شرکت سهامی زراعی جام

برچسب: کشاورز

  • کشاورزی جهان در ۱۰ سال آینده را ترسیم کرده‌ایم

    کشاورزی جهان در ۱۰ سال آینده را ترسیم کرده‌ایم

    شناسه خبر: 1352380 سرویس: اقتصادی

    دگرو مونت

    مدیر نمایشگاه بین‌المللی SIMA فرانسه گفت: این نمایشگاه چشم‌انداز ۱۰ ساله‌ای از فعالیت‌ها و عملکرد کشاورزان جهان است و گذشته‌ای از کار و فعالیت کشاورزان را نشان می‌دهد، اینکه آنها تا چه میزان بر مسایلی مانند بهره‌وری در کسب و کارشان تمرکز کرده اند.

     مارتینه دگرمونت در گفت‌وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم درباره برگزاری نمایشگاه بین المللی کشاورزی SIMA فرانسه اظهار کرد: نمایشگاه SIMA 2017 به عنوان یک رویداد مهم بین‌المللی در بخش کشاورزی جهان به شمار می‌رود که چالش‌های بخش کشاورزی را نیز به نمایش می‌گذارد.

    وی افزود: این نمایشگاه چشم‌انداز 10 ساله‌ای از فعالیت‌ها و عملکرد کشاورزان جهان است و گذشته‌ای از کار و فعالیت کشاورزان را نشان می‌دهد، اینکه آنها تا چه میزان بر مسایلی مانند بهره‌وری در کسب و کارشان تمرکز کرده اند.

    مدیر نمایشگاه SIMA با تاکید بر اهمیت کشاورزی پایدار و جایگاه آن در این نمایشگاه اظهار کرد: جایگاه کشاورزی پایدار در نمایشگاه صنعت کشاورزی SIMA از اهمیت قابل توجهی برخوردار است، زمانی که بخش کشاورزی دچار تغییرات ناشی از بحران‌های زیست محیطی شده بود؛  نمایشگاه SIMA جایگاه خود را استحکام بخشید و به عنوان ابزار معرفی کسب و کار برای تمام بخش‌های بازار کشاورزی به همراه نوآوری‌ها در جهان شناخته شد.

    دگرمونت تصیرح کرد: این نوآوری‌ها در بخش کشاورزی در آینده‌ای نزدیک منجر به رشد و توسعه صنعت کشاورزی دنیا خواهند شد. اگر واقع بین باشیم SIMA به عنوان مکانی برای عرضه نوآوری‌ها با مشارکت تمام زیربخش‌های کشاورزی (کمیسیون انرژی اتمی فرانسه، دانشگاه‌های کشاورزی 7 کشور، منابع کشاورزی و صنعتی) شناخته شده است.

    وی گفت: در این رویداد Start up Village(اپلیکیشن روستا) با هدف معرفی شرکتهای نوپا با  بیش از 600 محصول را عرضه می‌شود و به طرح‌های برتر نیز جایزه نوآوری SIMA اهدا می‌شود.

    ترسیم آینده کشاورزی جهان در SIMA

    مدیر نمایشگاه SIMA ادامه داد:حضور بازدیدکنندگانی از 142 کشور جهان از این نمایشگاه نشان دهنده تمایل رو به افزایش علاقه‌مندان از این رویداد مهم بین‌المللی کشاورزی است.

    دگرمونت در توضیح بخش‌های مختلف این نمایشگاه گفت: بخش نخست، گالری اولین نوآوری‌ها (جدید) است، در این نمایشگاه آینده کشاورزی دنیا با موضوع طی 10 سال کشاورز شوید، مورد بررسی قرار گرفت. این بخش نیز شامل تکنولوژی‌ دیجیتال، روباتیک، محیط زیست اقتصادی، ژنومیک، نشست‌ها، پروژه‌های دانشجویی فرانسه و بین‌المللی، تصویر کشاورزان از نوآوری فرانسه و جهان، گالری نوآوری و نوآوری‌ آزاد است.

    وی افزود: بخش دوم به جایزه نوآوری SIMA و بخش سوم به Start up Village اختصاص دارد و بخش چهارم API-Agro Hackathon،  طراحی برنامه‌های کشاورزی نوآور است.

    گفتنی است

  • قیمت گندم و ذرت، شاخص قیمت غذا در FAO را بالا برد

     

     

      تاریخ:      سه شنبه ١٧ اسفند ١٣٩٥        ساعت:     ٠٩:٢٤

    قیمت گندم و ذرت، شاخص قیمت غذا در FAO را بالا برد

      اختصاصی/ افزایش قیمت گندم و ذرت به بالا رفتن شاخص قیمت غذا در سازمان کشاورزی سازمان ملل (FAO) کمک کرد. شاخص قیمت غذای FAO در ماه فوریه به 5/175 رسید که بالاترین مقدار در طول دو سال گذشته است و 5/0 درصد نسبت به شاخص قیمت ماه ژانویه و 2/17 درصد نسبت به شاخص قیمت ماه فوریه سال گذشته افزایش داشته است.

                

    شاخص قیمت غلات FAO نیز به 6/150 در ماه فوریه رسید که 5/2 درصد از ماه ژانویه بیشتر است.
    قیمت گندم در معاملات تجاری حدود 3 درصد افزایش یافته اما قیمت ذرت افزایش کمتری داشته است.

    FAO  همچنین اولین پیش‌بینی خود را برای تولید جهانی گندم در سال 2017 اعلام کرده است. براساس پیش‌بینی این سازمان، میزان تولید جهانی گندم 5/744 میلیون تن خواهد بود که 8/1درصد از سال 2016 کمتر است.

  • قیمت تنظیمی به جای خرید تضمینی در دستور کار دولت است

    قیمت تنظیمی به جای خرید تضمینی در دستور کار دولت است
     

    علی طیب نیا وزیر امور اقتصاد و دارایی
    سایت کشاورزی ایران ‌( www.IranianAgriculture.com ) – وزیر اقتصاد گفت که دولت مصمم است از ظرفیتهای موجود در بورس برای بخش کشاورزی استفاده کند، بر این اساس سیاست قیمت تنظیمی که به جای خرید تضمینی تعیین  شده، فرایند  را سهل کرده است.

    به گزارش سایت کشاورزی ایران به نقل از خبرنگار مهر، علی طیب نیا  در مراسم رونمایی از سامانه معاملات پسته در بورس کالا گفت: پسته یکی از مزیت های بخش کشاورزی ایران است و امروز در این جلسه به نوعی شاهد پیوند بین بازار سرمایه و کشاورزی هستیم این در حالی است که در فرایند ایجاد اشتغال و مقابله با فقر، مجبور به تمرکز برروی بخش کشاورزی هستیم.  

    وزیر امور اقتصادی و دارایی افزود: در عین حال امنیت غذایی که در استقلال کشور هم نقش دارد، از کشاورزی است و راه اندازی معاملات پسته در بورس یکی از راههای جهانی شدن پسته است. شکل گیری یک بازار منسجم و فرایند کشف قیمت در یک بازار رقابتی سبب حضور این محصول در بازارهای بین الملل است.  

    وی تصریح کرد: اقتصاد مقاومتی که جهت گیری اقتصاد مارا تشکیل می دهد، برون گرا است و اگر میخواهیم از ظرفیت داخلی به خوبی استفاده کنیم چاره ای جز حضور در اقتصاد بین المللی نداریم.

    به گفته طیب نیا، اقدامی که امروز صورت گرفت و در آینده شاهد تعمیم این امر به سایر محصولات هم خواهیم بود، به جهانی شدن پسته کمک کند.  

    وی اظهار داشت: از زمان تصویب قانون جدید بازار سرمایه  که امکان معرفی ابزارهای نوین مالی فراهم شد، شاهد گسترش بورس هستیم. ما مصمم هستیم از ظرفیتهای موجود در بورس برای بخش کشاورزی استفاده کنیم و بر این اساس سیاست قیمت تنظیمی که به جای خرید تضمینی تعیین  شده، فرایند  را سهل کرده است.

    طیب نیا گفت: انچه هدف اصلی است دستیابی به رشد اقتصادی پایدار است که باعث کاهش فقر شود ضمن اینکه بازار سرمایه هم باید نقش آفرینی کند.

    وزیر اقتصاد گفت: نظام مالی کشور پاسخگوی تامین نیاز نیست و مشکل عمده ما در نظام تامین مالی است که بانک محور است؛ پس باید بازار سرمایه را فعال کرد، برای اینکه نظام بانکی بتواند کار خود را به درستی انجام دهد برنامه ای جامع تدارک دیده شده است.

    وی افزود : باید در جهت تسویه بدهی دولت برنامه داشته باشیم.

    وزیر اقتصاد ادامه داد: بازار سرمایه باید محل مناسبی برای نگهداری دارایی های مردم باشد و فعالیت های اقتصادی را هم پشتیبانی کند، این در صورتی است که خانوارها پس انداز دارند و پس اندازها روی هم انباشته و تبدیل به دارایی مردم شده است بنابراین آنها حق دارند دارایی خود را در یک بازار شفاف نگهداری کنند و جایی قرار دهند که روی بازدهی آن می توانند حساب باز کرده و ریسک آن را ارزیابی و محک بزنند.

    وی افزود: جایی که دارایی از قدرت نقدشوندگی مناسب برخوردار باشد یکی از خواسته های مردم است که بهترین فضا نیز همان بازار سرمایه بوده که مردم می توانند وارد آن شده و سرمایه گذاری نمایند، این در شرایطی است که به صورت سنتی مردم عادت دارند که دارایی های خود را در املاک، مستغلات، طلا و عتیقه وارد کرده و منتظر سود آن باشند در حالی که بازار سرمایه می تواند به خوبی در این حوزه نقش آفرینی کرده و در خدمت توسعه کشور باشد.

