس است، نیازی به آبیاری نیست.

    جدول  وضع خاکهای مختلف را در رطوبت های مختلف نشان می دهد. با استفاده از این جدول می توان زمان آبیاری را با توجه به وضع خاک و نیاز گیاه تعیین نمود. درصورتی که عمق توسعه و منطقه فعالیت ریشه مشخص نباشد، برای نمونه گیری از عمق ۲۰ تا ۳۰ سانتی متری استفاده می گردد. در عمل مقداری خاک را از عمق مورد نظر برداشته، درمشت می فشارند و تغییرات خاک و احساس را نسبت به خاک ارزیابی می کنند.

    برای سنجیدن رطوبت خاک با استفاده از این روش، مقداری خاک را برداشته و آن را در دست محکم بفشارید. زمانی که به شکل یک توپ در آمد آن را به آرامی و سه بار به بالا پرتاب کنید با استفاده از جدول شماره ۱ می توان رطوبت نسبی خاک های مختلف و در عمق های مختلف را تعیین کرد.

    با این که انجام آبیاری بموقع برای حصول حداکثر عملکرد ممکنه ضرورت زیادی دارد، اما گاهی آب کافی در دسترس نیست. از راههای مقابله با این شرایط، انجام آبیاری تکمیلی و کاشت بصورت “نیمه دیم” است. کاشت نیمه دیم غلات پاییزه و پنبه بهاره در اراضی که ظرفیت نگهداری آب زیادی دارند، انجام پذیر است.

    برای کاشت گندم بصورت” نیمه دیم” درمناطق نیمه مرطوب تا مرطوب بطریق زیر عمل می کنند: گندم را در پاییز و بدون انجام آبیاری می کارند و سبز شدن آن را به وقوع باران موکول می نمایند. در پایان زمستان تا اوایل بهار و تا زمانی که آب کافی در اختیار است، محصول را آبیاری می کنند. با کم شدن مقدار آب نسبت به قطع آبیاری گندم اقدام می نمایند. در مورد پنبه “نیمه دیم” بدین صورت عمل می شود که در پایان زمستان زمین را بصورت سیلاب یا نواری، آبیاری سنگینی می کنند و سپس با مساعد شدن هوا پنبه را می کارند.

    گاهی نیز تلاقی نیاز محصولات برای آب آبیاری وجود دارد. مثلا در بسیاری نواحی و تا زمانی که جو و گندم نیاز زیادی به آب دارند، کمبود آب آبیاری مشاهده می شود. درنتیجه کاشت محصولات دیگر با مشکل کمبود آب روبرو می باشد. بعضی از کشاورزان در این موقع نسبت به کاشت محصولاتی مانند چغندرقند، که تا حدی به خشکی مقاوم است اقدام می کنند.

    ولی پس از استقرار محصول و تا زمانی که محدودیت آب آبیاری وجوددارد، از آبیاری محصول استقرار یافته خودداری می نمایند. این عمل موجب توسعه عمقی ریشه می شود، ولی درهرحال ازعملکرد محصول کاسته می گردد.

    جدول 1- راهنمای تعیین مقدار رطوبت قابل استفاده ای که از خاک خارج گشته

    جدول ۱- راهنمای تعیین مقدار رطوبت قابل استفاده ای که از خاک خارج گشته

    چگونه اثرات سوء ناشی از کم آبی را در گیاه کاهش دهیم

    برای آنکه کم آبی خسارت شدیدی به گیاه وارد نسازد، باید رشد  اولیه گیاه را تا حدی کنترل نمود. این هدف را می توان با تاخیر در کاشت، کاهش مقدار نیتروژن کودی و انجام آبیاری فاصله دار (آبیاری تاخیری) حاصل نمود. آبیاری تاخیری موجب پیدایش مقاومت به خشکی نیز می گردد.

    موفقیت در این گونه برنامه ریزی ها به تاریخ آخرین آبیاری سنگین بهاره، تاریخ امکان آبیاری مجدد، بافت و عمق خاک، نوع گیاه، رقم مورد استفاده (از نظر زودرسی، میزان توسعه بافت های رویشی، عکس العمل ریشه به کاهش رطوبت خاک و به طور کلی مقاومت به خشکی) و شرایط آب و هوایی بستگی دارد.