    این عضو کابینه یازدهم خاطرنشان کرد: معاملات باید در بازار شفافی صورت گیرد و مجرایی برای آن قرار گیرد که ثروت از دارایی به سرمایه تبدیل شود ضمن اینکه دارایی مولد که منشا تولید نبود در این بازار می تواند به یک دارایی مولد تبدیل شود.

    طیب نیا ادامه داد: یکی از اقدامات اصلی دولت راه اندازی بازار بدهی است به این معنی که تا دو سال قبل که در بازار سرمایه کشور چنین مکانیزمی وجود نداشت و از سال ۹۴ بازار بدهی راه اندازی شده که بر مبنای اوراقی در اختیار طلبکاران از دولت قرار گرفت که می تواند آن را مورد معامله قرار دهند. این در شرایطی است که دولت از راه اندازی این بازار دو هدف عمده را پیگیری می کرد.

    وی در توضیح این مطلب خاطرنشان کرد: در بازار اقتصاد و بازار سرمایه، برنامه ایجاد و راه اندازی بازار بدهی تهیه شد که هدف اول آن تامین مالی بنگاه های تولیدی با اولویت بنگاه های بخش خصوصی بود و هدف دوم آن ساماندهی بدهی های دولت تعریف شده بود نه اینکه بدهی جدیدی برای آن ایجاد کند بلکه ساماندهی بدهی های موجود دولت دنبال می شد.

    طیب نیا گفت: شاهد این هستیم که دولت بدهی هایی دارد که فارغ از میزان آن، این بدهی ها به‌سامان نبود. این در شرایطی است که اگر فردی طلبی از دولت داشت نمی توانست آن را به عنوان وثیقه برای وام گیری قرار داده و یا آن را معامله کند و یا حتی بتواند روی جریان سود آن حساب باز کند پس نحوه پرداخت و تسویه طلب مشخص نبود و بازار بدهی می توانست در جهت ساماندهی های بدهی دولت قرار گیرد.

    وی خاطرنشان کرد: به دلیل محدودیت هایی که در بودجه دولت وجود دارد سازمان برنامه و بودجه مجبور است بخشی از ظرفیت این بازار را در خدمت رفع نیازهای مالی ضروری و اجتناب ناپذیر دولت قرار دهد ولی جهت گیری اصلی ما این است که بازار بدهی در خدمت بخش خصوصی کشور باشد.

  • وزیر امور اقتصادی و دارایی در آیین آغاز معاملات پسته در بورس کالا

    کد خبر: ۴۱۶۰۸                                                      تاریخ انتشار: ۱۶ اسفند ۱۳۹۵- ۱۴:۴۱
    وزیر امور اقتصادی و دارایی در آیین آغاز معاملات پسته در بورس کالا:

    پسته ایران با شرایط اقتصادی جدید به بازار جهانی راه می‌یابد/ پیگیری تغییر سیاست خرید تضمینی با قیمت تضمینی از طریق توسعه بازار سرمایه

    معاملات پسته در بورس کالای ایران امروز با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، نمایندگان مجلس و مدیران بازار سرمایه و عرضه ۳۰ تن پسته شرکت‌های فتح و نصر کرمان، سیرجان و تعاونی تولیدکنندگان پسته رفسنجان افتتاح شد.

    معاملات پسته در بورس کالای ایران امروز با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، نمایندگان مجلس و مدیران بازار سرمایه افتتاح شد.

    به گزارش خبرنگار ایانا، پیش از ظهر امروز دوشنبه با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاون باغبانی وزیر جهاد کشاورزی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان کرمان، شرکت تعاونی پسته رفسنجان و مدیران ارشد بازار سرمایه معاملات پسته در تالار کشاورزی بورس کالای ایران، به‌طور رسمی افتتاح شد.

    طیب‌نیا، وزیر امور اقتصادی و دارایی در این آیین با بیان اینکه بخش کشاورزی دارای ویژگی‌های شناخته‌شده‌ای در جهان است که شاخص‌ترین آنها اشتغال‌زایی، مقابله با فقر و نادارای و ایجاد درآمدهای پایدار برای روستاییان گفت: ایفای نقش امنیت غذایی مهم‌ترین کارکرد بخش کشاورزی در اقتصاد ملی کشور ازجمله نکاتی است که نمی‌توان از کنار آن به‌آسانی چشم پوشید.

    وی با تأکید بر اهمیت جایگاه پسته در میان محصولات کشاورزی کشورمان افزود: حال با راه‌اندازی بورس پسته، یکی از مسیرهای راه‌یابی پسته ایران به بازار جهانی فراهم شده است.

    طیب‌نیا با اشاره به شکل‌گیری بازار منسجم در بورس کالا برای پسته، این اقدام را کمک‌کننده به فرآیند کشف قیمت محصول در بازار شفاف جهانی برشمرد و بیان کرد: از آنجا که اقتصاد مقاومتی در عین درون‌زایی بر استفاده از ظرفیت‌های داخلی تأکید دارد، اما اقتصادی برون گراست که با توجه به تأثیر صادرات بر بهره‌وری و کاهش قیمت تمام‌شده و ارتقای کیفیت این فاکتور اقتصادی را نیز در دستور کار دارد.

    وی با اشاره به اینکه از زمان تصویب قانون سرمایه و فراهم شدن امکان بورس‌های متعدد امکان عرضه نهادهای جدید مالی فراهم شده است، ادامه داد: خوشبختانه امروز بورس کالا ازجمله نهادهای مالی است که فرایند توزیع کالاهای کشاورزی را به‌طور خاص مهیا کرده است.

    وزیر اقتصادی و دارایی با اشاره به اینکه طی دو سال اخیر تغییر سیاست قیمت تضمینی به جای خرید تضمینی در بازار سرمایه شروع شده است، اظهار امیدواری کرد تا این رویه به تمام محصولات و تمام استان‌ها تسری یابد؛ چرا که به این ترتیب به کاهش هزینه فرآیند خرید تضمینی محصولات نیز کمک محسوسی خواهد شد.

    طیب‌نیا با اشاره به اینکه نظام تأمین مالی کشورمان تاکنون قادر به تأمین مالی مورد نیاز بنگاه‌های تولیدی کشور با نرخ رقابتی مناسب نبوده است، عنوان کرد: از آنجا که تاکنون فقط مسئولیت تأمین مالی بر عهده بانک‌ها بود، برای بهبود خدمات نظام بانکی برنامه تفصیلی خوبی تهیه شد که افزایش سرمایه بانک‌ها، واگذاری دارایی‌های مازاد نظام بانکی که باعث انجماد منابع بانکی است، تسویه بدهی‌های دولت به نظام بانکی و حل و فصل مشکل مطالبات غیرجاری کشور ازجمله آن‌هاست.

    البته وی با ابراز تأسف از اینکه احکام افزایش سرمایه بانک‌ها در مجلس حذف شده است، یادآور شد: این در حالی است که با افزایش سرمایه بانک‌ها قدرت وام‌دهی بانک‌ها به سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی در بازار تا ۱۲ برابر افزایش می‌یابد.

    طیب‌نیا با توصیف دستاوردهای حاصله از ایجاد بازار بدهی که از سال ۹۴ در بازار سرمایه شکل گرفت، اضافه کرد: بازار بدهی دو هدف را پیگیری می‌کند؛ نخست اینکه تأمین مالی بنگاه‌های تولیدی را با اولویت بنگاه‌های بخش خصوصی دنبال می‌کند که بر اساس آن، تولیدکنندگان خواهند توانست با اتکا به دارایی‌های خود اوراق منتشر و نیازهای مالی خود را با هزینه‌ای کمتر فراهم کنند.

    وی ساماندهی بدهی‌های دولت و نه ایجاد بدهی‌های جدید را هدف دوم ایجاد بازار بدهی برشمرد و گفت: وقتی دولت یازدهم در جریان بدهی‌های از سوی دولت قرار گرفت که سامان یافته نبود و کسی که از دولت طلب داشت، سندی برای معامله در بازار نیز در اختیار نداشت؛ در واقع با این اقدام، امکان معامله با این اوراق به‌عنوان وثیقه نزد سیستم بانکی کشور برای آنها فراهم شد. اگرچه متأسفانه به‌دلیل محدودیت‌های بودجه دوستان سازمان برنامه و بودجه ناگزیر به به رفع چند نیاز اضطراری دولت از طریق بازار بدهی شدند./

  • پسته خندان بورسی شد

    کد خبر: ۱۶۲۱۹                                                                           تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۵ – ۱۲:۳۴


    پسته خندان بورسی شد

    با حضور وزیر امور اقتصادی و دارایی، معاملات پسته از فردا در بورس کالای ایران آغاز خواهد شد.