    گردآورنده : سپیده مدنی کارشناس ارشد گیاه پزشکی

    منبع:

  • استقراض دولت برای خرید گندم و مخارج سلامت خانمان‌سوز است/ ۱۲ هزار میلیارد تومان هزینه بازپرداخت اوراق بدهی

    کد خبر: ۶۶۸۲۰۸                                تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۵ – ۰۳:۴۹
     
    مرکز پژوهش‌های مجلس

    استقراض دولت برای خرید گندم و مخارج سلامت خانمان‌سوز است/ ۱۲ هزار میلیارد تومان هزینه بازپرداخت اوراق بدهی

    مرکز پژوهش‌های مجلس سیستم مالیات ستانی را ضعیف خواند و نوشت: نه فقط برای بودجه عمرانی، بلکه برای بودجه جاری (از خرید گندم گرفته تا مخارج سلامت) هم متکی به قرض شده‌ایم.

    به گزارش مشرق، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش بررسی لایحه بودجه سال آینده به محدویت‌های بودجه‌ و اندازه بخش‌های مختلف اشاره کرده است.

    در بخشی از این گزارش می‌افزاید: ارقام بودجه می‌تواند بیانگر محدودیت‌های دولت در ارائه خدمات یا سیاست‌گذاری اقتصادی باشد، برای مثال، مقدار منابع عمومی دولت تقسیم بر جمعیت کل کشور (بودجه سرانه) در لایحه بودجه سال 1396، حدود 4 میلیون و 15 هزار تومان (4 میلیون تومان برای هر ایرانی) است.

    اگر پیش‌بینی عملکرد بودجه را ملاک قرار دهیم، این رقم اندکی بالای 3.3 میلیون تومان برای هر ایرانی خواهد بود. این عدد نشان می‌دهد که دست دولت برای خدمات‌دهی، برخلاف آن گونه که ممکن است، در برخی موارد تصور شود، تا چقدر بسته است.

    بیایید کمی دقیق‌تر هم نگاه کنیم و هزینه‌های اجباری دولت را در نظر بگیریم و بعد ببینیم چقدر فضای ابتکار عمل برای دولت باقی می‌ ماند. برآورد ما از عملکرد ارقام لایحه حاکی از آن است که در بودجه امسال، حدود 149 هزار میلیارد تومان صرف حقوق و دستمزد کارکنان فعلی و بازنشستگان خواهد شد.

    حقوق و دستمزد مقوله‌ای است که دولت‌ها نمی‌توانند چندان به آن دست بزنند و قدرت مانور خاصی در اینجا وجود ندارد. برآورد می‌کنیم حدود 12 هزار میلیارد تومان نیز صرف بازپرداخت اصل و سود اوراق بدهی مختلف خواهد شد که آنها هم اجباری هستند (در حال حاضر، پرداخت اسناد خزانه در بسیاری از موارد عملاً بر حقوق و دستمزد مقدم فرض می‌شود). به اینها اضافه کنید پول یارانه (یارانه غیرنقدی مانند یارانه نان، شیر مدارس و …)  و سایر موارد معمولاً اجباری مانند خرید کالا و خدمات و کمک‌های بلاعوض که در نهایت مجموعاً برآورد کل هزینه‌های جاری را به 225 هزار میلیارد تومان خواهد رساند.

    از طرف دیگر، کل درآمدهای دولت در لایحه از بابت مالیات و نفت و جرائم و … حدود 276 هزار میلیارد تومان است، اما برآورد می‌کنیم که درآمدهای محقق شده دولت برای سال آتی احتمالاً از 245 هزار میلیارد تومان تجاوز نخواهد کرد. برآورد می‌کنیم دولت بتواند نزدیک 19 هزار میلیارد تومان هم انواع اوراق قرضه، فروش شرکت‌ها و … در بازار بفروشد. (رقم لایحه 44 هزار میلیارد تومان است).