    بازار نیوز – فردا(دوشنبه ۱۵ اسفند) با حضور جمعی از مقامات ارشد دولتی از جمله وزیر امور اقتصادی و دارایی، مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان کرمان، شرکت تعاونی پسته رفسنجان و مدیران ارشد بازار سرمایه معاملات پسته در تالار کشاورزی بورس کالای ایران به طور رسمی افتتاح می گردد.
    بر اساس این گزارش، پسته ایران دارای مزایای زیادی، چه از نظر ارزش غذایی و چه از نظر اقتصادی است و امروزه توانسته جایگاه خوبی در صادرات غیر نفتی کشور داشته باشد. طی سالهای اخیر تعدادی از کشورهای توسعه یافته مانند ایالات متحده آمریکا، با سرمایه گذاری کلان، اقدام به تولید پسته در سطح بسیار گسترده کرده اند و سعی بر این داشته اند که محصولی پربازده در سطح کشت گسترده ارائه دهند؛ اما  هنوز نتوانسته اند پسته ای با طعم دلپذیر پسته ایرانی تولید کنند و این فرصت بسیار خوبی برای کشاورزان و تجار ایرانی است که با سرمایه گذاری در بخش تولید این محصول و عرضه در بورس کالا جایگاه پسته را نه تنها به سطح گذشته بازگردانند، بلکه بالاتر از آن نیز ببرند تا ایران باز بتواند در تولید و صادرات این محصول حرف اول را در جهان بزند.
    به این ترتیب بورس کالای ایران در راستای بهبود تجارت پسته به عنوان مهمترین محصول صادراتی کشور در بخش کشاورزی با همکاری اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی استان کرمان  و شرکت تعاونی پسته رفسنجان اقدام به راه اندازی معاملات پسته نموده است.
  • بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد

    د خبر: ۴۱۳۶۹                               تاریخ انتشار: ۱۰ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۴۰
    گزارش نخستین همایش بین‌المللی “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب”

    نهضت اصلاح غذا/ بحران غذا سازمانی جهانی با نام “راه و روش دهقانان”، با ۲۰۰ میلیون عضو بین ۷۰ یا ۸۰ کشور ایجاد کرد/ با دمکراسی می‌توان حاکمان را در باره امنیت غذایی پاسخگو کرد

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده/ هانیه مغانی:

    نخستین همایش “از امنیت غذایی تا حاکمیت غذایی در چارچوب حکمرانی مطلوب” دیروز دوشنبه نهم اسفندماه ۹۵ در سالن شهیدبهشتی دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی برگزار شد. در این همایش به حقوق مردم در برخورداری از غذای سالم از منظر حقوقی به شرح زیر اشاره شد:

    امنیت غذایی و حاکمیت غذایی

    در این همایش پرفسور محمدتقی فرور، رئیس هیأت‌مدیره مؤسسه توسعه پایدار و محیط زیست (سنستا) و رئیس کنسرسیوم جهانی قرق‌های محلی با بیان اینکه “این نخستین‌بار است که بحث امنیت غذایی وارد بحث حاکمیتی شده است” گفت: “این فرصت را باید مغتنم شمرد. بدون حاکمیت غذایی به امنیت غذایی نمی‌رسیم و بدون امنیت غذایی به توسعه پایدار نمی‌رسیم.”

    وی در باره تعریف “امنیت غذایی و حاکمیت غذایی” افزود: “امنیت غذایی همانی است که مثلاً کشوری مثل آمریکا به کشوری دیگر هرساله فلان مقدار تن گندم بدهد و این به‌صورت مداوم و بدون توقف انجام شود. این نمی‌تواند کشوری را به توسعه پایدار برساند. حاکمیت غذایی آنی است که خود تولید کنیم، یعنی تکلیف کنیم که چه مقدار تولید کنیم، چه نوع محصولاتی اولویت دارند و آنها را تولید و در کجا چه محصولی را تولید کنیم و… یعنی حاکمیت غذای خودمان در اختیار خودمان باشد.”

    فرور با اشاره به اینکه “وابسته نبودن پایه اصلی و مهم توسعه پایدار است” بیان کرد: “اما حاکمیت غذایی فقط در حاکمیت مطلوب اتفاق می‌افتد. یعنی حاکمیت مطلوب باید برای تولید انواع محصول برنامه، کارشناس، ابزار، کود، سموم، بذر و… داشته باشد. این حاکمیت مطلوب است که می‌تواند حاکمیت غذایی ایجاد کند و حاکمیت غذایی توسعه پایدار را راه بیندازد.”

    حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب

    در نخستین پنل این همایش به ریاست پرفسور پرور، ابتدا پرفسور میشل پمبر، استاد دانشگاه و مدیر مرکز اگرواکولوژی، آب و تاب آوری دانشگاه کاونتری بریتانیا، با موضوع “حاکمیت غذایی و حکمرانی مطلوب” به ایراد سخنرانی پرداخت.

    وی در سخنانی عنوان کرد: “در دو قسمت صحبت خواهم کرد: ۱- حق غذا داشتن، که یک حق اساسی است. ۲- چگونه امنیت غذایی به حاکمیت غذایی می‌رسد. آیا امنیت غذایی حاکمیت غذایی ایجاد می‌کند؟”

    پمبر ادامه داد: “صحبت از غذا، کشاورزی، محیط زیست، و معیشت فقط به کشاورزان مربوط نمی‌شود، به‌طور کلی تمامی تولیدکنندگان غذا را مدنظر دارم. ما از ۲,۵ میلیارد انسانی صحبت می‌کنیم که در جوامع بومی در حال تولید غذا هستند. بیشترین بار تولید غذا در دنیا توسط تولیدکنندگان کوچک صورت می‌گیرد. بیشتر این تولیدکنندگان در آسیا قرار دارند و تعداد کمتری در اروپا و آمریکا و آفریقا هستند. حدود ۶۰ تا ۷۰ دررصد از غذا در دنیا توسط دهقانان تولید می‌شود. ۸۰ درصد این غذا به‌صورت محلی و داخل کشورها مصرف می‌شود.”

    وی اضافه کرد: “با توجه به اهمیت دهقانان در تولید غذا، الگوهای ذهنی‌ای وجود دارد که می‌گوید مناطق روستایی باید کوچک‌تر شوند و نیروهای کار روستایی به شهرها بیایند و در کارهای صنعتی مشغول به کار شوند. این عده معتقدند که تمامی برنامه‌های اقتصادی و تجاری باید در شهرها انجام شود. این دیدگاه ساختار اجتماعی را برهم می‌زند و تولیدکنندگان کوچک از بین رفته و به چند شرکت بزرگ تولیدکننده غذا تبدیل خواهند شد.”

    مدیر مرکز اگرواکولوژی دانشگاه کاونتری بریتانیا یادآور شد: “این برهم خوردن ساختار اجتماعی باعث می‌شود که امنیت غذایی هم برهم بخورد و دیگر کشوری نمی‌تواند حاکمیت غذایی خود را در اختیار داشته باشد. این ساختار جدید باعث می‌شود که سه شرکت بزرگ تولید بذر در دنیا تمرکز بیشتری بر بذر در جهان یافته و ۷۰ درصد تجارت بذر در جهان را در اختیار بگیرند یا فقط چهار شرکت در دنیا ۷۲ درصد سموم کشاورزی را تجارت کنند. با توجه به از بین رفتن تولیدکنندگان کوچک، انحصارگرایی در تولید غذا بیشتر خواهد شد و منافع مردم در این بین کمتر خواهد شد.”

    پمبر تأکید کرد: “بحران‌های همزمان، مانند بحران غذا، بحران کشاورزی، و بحران رفاه انسانی یک نهضتی را به‌وجود آورده که کاملاً مردمی است. این نهضت از تولیدکنندگان کوچک شروع شد و به کل داستان حاکمیت غذا کشیده شد. سازمانی در سال ۱۹۹۶ در مکزیک ایجاد شد با عنوان “راه و روش دهقانان” که بین ۷۰ یا ۸۰ کشور هم توانسته عضو جمع‌آوری کند. ۲۰۰ میلیون تولیدکنندگان کوچک عضو این سازمان شده‌اند. این سازمان مستقل عمل می‌کند و در ابعاد جهانی است و چندجانبه کار می‌کند و شبکه‌های گسترده‌ای را تشکل داده است. این سازمان در سال‌های ۲۰۰۱ در کوبا، در ۲۰۰۷ در مالی و ۲۰۱۱ در استرالیا، کنفرانس‌هایی برای امنیت غذایی برگزار کرده است. این سازمان چندین نهضت را همسو کرده و دیدگاه‌های مشترکی را به‌وجود آورده است.”

    سخنران دیگر این پنل، علیرضا ظاهری، استادیار حقوق بین‌الملل دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز بود. این استاد دانشگاه با عنوان “تحول مصداقی ایمنی غذایی و سازگاری آن با امنیت و حاکمیت غذایی” در سخنرانی خود گفت: “حفظ و ارتقای سلامتی اتباع و شهروندان به‌عنوان یک هدف، تا حد زیادی وابسته به غذا است. از سوی دیگر، ایمنی غذایی خود، مؤلفه‌ای تأثیرگذار بر کمیت و کیفیت غذا، و حاکمیت غذایی است. ایمنی غذایی مفهومی است که بر کل فرآیند تولید، فراوری، تجارت، آماده‌سازی و استفاده از غذا توجه می‌کند. همین امر باعث پیچیدگی بحث ایمنی غذایی و تعدد ذی‌نفعان آن شده است.”

    ساختار سخنرانی وی به‌منظور ارائه تصویری تا حد امکان روشن از کلیت ایمنی غذایی، علاوه بر یک مقدمه از دو بخش اصلی تشکیل می‌شد. این استاد دانشگاه آن دو بخش را این‌گونه توضیح داد: “۱- خطرات غذایی که در آن دسته‌بندی، انواع خطراتی که ایمنی غذایی را تهدید می‌کند بررسی می‌شود؛ ۲- حکمرانی غذایی که در آن ریسک‌های غذایی، انواع استانداردهای غذایی و در نهایت تجارت غذا در محدوده سازمان تجارت جهانی و در ورای آن بررسی می‌شود.”