    با این حساب، احتمالاً دولت بتواند در مقابل 225 هزار میلیارد تومان هزینه، 264 هزار میلیارد تومان درآمد داشته باشد. به این ترتیب، با کسر این دو رقم از هم، ظاهراً فضای در اختیار دولت برای سیاست‌گذاری 40 هزار میلیارد تومان یا کمی بیشتر نیست.

    اما این فضای در اختیار دقیقاً چقدر بزرگ است؟ بهتر است بدانیم که 40 هزار میلیارد تومان به قیمت‌های چهار – پنج سال گذشته حدود یک سوم و کمتر است. حالا تصور کنید، با مثلاً 10 تا 15 هزار میلیارد تومان دقیقاً چه کارهایی می‌شود، انجام داد.

    بسیاری از پروژه‌های نیمه‌تمام عمرانی که از سال‌های قبل تعریف شده و هنوز تمام نشده هم باقی مانده است که دولت باید به آنها هم پول بدهد. برای فهم دقیق‌تر این نکته کافی است توجه کنیم که همین الان برای تکمیل صرفاً 60 درصد طرح‌های عمرانی (کل طرح‌ها منهای طرح‌های عمرانی متفرقه) در لایحه سال آینده،‌320 هزار میلیارد تومان مورد نیاز است! ضمن اینکه در بسیاری از بخش‌ها،‌ مانند بودجه سلامت، کسری پنهانی وجود دارد که در لایحه دیده نشده و دولت برای آنها احتمالاً نیازمند انتشار اوراق قرضه خواهد بود. اگر بدهی دولت به سیستم بانکی را هم به معادلاتمان اضافه کنیم که هیچ!

    در واقع، با وضعیت فعلی، عملاً جایی برای سیاست‌گذاری مالی در بودجه وجود ندارد. شاید بتوان گفت، کل پروژه‌های جدید تعریف شده در سال جاری که کمتر از 30 پروژه با اعتبار 500 میلیارد تومان است، نشان‌دهنده فضای واقعی در اختیار دولت برای عمران باشد.

    اما این محدود بودن فضای تصمیم‌گیری دولت (زیاد بودن حجم بودجه اجباری که عمدتاً بودجه جاری است) ممکن است، این تصور را ایجاد کند، اندازه اعتبارات دولت در ایران در برخی حوزه‌ها مثلاً در حوزه آموزش یا بهداشت و درمان زیاد است و باید کاهش پیدا کند.

    ترکیب مصارف بودجه بر اساس نوع مصارف طی سال‌های گذشته آمده است. احتمالاً این ترکیب در سال جاری نیز تغییر چندانی نخواهد کرد. سهم اعتبارات آموزش و بهداشت نسبت به تولید ناخالص داخلی در ایران و سایر کشورها مقایسه شده است.

    نتیجه ضمنی این مقایسه آن است که اگر چه اعتبارات جاری برخی حوزه‌ها (حوزه امور اجتماعی شامل آموزش و سلامت) نسبت به کل کیک دولت زیاد است، اما در مقایسه با ظرفیت اقتصاد چندان بزرگ نیست یا به عبارت دیگر، طرف مصارف چندان بزرگ نیست، بلکه طرف منابع با محدودیت مواجه است که می‌تواند ناشی از محدود بودن طرف درآمدستانی دولت، مثلاً سیستم مالیات‌ستانی ضعیف یا چند پاره بودن مدیریت باشد که باعث کاهش ظرفیت درآمدستانی دولت شده و این تصور به وجود آمده که راهکار افزایش فضای مالی تصمیم‌گیری دولت، نه بهبود سمت منابع که صرفاً کاهش شدید سهم مصارف مذکور باشد.

    البته موضوع میزان بهره‌وری از همین اعتبار موجود یا تورم نیروی انسانی در استخدام دولت در برخی اجزای بخش عمومی، با موضوع فشار اعتبارات این بخش‌ها (که دلیل اصلی موضوعیت یافتن این بحث است) تفاوت می‌کند، اگر چه در این مورد نیز باید خاطرنشان کرد که تعداد پایین نیروی مستخدم در بخش عمومی الزاماً رابطه مشخصی با سطح توسعه ندارد، چنانکه نسبت به کل شاغلین در ایران (بیش از 16 درصد) از متوسط کشورهای (21 درصد) OECD و بسیاری کشورهای با درآمد سرانه بیشتر نسبت به ایران، پایین‌تر و نسبت به برخی کشورها مثل ژاپن و کره بیشتر است. آنچه اهمیت دارد کارایی پایین نیروها در ایران است که نیازمند تحول در شیوه‌های انجام وظایف دولت و شیوه‌های ارزشیابی عملکرد آنهاست.

    بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد

    پیوست چهارم بودجه (پیوست بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد) حاوی اطلاعات مفیدی از نحوه کار دولت مبتنی بر عملکردی کردن بودجه (که زمانی به اشتباه عملیاتی کردن بودجه خوانده می‌شد) در راستای بهبود بهره‌وری است. تهیه بودجه مبتنی بر عملکرد معمولاً از شیوه‌های مختلف صورت می‌گیرد. یکی از این شیوه‌ها تعریف شاخص‌های عملکردی و سنجش عملکرد بر اساس این شاخص‌هاست. یکی دیگر از این شیوه‌ها، استفاده از محاسبات قیمت تمام شده است. یعنی اینکه هر واحد خروجی در سازمان به ازای چه مقدار تخصیص بودجه برای شرکت یا دولت تمام می‌شود.

    تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که به دلیل ماهیت خاص بخش عمومی، مبتنی بر عملکرد کردن بودجه عمدتاً برمبنای تعریف شاخص‌های عملکردی مناسب هر حوزه صورت می‌گیرد. در ایران، اما به دلیل دغدغه مرتبط با فضای مالی محدود دولت و فشار هزینه‌ها، تلاش شده که محاسبات قیمت تمام شده به شدت پررنگ شود که عملاً به ناکارآمد شدن و جدی نگرفتن آن از سوی دستگاه‌ها و سیستم اجرایی منجر شده است. شاید یک دلیل آنکه چرا پس از 15 سال از آغاز بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد در ایران همچنان این کار به طور ملموس خاصیتی نداشته است، اشتباه گرفتن ماهیت این شیوه بودجه‌ریزی باشد.

    برخی از عوارض محور قرار دادن قیمت  تمام شده در بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد عبارتند از:

    الف) در قسمت‌هایی که واحدهای سنجش کیفی ممکن است ملاک انجام بهتر کار باشد، عملیاتی کردن بودجه به این شکل و تعریف ملاک کمی، باعث کاهش بهره‌وری به جای افزایش آن شود. مثلاً فرض کنید برای یک واحد دانشگاهی،  تعداد پژوهش‌ها به عنوان ملاک عمل تعریف شود و آن واحد دانشگاهی تلاش کند، برای بهره‌ور نشان دادن خود، تعداد پژوهش‌ها را بدون توجه به کیفیت آنها یا حتی لزوم یا عدم لزوم انجام آنها افزایش دهد، یا برای یک واحد آموزشی تعداد آموزش نفرات ملاک سنجش شود و آن واحد تلاش کند تعداد نفرات آموزش‌دیده را افزایش دهد. به این ترتیب، «کیفیت» در این فرآیند قربانی شود.

    ب: اینکه برخی حوزه‌های عمل دولت، به شدت از نتیجه عمل حوزه‌های دیگر تأثیر می‌گیرند. مثلاً فرض کنید در حوزه‌های انتظامی یا فرهنگی، واحدهای سنجشی تعریف شود که این واحدها بیشتر از آنکه محصول عمل خود سازمان انتظامی یا فرهنگی باشد به شرایط اقتصادی و … بستگی داشته باشند.

    ج: برخورداری برخی حوزه‌ها از بودجه عمومی نه به خاطر ایجاد خروجی خاص که به خاطر آمادگی برای اقدام در زمان مقتضی است.