    ظاهری در پایان نتیجه گرفت که ایمنی غذایی در معنای کلاسیک و نوین آن با امنیت غذایی سازگار است، لیکن استانداردهای خصوصی از حاکمیت غذایی فاصله دارند.

    سخنران بعدی پنل نخست این همایش، فاطمه رضایی‌پور، دانشجوی دکتری حقوق بین‌الملل دانشگاه شهیدبهشتی بود. وی سخنان خود را با موضوع “حقوق بومیان و جوامع محلی بر تنوع زیستی در حقوق بین الملل” این‌گونه آغاز کرد: “عرصه بین‌المللی در چند دهه گذشته شاهد ظهور تنوعی از بازیگران غیردولتی ازجمله بومیان و جوامع محلی بوده است و تأکید تدریجی بر رهیافت‌های پایین به بالا نسبت به توسعه پایدار، بر ضرورت وجود این بازیگران صحه گذارده و قدرت بخشیدن به ایشان را شرطی اساسی در مبارزه با چالش‌های جهانی قلمداد کرده است.”

    رضایی‌پور افزود: “از دست رفتن تنوع زیستی، که بخش اعظم حیات بشر بدان وابسته است، از جدی‌ترین بحران‌های پیش روی جهانیان است. این جوامع از سویی قربانیان انحطاط محیط زیستی هستند و از سوی دیگر حامیان اکوسیستم‌های صدمه‌پذیر.”

    وی در سخنان خود توانست میزان امتزاج ارزش‌ها و اعمال سنتی بومیان و جوامع محلی را در سیاستگزاری‌های بین‌المللی تعیین و جایگاه گروه‌های مزبور را به‌ویژه در حقوق بین‌الملل حفاظت از تنوع زیستی مورد بررسی قرار دهد.

    آخرین سخنران پنل نخست، سمیرا رضاییان بود. وی دانشجوی دکتری حقوق عمومی دانشگاه شهیدبهشتی است. عنوان سخنرانی او “درآمدی بر نسبت مؤلفه‌های کلیدی حکمرانی خوب با امنیت غذایی” بود.

    رضاییان معتقد است: حکمرانی و آنچه به‌عنوان حکمرانی خوب یا “به زمامداری” تعبیر می‌شود، نقش بسزایی در امنیت غذایی و تمامی سطوح محلی، ملی و جهانی آن ایفا می‌کند تا جایی که حیات و سلامت انسان‌ها نیز در گرو حکمرانی خوب است.

    وی با اشاره به اینکه “عوامل ناامنی غذایی طیف بسیار وسیعی از موضوع‌های سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و… را دربر می‌گیرد”، بیان کرد: “حکمرانی خوب نیز عرصه گسترده‌ای از موضوعات حقوقی و سیاسی را شامل می‌شود، این امر باعث شده تا موضوع حکمرانی امنیت غذایی پیچیده و چند بعدی باشد. از شاخصه‌های حکمرانی خوب رعایت حقوق بشر است و ازجمله حقوق اولیه بشر حق غذا است. حکمرانی خوب هم وسیله‌ای است برای تحقق حق غذا و هم نتیجه تضمین حقوق بشر ازجمله حق غذا است.”

    امنیت غذایی و حقوق مردم

    رئیس پنل دوم رضا اسلامی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی بود. نخستین سخنران این پنل لیم لی چینگ محقق ارشد و هماهنگ‌کننده ایمنی زیستی و برنامه کشاورزی پایدار و شبکه جهان سوم از کشور مالزی با عنوان امنیت غذایی و حقوق مردمان بومی بود. این محقق معتقد بود که کشورهای در حال توسعه نباید برنامه‌های توسعه پایدار کشورهای توسعه یافته را الگوی خود قرار دهند. چون کشورهای در حال توسعه دارای دانش بومی هستند. این دانش از طریق فرهنگ و طبیعت آن کشور ایجاد شده و نسل به نسل انتقال یافته است. اگر کشورهای در حال توسعه بخواهند به امنیت غذایی برسند باید به دانش بومی خود باور داشته و از آن بهره ببرند. وی با مثال‌های متفاوتی از کشورهایی که دارای دانش بومی بودند و از آن بهره برده‌اند این ایده خود را به اثبات رسانده است.

    چینگ ادامه داد: “الگوهای کشورهای توسعه یافته بسیار سخت هستند و براساس طبیعت خود آنها نوشته شده است. اگر ما بخواهیم از این الگوها استفاده کنیم باید واردکننده باشیم تا تولیدکننده. چون الگوهای توسعه آنها با ابزار و زمین و امکاناتی که دارند قابلیت اجرا دارد، نه برای کشورهایی مثل ما که شاید خشک‌تر یا مرطوب‌تر از کشورهای توسعه‌یافته باشم… از همه مهم‌تر وارد کردن ابزار و ماشین‌آلاتی است که تولیدکننده آنها کشورهای توسعه‌یافته هستند؛ بنابراین بهترین راه برای رسیدن به امنیت غذایی و حاکمیت غذایی توجه به دانش بومی خود کشورهای در حال توسعه است.”

    سخنران دوم پنل دوم، مهدی مقدری، کارشناس ارشد روابط بین‌الملل، نویسنده و پژوهشگر حکمرانی خوب بود. موضوع سخنرانی او “رابطه میان امنیت غذایی پایدار و حکمرانی خوب و دموکراسی” بود.

    وی عنوان کرد: “امنیت غذایی ابزاری ضروری برای توسعه ملی است. امروزه، مسئله امنیت غذایی بخشی جدایی‌ناپذیر از مباحث کلی حکمرانی تلقی می‌شود و این موضوع باید به حکمرانی خوب منتهی شود.”

    کارشناس ارشد روابط بین‌الملل یادآور شد: “برابر تحقیقات جهانی، مهم‌ترین علت کمبود مواد غذایی و بحران امنیت غذایی، عملکرد حکومت‌هایی ضعیف است که در شیوه‌های مملکت داری و حکمرانی دچار اشتباهات و سیاستگزاری‌های خلاف اولویت‌ها و نیازهای شهروندانشان شده‌اند.”

    مقدری با اشاره به اینکه “برای اطمینان از اینکه امکانات عمومی بر اساس اولویت‌های مردم ارائه می‌شوند و حاکمان باید پاسخ مناسبی برای عملکرد خود به شهروندان و نمایندگان آن داشته باشند” اضافه کرد: “نیاز جهانی به پیشبرد عناصر اساسی دموکراسی و نظارت آن احساس می‌شود. حکمرانی امنیت غذایی جهانی می‌تواند به‌صورت گسترده‌ای توسط حکمرانی دمکراتیک که نسبت به نگرانی‌های فوری شهروندان پاسخگو هستند، مورد مساعدت قرار گیرد.”

    وی در پایان اظهار داشت: “بسته به هدفی که حکمرانی خوب قرار است برای توسعه و پیشرفت داشته باشد، به لحاظ راهبردی تأکید بر شاخص‌های آن برای دستیابی به امنیت غذایی پایدار امکان‌پذیر است. تنها در یک حکمرانی خوب است که خشونت و بی‌ثباتی‌های سیاسی و نیز فساد ویران‌کننده رنگ می‌بازد و در نتیجه رقابت‌های اقتصادی و سیاسی سالم باعث تقویت ثبات سیاسی کشور و توسعه اقتصادی پایدار می‌شود. اساساً یک محیط با ثبات و پایدار، پیش شرط اصلی برای امنیت غذایی و توسعه است.”

    سخنران پایانی پنل دوم، اسلامی بود. وی با اشاره به اینکه “تا اینجای همایش، ما از حق مسلم غذا برای همه صحبت کردیم، اما هراس اصلی آن است که به مواد غذایی اطمینان نداریم، گفت: ” مقام عالی وزارت بهداشت گفتند که ۹۵ درصد از آبلیموهای موجود در بازار به هیچ وجه استاندارد نیستند. نه‌تنها آبلیمو، بلکه تمامی اجناس خوراکی، حتی تمامی اجناس موجود در بازار دارای برچسب اعتماد ذهنی در منِ خریدار نیست. یعنی منِ خریدار نمی‌دانم جنسی که می‌خرم آیا از لحاظ محتوا همان جنس است یا چیزی شبیه آن است!”

    وی تأکید کرد: “این باعث می‌شود که خریدار و مصرف‌کننده نسبت به حق غذای خود یا به‌طور کل در حق مشتری بودن خود شک کند. در صورتی که حق همیشه باید با مشتری باشد. این هراس، این عدم اعتماد، این مشکوک بودن به تمامی اجناس مربوط می‌شود و متأسفانه هیچ مسئولی نیز به این مسئله توجه نمی‌کند. این عدم توجه در مواد غذایی بسیار وحشتناک است. حکمران خوب یا “بِه زمامدار” باید برای سلامت و پایداری جامعه حساس باشد. متإسفانه در زمامداران ما این شرط، این ویژگی وجود ندارد.”

    این استاد افزود: “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن که از حقوق بنیادین بشر است امروزه با چالش‌های عدیده‌ای روبه‌رو است. محدودیت‌های ناظر بر دسترسی به غذای کافی و مفید و نیز معضلات مقابله با نوسانات مربوط به تولید و قیمت آن، امنیت غذایی را با دشواری‌هایی روبه‌رو کرده است و تعهدات دولت‌ها در تحقق این حق را مورد نقد قرار داده است.”

    اسلامی به مفهوم و مبانی حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن پرداخت و سپس به تعهدات دولت‌ها در این باره اشاره کرد.