    د: برخی حوزه‌ها، تابع هزینه پایدار ندارند. به این معنی که بسته به زمان، مکان، مرحله اقدام و … میزان هزینه تفاوت می‌کند.

    با این توصیفات به وضوح مشخص است که یکی از راهکارهای نجات بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد در ایران از مخمصه فعلی، کاستن از نقش قیمت تمام شده واحد در آن و پررنگ کردن نقش شاخص‌های عملکردی در حوزه‌های مختلف است.

    15- بلای استقراض

    با مروری بر روند تأمین مالی دولت در چندین سال اخیر، یک پدیده خطرناک بیشتر از سایر آسیب‌های بودجه به چشم می‌خورد. آغاز اعتیاد به استقراض، اگر تا دو سال پیش گفته می‌شد صرفاً جهت تأمین منابع عمرانی ممکن است منابع محدودی اوراق قرضه منتشر کنیم. به سرعت به جایی رسیده‌ایم که نه فقط برای بودجه عمرانی، بلکه برای بودجه جاری و گذران امور روزمره (از خرید گندم گرفته تا مخارج سلامت) هم متکی به قرض شده‌ایم و این در حالی است که قادر به بازپرداخت قروض قبلی نیستیم و برای بازپرداخت بخشی از آنها قرض جدید می‌گیریم و اوراق قرضه منتشر می‌کنیم. این پدیده به تدریج در کنار به جای گذاردن آثار مخرب در سایر بازارها از طریق بالا بردن نرخ سود و مختل کردن سیاست‌های پولی، بر اساس برآوردهای ما در میان مدت 5 تا 7 ساله، به پدیده خانمان‌سوزی برای مالیه عمومی کشور تبدیل خواهد شد. ضمن اینکه منابع لازم برای بازپرداخت منابع استقراضی که قاعدتاً باید تمام و کمال در بودجه سالیانه درج شود. به دلیل مختلف ناقص درج می‌شود و به بی‌انضباطی مالی دامن می‌زند.

    برخی از موارد استقراض (بدون در نظر گرفتن موارد شبیه استقراض) در لایحه 1396 عبارتند از:

    44 هزار میلیارد تومان در جداول کلان بودجه

    5 میلیارد دلار استقراض خارجی

    5 هزار میلیارد تومان جهت بازپرداخت قروض قبلی

    3 میلیارد دلار بابت بازپرداخت قروض قبلی شرکت نفت

    انتشار اوراق استقراضی برای تمام دستگاه‌های قوای مقننه و قضائیه و سایر نهادها هم مجاز است، وثیقه‌اش هم اموال و داریی‌های آنها!

    نتیجه‌گیری، ضرورت اصلاحات ساختاری در اقتصاد و بودجه

    تاکنون با تصویری کلی از رند دخل و خرج کشور در بودجه آشنا شده‌ایم، اینکه مثلاً هزینه دولت تقسیم بر تعداد کل جمعیت کشور، برای صنعت و معدن 12 هزار تومان، برای آموزش و پژوهش 700 هزار تومان، برای مسکن و عمران 80 هزار تومان، برای بهداشت و درمان 600 هزار تومان و برای محیط زیست و هوا حدود 6 هزار و پانصد تومان است یا کل فضای در اختیار دولت برای خلاقیت و انعطاف در بودجه ممکن است به 400 هزار میلیارد تومان هم نرسد (معادل 500 هزار تومان در سال برای هر نفر) همچنین متوجه شدیم که ساختار بودجه کشور با مشکلات فراوانی روبه‌رو است از دقت پایین پیش‌بینی‌های بودجه‌ای تا حجم بالای اعتبارات اختصاصی و چند‌پاره بودن بودجه و از وجود پول ثانویه عجیب در جریانات مالی کشور تا وابستگی بالا به نفت و کسری بودجه واقعی زیاد.

    همچنین متوجه شده‌ایم که نه تنها بودجه به دلیل محدودیت‌ فضای در اختیار دولت،‌از حالت سند سیاست‌گذاری خارج شده است بلکه به دلیل دقت پایین آن، وظیفه اولیه آن به عنوان سند دخل و خرج دولت را نیز به خوبی ادا نمی‌کند.