    وی چالش‌های امنیت غذایی در جهان حاضر و معضلات ناشی از آن در توسعه جوامع انسانی را بررسی کرد. او بیان کرد: “مؤلفه‌ای چون مسئولیت پذیری و پاسخگویی، شفافیت و مبارزه با فساد در حکمرانی مطلوب از ظرفیت لازم در رویارویی با چالش‌های امنیت غذایی برخوردارند و با تکیه بر آن، می توان در راستای اهداف توسعه پایدار به تحقق حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن در بسیاری از جوامع انسانی اقدام کرد.”

    امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی

    پنل سوم به ریاست افشاری ابعاد دیگری از امنیت غذایی را مورد بررسی قرار داد. ابتدا شریفی طرازکوهی، دانشیار دانشگاه و پژوهشگر حقوق بشر با موضوع “امنیت غذایی در پرتو گفتمان امنیت غذایی با تأکید بر دستور کار توسعه پایدار ۲۰۳۰ ملل متحد” به سخنرانی پرداخت. وی ادامه داد: “گفتمان امنیت انسانی در گستره راهبرد توسعه انسانی رهاورد توسعه کمی و کیفی هنجارهای حقوق بشر و شهروندی است. راهبردی که در پرتو واقعیات دنیای امروز غرق در سودای تجارت و خشونت، دیگر نباید با آن به مثابه آرمان و ایده‌آل برخورد کرد. بلکه اتخاذ برنامه‌های مقتضی، ضروری می‌نماید.”

    طرازکوهی با اشاره به اینکه “بی‌تردید غایت گفتمان امنیت انسانی بر شاخص‌های “حقِ زیستن رها از ترس و نیاز” استوار است، عنوان کرد: “زندگی معطوف بر کرامت نوعی جوامع بشری، رها و آزاد از هرگونه هراس و ترس از رفتارهای بیگانه‌وار انسان‌های به واقع بیگانه از خود که با ساعقه‌های خودخواهی، نهادینه و سازماندهی شده، در عمل مانع تأمین نیازهای اولیه مادی و معنوی سایرین شده یا فرایند تامین نیازهای اولیه انسانی را دست مایه امیال و چه بسا جنایات قرار می‌دهند. امری که آثار منفی آن فراتر از فقر و گرسنگی به سایر ابعاد وجودی انسان باید مورد توجه قرار گیرد.”

    وی یادآور شد: “توسعه پایدار به‌طور کلی در زمینه توسعه انسانی و نیز در پرتو مبانی و آرمان‌ها و اهداف عینی دستور کار ۲۰۳۰ ملل متحد حکایت از دخالت معنادار و مفید در راستای نگرش حل مسئله‌ای به “حق برخورداری از زندگی مناسب” یا ارتقاء مستمر سطح زندگی نسل‌های حال و آینده دارد.”

    امنیت غذایی در ایران

    سخنران بعدی این پنل نوروزی، استاد دانشگاه، معاون خدمات علمی و اطلاع‌رسانی کرسی حقوق بشر بود. وی با موضوع “امنیت غذایی در کشور” به سخنرانی پرداخت. او تأکید کرد: “امنیت، فضایی است که در آن ترس نباشد و انسان‌ها برای انجام فعل و عملی دغدغه نداشته باشند. اجتماع واکنشی در برابر ترس بوده و انسان برای اینکه امنیت خود را پایدار کند اجتماع را تشکیل داد. اما امروزه از امنیت تعاریفی دیگر ارایه شده که از ترس فراتر می‌رود. امنیت بستری است که زندگی و جریان امور عادلانه و با نظم و توام با حُسن اتفاق می‌افتد. این بستر برای همه باید امن باشد، نه اینکه عده‌ای امنیت داشته باشند و عده‌ای دیگر به‌خاطر امنیت آنها در عدم امنیت زندگی کنند. وقتی به این ترتیب به موضوع نگاه می‌کنیم به بُعدی دیگر از امنیت می‌رسیم: امنیت باید فراگیر باشد.”

    نوروزی با طرح این پرسش که “امنیت غذایی چیست؟” اظهار داشت: “غذا یکی از نیازهایی است که طی پروسه‌ای تهیه می‌شود. این محصول از سه طریق تولید، توزیع و مصرف به امنیت غذایی می‌رسد. فقط نباید تولید کافی و درست باشد، بلکه باید توزیع نیز عادلانه باشد. مصرف هم باید ایجاد امنیت کند.”

    وی تأکید کرد: “فناوری باعث تغییر در تولید غذا شده است، اما این تغییرات فقط در کمیت خود را نشان داده است و کیفیت در تغییراتی که تکنولوژی ایجاد کرده است از بین رفته است. امروزه بیشتر محصولات غذایی که می‌خوریم “سم” هستند. چرا؟ چون شرایط تولید و نگهداری آنها کاملاً دور از استانداردهای سلامت اجتماعی است. پس به واقع امنیت غذا در تولید و به چه میزان تولید کردن نبینید، در چه کیفیتی تولید و توزیع و مصرف کردن ببینید تا به امنیت غذایی برسید.”

    صدیقه اشرف‌نیا، دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق بشر دانشگاه تهران سخنران آخر پنل سوم بود. وی با موضوع “حق بر دسترسی به منابع غذایی سالم و ایمن به‌عنوان یکی از مصادیق حقوق بشری” به سخنرانی پرداخت. او گفت: “با وقوع ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، تروریسم وارد مرحله جدیدی از فعالیت‌های خود شد و در پی آن نیز حوزه مسائل امنیتی گسترش یافت. در واقع تروریست به این نتیجه دست یافته است که با استفاده از روش‌های نامحسوس و مخفیانه، بهتر و سریع‌تر می‌تواند به اهداف خرابکارانه خود دست یابد.”

    اشرف‌نیا افزود: “منابع و مواد غذایی یکی از گزینه‌های مورد توجه این دسته از افراد است که با آلوده کردن آن از مراحل تولید به مصرف، می‌توانند از آن به‌عنوان حربه‌های مخاطره‌آمیز که می‌تواند دامنه آسیب‌پذیری آن فراملی و بین‌المللی باشد آنان را در دستیابی به اهداف خود یاری رساند.”

    دستاوردهای این همایش

    مریم افشاری دبیر علمی همایش، مدیر گروه حقوق زنان و سازمان‌های غیردولتی کرسی حقوق بشر طی سخنانی درباره دستاوردهای این همایش بیان کرد: “یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این همایش تقویت روحیه تشریک مساعی و بیان الزامات و خواسته‌ها و همچنین بررسی اولویت‌های امنیت غذایی و حاکمیت غذایی است. همه مردم حق دارند که از بهترین غذاها به‌طور دائم برخوردار باشند. و همین‌طور همه مردم و تمامی مسئولان موظف هستند که در تولید غذای پاک و سالم شرکت کنند.”

    وی ادامه داد: “دولت‌ها باید به حق مردم که غذای سالم است احترام بگذارند. این غذای سالم باید متناسب با فرهنگ هر کشوری باشد. حق حاکمیت غذا در حقوق بشر به رسمیت شناخته شده است. تدوین برنامه ششم برای توسعه پایدار تأثیرات مثبتی داشته و باعث شده که ایران در مسیری همسو با جهان حرکت کند. از ۱۷ هدف و آرمان توسعه پایدار، مهم‌ترین آن، خاتمه دادن به گرسنگی با توجه به امنیت غذایی است.

    افشاری با تأکید بر ضرورت پرداختن به “کشاورزی پایدار، توجه به مسئله گرمایش زمین و تغییرات آب و هوایی و اقدام عاجل در ارتباط با امنیت غذایی برای جلوگیری از بحران در جهان” عنوان کرد: “پایداری توسعه بدون تکیه بر دانش بومی و توجه به انصاف و عدالت اجتماعی امکان‌پذیر نیست و از این منظر دارا شدن امنیت غذایی از مؤلفه‌های حق مردم در سرتاسر دنیاست.”

    وی یادآور شد: “دولت‌ها وقتی صاحب حکمرانی مطلوب خواهند شد که گرسنگی را از بین ببرند و با جدی گرفتن تغییرات آب و هوایی، کشاورزی پایدار ایجاد کنند.”

  • کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

     کد خبر: ۴۱۳۲۰                                 تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۵۳

    کشاورزی یا فیزیک؛ کدام به داد بشر می‌رسند؟

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد…

    وحید زندی‌فخر

    “ما الان به کشاورز نیاز داریم تا برای نسل‌های آینده غذا تولید کنه، نه مهندس فضانورد!” این جمله تأمل‌برانگیز مدیر مدرسه مورفی، به پدرش بود. دکتر کوپر -پدر مورفی- کسی است که در فیلم میان ستاره‌ای (Interstellar) مانند دخترش نسبت به کشاورزی بدبین است و گمان می‌کند زمین به مرحله‌ای از نابودی رسیده که باید هرچه سریع‌تر آن را ترک کرد. او به همراه خانواده‌اش در جایی از آمریکا زندگی می‌کند که در سطح وسیع، ذرت کشت می‌شود. خانه‌اش در میان مزارع سرسبز احاطه شده و اطرافیانش همه کشاورز هستند. در عین حال اما زمین حال خوشی ندارد. او در زمانی حضور دارد که به واسطه خشکسالی، هفت سال از آخرین کشت گندم گذشته و تولید بامیه هم متوقف شده است. هر از گاهی هجوم گرد و غبار وحشتناک، حس تلخ خشکسالی را دو چندان می‌کند و عن‌قریب، مزارع ذرت را نیز به نابودی بکشاند. دکتر کوپر، با وجود اینکه برای کشاورزان مزارع اطراف، کمباین‌های هوشمند ساخته و نگاهی مدرن به پروسه کشاورزی دارد، اما هنگامی که پهباد خورشیدی را تعقیب می‌کند، به خود اجازه می‌دهد که با اتومبیل از وسط مزرعه ذرت بگذرد و با چکمه تکنولوژی، کشاورزی را له کند؛ درست همین سناریو توسط مورفی، آن زمان که پدرش در یکی از سیاهچاله‌های فضایی گرفتار شده، تکرار می‌شود.