    در مجموع از موارد ذکر شده در این گزارش می‌توان چندین نتیجه کلی گرفت:

    اولین نتیجه:‌ محدودیت شدید بودجه‌ای و یا آنگونه که ذکر شد،‌ عدم امکان سیاست‌‌‌گذاری جدید در بودجه است. دانستن همین نکته می‌تواند از جنبه‌های مختلف مفید باشد. چه در درک محدودیت‌های دولت و مجلس و تعدیل انتظارات و چه در شناسایی وعده‌های شدنی از نشدنی به خصوص در آستانه انتخابات مختلف.

    دومین نتیجه: می‌تواند آگاهی به ضرورت مشارکت مردم در اقتصاد باشد. سوال این است که آیا مثلاً می‌توان با صرف هزینه 79 هزار تومان در سال، مسکن لازم برای بی‌مسکن‌ها کشور را فراهم کرد؟ یا با صرف هزینه کمی بیش از 6 هزار تومان در سال برای هر نفر، محیط زیستی مناسب داشت؟ مسلماً پاسخ منفی است راهکار در مردمی‌سازی اقتصاد و ورود نهادهای مدنی و مردم در امر توسعه کشور است.

    سومین نتیجه:‌ که شاید مهمترین این نتایج باشد، ضرورت اصلاحات ساختاری در مدیریت بخش عمومی کشور است. محوریت این اصلاحات ساختاری باید معطوف به افزایش بهره‌وری و کاستن از هزینه‌های غیرضروری باشد. یعنی اینکه با هر هزار تومان پولی که الان مثلاً در حوزه بهداشت، اقتصاد، صنعت و … صرف می‌شود بتوان کار و خروجی بیشتری به دست آورد. با توجه به محدودیت مالی دولت، می توان گفت که دوره شد متکی به منابع مالی دولت و به ویژه درآمدهای نفتی پایان یافته و عصر رشد متکی به اصلاحات ساختاری و بهره‌وری آغاز شده است.

    برای مثال:

    در حوزه بهداشت و درمان، با کاهش هزینه‌های غیرضروری برای درمان بیماری‌ها (هزینه‌های القایی) که با افزایش بار مالی این بخش بر بودجه عمومی از طریق بیمه‌ها می‌انجامد، بودجه این بخش را صرف مقوله‌های مهمتری در حوزه درمان کرد.

    کیفیت آسفالت استفاده شده برای جاده‌‌سازی را افزایش داد و از این طریق هزینه‌های لازم را برای تعمیرات هر ساله جاده‌ها را کاهش داد.

    با الکترونیکی کردن کارها، از حجم کارمند دولت و حتی کاغذ مورد استفاده و هزینه‌های مرتبط آن کاست.

    با بهینه کردن سیستم حمل ونقل از هزینه سوخت مورد استفاده این بخش کاست.

    چهارمین نتیجه: نیز ضرورت اصلاحات ساختاری در فرآیند تدوین و تصویب بودجه است، به گونه ای که اشکالات ذکر شده در این گزارش ازجمله دقت پایین بودجه و سایر اشکالات ذکر شده رفع شود.

  • لطفا گوسفند نباشید

    لطفا گوسفند نباشید

    به خاطر بسپار:

    هر گاه ما چیزی را نفهمیم آنرا تصادفی یا اتفاقی می نامیم؛ در حالیکه هیچ چیز تصادفی در دنیا وجود ندارد.

    به خاطر بسپار:

    ما تارو پود بدبختی را خود می بافیم و اسم آنرا می گذاریم: سرنوشت.

    به خاطر بسپار:  هر جا که ژرف ترین درد است؛ عظیمترین آموزس را در بر دارد.

    به خاطر بسپار: کسی که راه غلطی را می رود، بیشتر شلنس آنرا دارد که به راه درست آید تا کسی که راه درست را غلط می رود.