    شاید ادعای بیهوده‌ای نباشد که سراسر فیلم میان ستاره‌ای، به گونه‌ای تقابل زندگی و محیط‌زیست را به نمایش می‌گذارد. خاکی که همیشه غذای مردم را تولید کرده، حالا به دشمنی تبدیل شده است که اجازه نفس کشیدن به آنها را نمی‌دهد. گروهی مخفی در زیر زمین، به دنبال یافتن راهی برای نفوذ به یک سیاره شبیه زمین هستند تا بلکه بتوانند راه کشاورزی را در کره‌ای جدید ادامه دهند. آنها نگران تأمین غذا و خشکسالی در آینده‌اند؛ آینده‌ای که از هم‌اکنون می‌شود نشانه‌های آن را در لابه‌لای گرد و غبار خوزستان دید. دکتر کوپر سرانجام موفق می‌شود مدیریت تیم چهار نفره را برای جست‌وجو در فضا بر عهده بگیرد. او امیدوار است که بعد از گذر از کرمچاله، وارد کهکشان جدیدی شود که حداقل یک سیاره در آن شبیه زمین باشد؛ سیاره‌ای حاوی آب و خاک.

    در حقیقت پیام فیلم را باید در جنگ برای گرسنه نماندن دنبال کرد. آنجا که کشاورزان با وجود در اختیار داشتن مدرن‌ترین دستگاه‌ها نمی‌توانند غذای مورد نیاز مردم جهان را تأمین کنند. آنجا که خاک، قیام می‌کند و بر سر مردم آوار می‌شود. جایی که نه تنها نمی‌شود غذا تولید کرد، بلکه ریه‌ها هم در نبرد زندگی، عاقبت تسلیم خواهند شد. حال دکتر کوپر با همکارانش در آرامش فضا غرق شده‌اند. آنها زمین را از پنجره سفینه نگاه می‌کنند و از اینکه خانه‌شان را این‌چنین رو به نابودی کشانده‌اند، غبطه می‌خورند. اگرچه در ذهن دکتر کوپر، چیزی جز تنازع برای بقا وجود ندارد و او تنها به فکر امتداد زندگی و جوهر انسانیت در سیاره‌های بیگانه است، اما به هیچ عنوان نمی‌تواند از سیاره مادر خود یعنی زمین دل بکند. در داخل سفینه، قبل از فرو رفتن به خواب دو ساله، تقریباً در تمام صحنه‌ها هدفون در گوش دارد و انگار آهنگی دلنشین را می‌شنود. زمانی که دستیارش نوع موسیقی را از او پرسید، جوابی نداد، اما هدفون را به گوش او سپرد … صدا چیزی نبود جز آرامش حاکم بر طبیعت و جیرجیرک‌هایی که همراه با شُرشُر آب، سکوت شب را می‌شکنند. این صحنه به بهترین حالت، پیوند ناگسستنی طبیعت و روح انسان را به نمایش می‌گذارد؛ آن هم روح انسانی که اعتقادی به کشاورزی ندارد و همه چیز را در توسعه تکنولوژی و رها شدن از زمین می‌بیند.

    آنها در محیط نامنتاهی فضا می‌گردند، سیاره‌های مختلف را طی چندین سال می‌آزمایند، اما هیچ جایی مثل زمین که بتواند مانند مادری از آنها پاسداری کند، یافت نمی‌شود. انگار قانون نسبیت انیشتین، تفاوت ساعات شبانه روز و میزان گرانش، تنها در نقطه‌ای به نام زمین به تعادل می‌رسد و به غیر از آن، گستره وسیعی از نسبیت‌ها و بی‌نهایت‌ها صف کشیده‌اند که زندگی را از توازن خارج کنند. این فیلم قصد دارد بگوید هرچند که انسان، میلی وصف ناشدنی برای امتداد بقا دارد، اما حماقت‌های قرون آهن و فولاد و روبات، بستر لازم برای این بقا را تا مرز نابودی کشاند و لب‌های مادر زمین را از شدت تشنگی، خشک کرد. حالا او مانده و شکم‌های گرسنه و مشتی گرد و غبار که فرصت نفس کشیدن را از او دزدیده است.

    دکتر کوپر به واسطه قانون نسبیت، بعد از چند دهه که با دستان خالی از فضا برگشت، همچنان جوان بود، اما دخترش – مورفی- در سکانس‌های آخر فیلم، پیرزنی فرتوت به نظر می‌رسید که لحظه‌های پایانی عمرش را سپری می‌کند. مورفی با وجود عشقی که به پدر داشت، زمین ماند و در سیر طبیعی خود از خرده طبیعت باقی‌مانده لذت برد، اما پدر اگرچه جوانی‌اش حفظ شده بود، تنها صدای طبیعت را شنید و تاریکی بی‌انتهای فضا را به مصنوعی‌ترین شکل ممکن نظاره کرد. در حقیقت، منظور اصلی فیلم را باید اینگونه بیان کرد که اگرچه نمی‌توان در فضای بکر و جوان، جایی به مهربانی زمین یافت، اما این مادر پیر، به روزهای پایانی عمر خود نزدیک شده و نیاز به پرستاری دارد!/

  • راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت

    کد خبر: ۴۱۲۴۱
    تاریخ انتشار: ۰۸ اسفند ۱۳۹۵- ۱۲:۱۹
    برون‌رفت از بحران در گفت‌وگو با دکتر محسن ابراهیم‌پور، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی

    راز موفقیت ایرانیان همراهی با طبیعت/ روستاها ذخیره فرهنگی ملت‌ها/ انقلاب سبز شکست خورده است/ بازگشت به واحدهای خانوادگی شعار اصلی فائو است/ چرا سازمان توسعه روستایی در برنامه ششم وارد نشد

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده:

    از هنگامی که فائو اعلام کرده که روش‌های منتهی به انقلاب سبز شکست خورده است چند سالی می‌گذرد، ما هنوز چاره‌ای برای برون‌رفت از توسعه نیافتگی بخش روستایی نیندیشیده‌ایم. ازجمله مجلس هم برای بازگشت به کشاورزی خانوادگی و خرد هنوز راهکاری تدوین نکرده است؟ در عین حال هنوز معلوم نیست چرا سازمان توسعه منطقه‌ای را وارد برنامه ششم نکرده‌ایم؟ این در حالی است که کشت متناسب با شرایط چغرافیایی محلی وارد برنامه‌ریزی‌های توسعه و توسعه محلی شده است. این‌ها به همراه پرسش‌های دیگر، موضوع گفت‌وگوی حاضر به دکتر محسن ابراهیم پور عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی است. او به روستا به مثابه ذخیره گاه حفظ اصالت‌ها و ثروت‌های مادی و معنوی نگاه می‌کند. کلید حل حاشیه نشینی را توسعه روستایی می‌داند و… این گفت و گو از نظرتان می‌گذرد:

    ***************

    چالش‌های عمده در راه توسعه روستایی چیست، و از کجا شروع شده است؟

    بحران اندیشه و دانش در فرایند توسعه روستایی مهمترین چالش در ساحت مدیریت و تحقق پذیری طرح‌ها و پروژه‌ها است. سه چالش اساسی در طول سه دهه گذشته به وجود آمده است:

    ۱- چالش مدیریت کلان نگر کشور، که حداقل به دو پدیده شوم دیگر مبتلای مان کرد: یکی رانت‌های آشکار که البته موارد پنهان آن هنوز صدایش درنیامده است. دوم مدیریت کلان کشور نه تنها رو به تخصصی شدن نرفته که بیشتر به سمت باندبازی رفته است که این جریان هر روز دارد قوی‌تر هم می‌شود.

    ۲- چالش بعدی عدالت اجتماعی و شعارهایی است که در این زمینه داده شده است. بخشی از عدالت اجتماعی به توازن بین روستا و شهر و یا در سطح کلان بین فضای جغرافیایی ایران مرتبط می‌شود. در ارتباط با کنترل موالید موفق بودیم، به ویژه بعد از سال ۶۷. در ایران یک انفجار جمعیتی بین سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ داشتیم. و در حال حاضر کنترل بیکاری به همین دلیل بسیار مشکل است.

    درباره افزایش امید به زندگی و کاهش مرگ و میر کودکان و ارتقاء سطح بهداشت هم موفق بودیم. حدود ۱۵ سال به سن زندگی ایرانیان اضافه شده است. در زمینه عدم تعادل و توازن جمعیتی است که در این زمینه خیلی موفق نبودیم. و این ناکامی چالش بزرگی را در کشور ایجاد کرده است.

    ۳- چالش سوم عبارت است از تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه.

    منظور همان توازن جمعیتی بین روستا و شهر است؟

    من در سطح کلان صحبت می‌کنم. در فلات ایران جمعیت براساس نظم و نسقی در فضای جغرافیایی کشور پخش شده بود. این نظم الآن بهم خورده که بسیار نگران کننده است. اگر ایران را به چهار قسمت مساوی تقسیم کنیم عمده ترین جمعیت کشور در شمال غربی کشور متمرکز شده است. این در سطح ملی و منطقه‌ای خطرناک است. چون مناطق سیستان و بلوچستان، کرمان، یزد، خراسان، سمنان در حال تخلیه شدن هستند. همچنین قسمت میانی هم در حال تخلیه شدن است. برای این چالش باید فکری اساسی بشود. درست که دریا مزیت است اما فلات ایران که قبلاً دریا نداشته جمعیت داشته، چرا فلات ایران از جمعیت خالی شده است؟

    علتش همان خشک بودن فلات مرکزی ایران نیست؟

    من اصلاً اعتقادی به بحران خشکسالی و کم آبی و بی آبی ندارم. این بحران‌ها سه هزار سال پیش در ایران وجود داشته است. با همین فلات خشک و کم آب، ۲۳ تمدن و مدنیت ساختیم. پنج شاخص تمدن اگر در منطقه‌ای به وجود آمد،آن وقت می‌توانیم بگوییم که در آن منطقه تمدن یا مدنیت به وجود آمده است. وقتی در فلات مرکزی ایران ۲۳ تمدن به وجود آمده است، بدین معنا است که مردم می‌دانند در آن مناطق چگونه زندگی کنند. تا زمان کریم خان زند ما چیزی از غرب کم نداشتیم. روزی سفیر پرتقال تفنگی به کریم خان هدیه داد. کریم خان گفت این تفنگ را بدهید به زرگران شیراز و تا عصر یک ظریفترش را بسازند.در مبالات برابر تجاری نیز چنین بوده است.

    پس بی‌آبی نمی‌تواند عامل ویرانی تمدنی شود و آب به‌تنهایی هم نمی‌تواند تمدن بسازد. مردم می‌دانند که با مشکلات چگونه زندگی کنند و با آن همراه شوند و تمدنی ماندگار در تاریخ بسازند؟

    اعتقاد من این است که کم آبی و خشکسالی نمی‌تواند شرایط بحرانی بلند مدت ایجاد کند. ما در همین فلات خشک تمدن ساختیم. در آنتالیاکه دو برابر ما بارندگی دارد آیا تمدنی ماندگار ساخته شده است؟ من هیچ وقت قبول نمی‌کنم که آب موضوع بحرانی ایران بوده باشد. ما همواره این طور بودیم و ملت ایران یک هوشمندی تاریخی و تمدنی داشته و توانسته کم آبی را به نفع خود تبدیل به فرصت کند.

    برخلاف آنچه مرحوم بازرگان می‌گفت و ملت ایران را ملتی سازگار که خودشان را به هر رنگی در می‌آورند! ملت ایران ملتی بوده و هست که در شرایط سخت و بحرانی با نوآوری و خلاقیت توازن پویا ایجاد می‌کرد. ایرانیان راه‌هایی نو و فن آوری‌های خلاقانه برای همراه شدن با شرایط سخت خشکسالی پیدا و اختراع کردند. امپراطوری ایجاد کردند. حالا این سازگاری ممکن است سازگاری با گیاهان، سازگاری جانوری یا سازگاری اقلیمی و اندیشه ورز باشد. یعنی ملت ایران با طبیعت مقابله نکرد بلکه با آن همراه شد. همین همراهی باعث می‌شد که وقتی خشکسالی اتفاق می‌افتاد به جای گوسفند، بز پرورش می‌دادند. به جای گندم جو می‌کاشتند. به جای غلات آب بر، حبوبات زود بار می‌کاشتند.

    چرا امروزه از این ظرفیت و پتانسیل خیلی مهم و قوی استفاده نمی‌کنیم؟ آیا همان مشکل مدیریتی کلان کشور است؟

    یک استان ما به اندازه کشور هلند است: کردستان. هلند ۱۲۳ میلیارد دلار درآمد فقط از طریق صادرات و فروش گل دارد. ما هم می‌توانیم داشته باشیم. خیلی از مناطق ایران ظرفیت خودکفایی را دارند، اما آدمی غبطه و افسوس می‌خورد که چرا نمی‌کنند، چرا نمی‌شود! بحث توازن روستایی در ایران بسیار مهم است؛ این توازن در گذشته بود و امروز نیست.

    من پیش از این چالش سوم را تلقی از روستاها به عنوان مانع توسعه ذکر کردم. اشتباهی که تمدن غرب کرد و در چند دهه گذشته تئوریسین‌های آن متوجه اشتباه خود شدند: “خانواده مانع توسعه است”. تمدن غربی خانواده را در تقابل با صنعتی شدن می‌دید، بنابراین آن را حذف کرد. این اعتقاد وجود داشت که کودکان و زنان چون دستمزد کمتری می‌گیرند به جای مردان کار کنند. این همان استثمار واز بین بردن خانواده است. بعد تئوریسین‌ها پی بردند که مسیر را اشتباه رفتند و باید آن را تغییر دهند. تئوریسین‌ها به این نتیجه رسیدند که خانواده محرک توسعه است، خانواده مهد انسان است، خانواده مولد نیروی کار است. خانواده خلق کننده ارزش‌ها و هنجارها و باورها و اعتقادات است و عاملیت آرامش و مهر ورزی است. امروزه خانواده محرک صنعتی شدن است و من پیش بینی می‌کنم در آینده بازتولید فلسفی، هستی شناسانه و معرفتی نوینی از خانواده و نظام خانواده به وجود بیاید. چون بشریت به این شکل نمی‌تواند ادامه بدهد؛ نابود شدن سلول جامعه یعنی خانواده موجب فروپاشی جامعه است بحران خانواده در جهان زود گذر است. نمی‌توانیم بگوییم که نهاد پیشرفت انسان، شهروند طبقه متوسط آمریکایی کارمند است. این نهادها در حال تغییر است. ۱۰ سال پیش این بحث شروع شده است. توسعه در سطح خرد خانواده آمریکای شمالی، و در سطح کلان هم اروپا و آمریکا. پارادایم جدیدی در حال شکل گرفتن است که انسانی‌تر و نهادی تر، متعادل‌تر و متوازن‌تر است.

    ولی در کشور ما نیامدند بگویند که خانواده مانع پیشرفت و توسعه است. اما گفتند که روستا مانع توسعه و پیشرفت است. سومین بحران را من بحران هستی شناسی فضایی کشور می‌دانم. روستاها خاستگاه شهرنشینی است. روستاها خاستگاه تولید است، خاستگاه فرهنگ و زبان ماست. زبان سلوکیه حدود دویست و بیست سال بر ایران حاکم بود. زبان فارسی در شهرها کاملاً از بین رفته بود، در کاخ‌ها و بازارها همه یونانی صحبت می‌کردند، نامه نگاری‌های حکومتی به زبان یونانی بود. بعد که فرهاد و مهرداد و مردمان ایرانی، سلوکیان را شکست دادند، اشکانیان فارسی را از روستاها گرآوری کردند. وقتی تمام شهرها مسخر یونانی شده بود، فقط روستاها هویت اصلی خود را حفظ کرده بودند. برای همین اسمش را گذاشتند فارسی دری. یعنی فارسی‌ای که از در و دشت و روستا آمده بود. روستاها همیشه ذخیره فرهنگی ملت‌ها هستند. حتی روستاها بهترین مکان را برای زندگی انتخاب می‌کنند. وقتی با آن‌ها زندگی کنید متوجه می‌شوید که عقلانیت آن‌ها در انتخاب مکان زندگی چقدر بالاست. در زمان جنگ تحمیلی در کردستان پایگاهی زده بودیم و همیشه برایم سووال بود که چرا مردم “ابراهیم حصار”، در مکانی کثیف و باریک و دره‌ای و دور از طبیعت و زیبایی‌های آن است زندگی می‌کنند و در جایی که ما پایگاه زدیم زندگی نمی‌کنند. چند ماهی تابستان و پاییز گذشت تا زمستان شد. آنقدر برف بارید که تمامی پایگاه ما تا بام پر شد ازبرف. این جا متوجه شدم که مردم روستا برای انتخاب محل زندگی شان عقلانیت فوق العاده‌ای دارند. روستاییان خیلی عقلانی‌تر از ما به طبیعت و محیط اطرافشان نگاه می‌کنند. مکان یابی آن‌ها از بهترین استادان جغرافیا، زمین شناس، و زیست شناس نیز بهتر است. خلاصه این که گفتند روستاها مانع پیشرفت و توسعه هستند و این تفکری است که متاسفانه از دیروز هم قوی‌تر و هم طرفداران بیشتری دارد. استدلال آنها این است که: روستاها بانک رای هستند. روستاها ضد دمکراسی هستند. اگر می‌خواهیم سریع‌تر به دمکراسی برسیم باید روستاها را حذف و جمعیت روستا را کوچک کرد و فرستاد به شهر. تئوری‌ای است که می‌گوید اگر می‌خواهید جمعیت را کنترل کنید، باید آن‌ها را در پنج یا شش نقطه متمرکز کنید. این دیدگاه امروزه منسوخ شده است. امروز می‌گویند که به علت وجود شبکه‌های اجتماعی و ارتباطی گسترده می‌توان جمعیت را در مسیر دموکراسی کنترل و هدایت کرد. روستاها بانک رای هستند یعنی این که نمایندگان و حتی صاحبان قدرت می‌توانند با قول و قرارهایی که می‌گذارند رای آن‌ها را به نفع خود جمع کنند. این دیدگاه غلط و خطرناکی است و به شدت هم طرفدار دارد.