    سوال از مایکل جردن ستاره بسکتبال سیاهپوست آمریکا: علت موفقیت شما چیست؟ جواب: من حاضر نیستم در هیچ کاری به مقام دوم قناعت کنم.

    به خاطر بسپار: هواناکترین ناباوری، ناباوری نسبت به خودتان است.

    با خود بخوان: در زندگی من شکست وجود ندارد تا زمانیکه از آن درس گرفته باشم.

    از اوقاتیکه بله می گویید ولی در واقع منظورتان نه است آگاه باشید.

    به خاطر بسپار: شکست، یا می شکند یا شکسته می شود. بستگی به شما دارد.

    یادن باشد:دیگران را آراد بگذار؛ آزاد در پذیرفتن تو….آزاد در روی برگرداندن از تو.

    به خاطر بسپار: کسانی که نمی توانند گذشته خود را بیاد آورند، محکومند که آنرا تکرار کنند.

    پساز خواندن کتاب لطفا گوسفند نباشید خواهید دانست؛ اگر می خواهید دشمنانتان را ناراحت کنید، سکوت کنید و او را تنها بگذارید.

    یادت باشد؛ یک دوست شاد، شمعی است در محفل یاران.

    یادت باشد؛بی نظمی، مخالف آرامش است؛ نظم، فضای آرامی را برای شما مهیا می کند. و در آن احساس آرامش می کنید.

    ببینید چه چیزی در زندگی شما مهم است؛ پول، مقام، روابط ؛ و بر اساس آن زندگی را اولویت بندی کنید. پس از آن دیگر در انجام کارهای روزانه، نگران چیزهای بی اهمیت نخواهید بود.

    یادت ب اشد: کردار خوب از نیت خوب بهتر است.

    فراموش مکن: همواره اندیشه و قلمی از طلا داشته باشید.

    به یاد بسپار: وقتی بدترینها را پذیرفته ایم، چیزی برای از دست دادن نداریم، نتیجه: آرامش ذهنی.

    برای شاد بودن به آنچه دارید بیندیشید و پیوسته بگویید: شکر، شکر، شکر.

    به یاد بسپا:خنده، نوع دیگر نیایش است.

    فراموش نکن: از آن جهت که شاد هستیم، نمی خندیم؛ چون می خندیم، شاد هستیم.

    مسئله ای داشتن نشان زندگی است، چون فقط مردگان مسئله ای ندارند.

    فراموش مکن: خنده در حکم آفتاب در منزل است.

    انسان تنها موجودی است که از موهبت خندیدن برخوردار است.

    فراموش مکن: خوشبختی این نیست که هستی یا چه داری، خوشبختی صرفا آن چیزی است که در فکر تو می گذرد.

    با یاد بسپار: اگر سکوت را نه بعنوان نبودن صدا، بلکه به عنوان لحظه آرامش و صلح و صفا در نظر بگیرید. به زودی این حالت را تحسین خواهید کرد.

    همواره بدان که شکست، یک واقعه و رویداد است، نه هویت تو.

    یادت باشد: منشأ هر بیماری از روح و فکر آدمی است، هر عارضه جسمی ابتدا در روح مأوا می کند و بعد سراغ جسم می آید، پس مواظب غذای وحت باش.

    یادداشت کن: آدمها در یک چیز مشترک هستند؛ متفاوت بودن.

    به خاطر بسپار که شکست، یا می شکند یا شکسته می شود، بستگی به شما دارد.

    یادت باشد: خداوند بهترین رفیقاست.

    هرگز از یاد نبرید که قلب حق شناس از مواهب طبیعت بهره بیشتری می برد.

    می توانی به هر آنچه که داری شک کنی، اما برای لحظه ای به خود اعتماد کن و زندگی خود را با آن سرشار کن

    ، فراموش نکن ابراز نکردن رنجش، راهیست برای مردن عشق.

    یادت باشد: احساساتی را که ابراز نمی کنی، افسار زندگیت را به دست می گیرند.

    عبارت تأکیدی دکتر شریعتی که می تواند مؤثرترین نیز باشد:

    اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا با ما هست، او جانشین همه نداشتن ها است. نفرینها و آفرینها بی ثمر است. اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند، و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد، تو مهربان آسیب ناپذیر من هستی، ای پناهگاه ابدی تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی.

     

  • تجزیه و تحلیل مزایا و معایب بالفعل کشت گیاهان تراریخته در جهان و پیشنهاد راهکارهای سیاستی برای کشور ایران

    ۹۵/۰۹/۳۰ :: ۰۷:۵۶

    تجزیه و تحلیل مزایا و معایب بالفعل کشت گیاهان تراریخته در جهان و پیشنهاد راهکارهای سیاستی برای کشور ایران

    خبرگزاری فارس: تجزیه و تحلیل مزایا و معایب بالفعل کشت گیاهان تراریخته در جهان  و پیشنهاد راهکارهای سیاستی برای کشور ایران

    این نوشتار بیشتر با رویکرد مطالعه مزایا و معایب گیاهان تراریخته بر سلامت محیط زیست و کشاورزی می­ باشد و ضمن بررسی آثار بالفعل کشت این گیاهان بر کشاورزی و محیط زیست، با تجزیه و تحلیل گزارشات موجود، راهکارهای سیاستیِ اصولی برای اتخاذ تصمیمات مقتضی پیشنهاد داده است.

    چکیده:

    زیست ­فناوری به ­عنوان یکی از فناوری­ های نوین، در حوزه ­های مختلف زیستی از جمله صنعت کشاورزی دارای کاربردهای فراوانی است. تولید و کشت گیاهان تراریخته به عنوان یکی ازفناوری­ های نوین در دو دهه گذشته در سطح دنیا بیم­ ها و امیدهای فراوانی در پی­داشته است. چراکه این گیاهان در کنار مزایای بالقوه، دارای برخی مخاطرات بالقوه و بالفعل برای محیط زیست و کشاورزی می­ باشد و همچنین برخی آسیب­ های احتمالی برای سلامت بشر نیز برای این گیاهان ذکر شده است. از جمله مزایای بالقوه گیاهان تراریخته می­توان به ظرفیت این گیاهان در توسعه کشاورزی در اراضی نامناسب و کم ­حاصلخیز (مانند اراضی خشک و شور) و همچنین بهبود کمّی و کیفی محصولات غذایی در سطح جهان اشاره کرد. که اکثر این مزایا به صورت فرضی بوده و در عمل کمتر محقق شده است. در کنار این مزیت­ های بالقوه، همچنین گیاهان تراریخته دارای مخاطرات احتمالی برای سلامت انسان و مخاطرات اثبات­ شده برای محیط زیست و کشاورزی می­ باشد. بنابراین لازم است این مخاطرات در دو بازه زمانی کوتاه­ مدت و بلندمدت ارزیابی شده و سپس راهکارهای مناسب علمی و مدیریتی جهت ممانعت یا تحدید مخاطرات ارائه گردد، هر چند محققان بر این باورند که در حال حاضر و با دانش فنی موجود نمی­ توان بر مخاطرات زیست­ محیطی این گیاهان فائق آمد. در ضمن با توجه به اینکه کیفیت و کمّیت مخاطرات گیاهان تراریخته بر سلامت محیط زیست و سلامت انسان، متاثر از ماهیت و روش آزمایشگاهی ایجاد آنها نیز می ­باشد و همچنین تشخیص قطعی تغییرات گاهاً ناممکن است، لذا با عنایت به شرایط ایدوئولوژیک نظام در سطح جهانی، باید واردات چنین محصولاتی نیز ممنوع اعلام شود. این نوشتار بیشتر با رویکرد مطالعه مزایا و معایب گیاهان تراریخته بر سلامت محیط زیست و کشاورزی می­ باشد و ضمن بررسی آثار بالفعل کشت این گیاهان بر کشاورزی و محیط زیست، با تجزیه و تحلیل گزارشات موجود، راهکارهای سیاستیِ اصولی برای اتخاذ تصمیمات مقتضی پیشنهاد داده است.

    موسسه سیاست پژوهی تمدن اسلامی، پاییز 1395.