    اما این دیدگاه ضدتوسعه است و روش زندگی توأم با احترام متقابل را می‌توان در همه شرایط اجتماعی ایجاد کرد، این‌گونه نیست؟

    حتی اگر ضدتوسعه هم باشد اما طرفداران عمده و پر نفوذی دارد. این دیدگاه متاسفانه با حذف جهادسازندگی به عنوان دیدگاه غالب در کل کشور عمومیت پیدا کرد و باعث شده که ۱۲ میلیون حاشیه نشین داشته باشیم و این جمعیت بیشتر هم خواهد شد. پیش بینی می‌شود که در چند سال آینده جمعیت حاشیه نشین شهرها به ۲۰ میلیون نفر برسد. حاشیه نشین‌ها هم حق شهروندی دارند و آن‌ها باید آب لوله کشی سالم، بهداشت، مسکن، مدرسه، و… داشته باشند. اگر بخواهیم بین حاشیه شهرها و خود شهرها حصار بکشیم اشتباه بزرگ تری را مرتکب شده‌ایم. یعنی کانونی غیرقابل کنترل برای آسیب‌های اجتماعی ایجاد کرده‌ایم.

    دو مشکل اساسی دیگری که به این بحران‌ها اضافه می‌شود این است که روستاها هیچ متولی‌ای ندارند. با کمال تاسف و تاثر باید بگویم که هر کجا کسری بودجه به وجود می‌آید از روستاها کم می‌گذارند. در سطح فردی هم هر کجا بودجه کم می‌آید از بازنشستگان کم می‌گذارند.

    بنابراین وضعیت قهقرایی و بسیار وحشتناکی به عنوان پدیده حاشیه نشینی شهرها در کشور بوجود آمده است. انقلاب ۵۷ در شمال تهران ایجاد نشد، بلکه از جنوب شهر شروع شد. حاشیه‌های شهرها مستعد هر بحران و اقدامی هستند. یکی از عمده ترین راهی که بتوان با چالش حاشیه نشینی مقابله کرد بحث توسعه روستایی است. چقدر نفت یا گندم تولید کنیم، فقط تولید کنیم، تولید کنیم. نمی‌دانند که یکی از کارکردهای خانواده و جامعه روستایی تولید است و فقط نباید انتظار داشته باشیم که جامعه روستایی برای ما تولید کند. در عوض ما هم باید برای آن‌ها امکانات ایجاد کنیم.

    ۲۰ هزار روستای ما در حال تخلیه شدن هستند، در صورتی که این روستاها آب، برق و تمامی امکانات برای زندگی را دارند، حتا زمین آماده برای کشاورزی. اما در آن روستاها کسی نیست که کار کند. این روستاها با حداقل سرمایه گذاری زنده و احیاء می‌شوند، اما بدون توجه رها شده‌اند زیرا بین توسعه روستایی و توسعه کشاورزی ما همبستگی وجود ندارد. امکانات را به روستاهایی می‌دهیم که جمعیت بیشتری دارد اما تولید گندم در روستاهایی هست که جمعیت کمتری دارند.

    شما در صحبت‌های تان به سه چالش اشاره فرمودید، ولی برخی معتقدند که در خود الگوی توسعه نیز دارای نقایص جدی هستیم؟

    این از چالش‌های بزرگ ما است. ما الگوی نهاد توسعه فراگیر نداریم. دیگر کشورها دارای ساختار توسعه محلی هستند مانند تایوان. تایوان الگوی توسعه روستایی در آسیا است. بین ظاهر روستایی و شهری در تایوان فرقی نیست، دقیقاً همان امکاناتی که در شهرها هست در روستاها هم هست، اما آن‌ها دارای ساختار توسعه محلی هستند. توسعه روستایی با توسعه کشاورزی با هم باید پیش برود. همه، از مسوولین عالی تا کارشناسان و کارمندان و شهروندان بدانند که ساختار کشاورزی ایران ماهیت و شالکه ایی روستایی دارد. حتی در ژاپن و ده‌ها کشور نهاد توسعه محلی توسعه یافته‌اند ولی در کشور ما…

    این چه منطقی است که می‌خواهند روستاها را از بین ببرند اما کشاورزی را نگه دارند. آیا این تضاد نیست؟

    در این باره هرچه می‌گوییم فایده‌ای ندارد.

    شاید منظورشان کشاورزی صنعتی باشد؟

    کشاورزی صنعتی هم اعتبارش را از دست داده است. در کشورهای درجه یک توسعه یافته حرکت به سوی کشاورزی خانوادگی است. هند کشاورزی خانوادگی انجام می‌دهد. فائو اعلام کرده که انقلاب سبز شکست خورده است. ۸۰ درصد از تولیدات کشاورزی توسط واحدهای خرد است و واحدهای خانوادگی همچنین واحد‌های بهره برداری زیر ۱۰ هکتار که ۳۸ درصد اراضی کشاورزی را دارند بیش از ۵۰ درصد محصولات غذایی و ۷۰ درصد محصولات کاربر مانند گوجه و برنج را تولید می‌کنند. بنابراین از ۲۰۱۴ بازگشت شده به واحدهای خرد و خانوادگی،شعار اصلی فایواست.

    چرا ما به این سمت حرکت نمی‌کنیم. به نوعی حتماً باید برخلاف مسیر جهان حرکت کنیم تا به توسعه برسیم؟

    فکر می‌کنم ما مدیرانی نداریم که تصمیمات بزرگی بگیرند. این خیلی وحشتناک است. مجموعه عظیم صنعتی در جایی از کشور ایجاد شد. در کنار این مجموعه سه روستای دو هزار نفری هست. اگر بین این مجموعه و روستاها درگیری به وجود آید روستاییان آن مجموعه را به آتش می‌کشند. چرا برای این مجموعه و روستاهای اطراف برنامه کارآمد و دقیقی نداریم و تعادل بین این دو ایجاد نمی‌کنیم. میلیاردها دلار برای این مجموعه هزینه شده، اما بهره وری از آن مناسب نیست. اگر سازمان توسعه منطقه‌ای وجود داشت می‌توانست بین این دو تعامل و تعادل ایجاد کند.

    اگر در کشور توانایی نرم افزاری و سخت افزاری نداشتیم می‌گفتیم نمی‌شود به توسعه رسید یا نمی‌توان برنامه‌های توسعه‌ای تدوین و تنظیم کرد. اما این امکانات را داریم باز نمی‌توانیم به یک برنامه مشخص و علمی و دقیق توسعه‌ای برسیم، علت را در چه می‌بینید؟

    این را باید از مسئولان و نمایندگان مجلس بپرسید که چرا یک نهاد توسعه منطقه‌ای ایجاد نمی‌شود. براساس آمارهای سازمان ملل به لحاظ توسعه بازارهای محلی ۱۶ مرتبه سقوط کرده‌ایم. چرا هیچ کاری نمی‌کنیم. حتی اگر تهران ظرفیت بزرگ شدن را نیز داشته باشد، آیا تمامی مشکلات با بزرگ شدن تهران حل می‌شود؟ بررسی شده که در شرایط بحرانی کدام حاشیه‌ها شهری به کدام نقطه از شهر حمله و غارت می‌کند. نداشتن برنامه و سازمان توسعه منطقه‌ای یعنی واپس گرایی و قهقرایی. من به ده مرجع تصمیم ساز و تصمیم گیر پیشنهاد سازمان توسعه منطقه‌ای دادم. از قبیل ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس، شورای تعیین وزیران، وزیر،آقای دکتر عمادی مشاور وزیر، معاونت توسعه روستایی و… روستاها پول نمی‌خواهند، در صورتی که با یکی از بزرگان روستاها صحبت می‌کردم، می‌گفت که ۱۶ میلیارد تومان پول داریم اما نمی‌دانیم چه باید بکنیم. مشکل روستاهای ما قنات‌های خشک شده است. قنات‌ها چرا خشک شد چون دولت گذشته چاه‌های عمیق ویرانگر حفر کرده است. بچه‌های روستایی دبیرستان ندارند، چون معلمی نمی‌رود در روستاهایی که هیچ امکانات رفاهی ندارد، تدریس کند. پزشکان به خانه‌های بهداشت خالی از دارو و امکانات دارویی و پزشکی نمی‌روند. پول داریم اما برنامه نداریم. متولی نداریم. سازمان توسعه روستایی برای همین کار باید احداث شود. سازمان توسعه روستایی اصلاً در برنامه ششم وارد نشد. با این وجود نمی‌توانم برای آینده افقی روشن ترسیم کنم. اما مطمئن هستم که دلسوزان این کشور روزی به این نتیجه می‌رسند که باید چنین سازمانی تاسیس شود. فقط مشکل این است که آن روز زیاد دور نباشد. به قول آنتونی گیدنز این مسایل حل می‌شود یا با فاجعه یا با عقل.‌ای کاش زود به این عقلانیت برسیم.

    راه‌کار چیست؟

    راه‌کار در تناسب و تعادل نهفته است. در ایران اشتغال با آموزش تناسبی ندارد. در دانشگاه آزاد ۴۰ نفر دکترا در یک رشته درس می‌خوانند، در صورتی که نمی‌دانند کجا به کار مشغول خواهند شد. از یکی از مسوولان وزارت علوم پرسیدم که در سال چند عضو هیأت علمی جذب می‌کنید گفت هزار نفر. بعدش پرسیدم چند نفر در مقطع دکتری دانش‌آموخته می‌شوند گفت ۴۰ هزار نفر. یعنی ۳۹ هزار نفر برای چی درس می‌خوانند؟ حالا عده‌ای هم در دستگاه‌های دولتی و خصوصی جذب شوند. کلی از این فارغ التحصیلان بیکار خواهند بود. یعنی ما در سال ۴۰ هزار شغل ایجاد می‌کنیم! ۱۰ سال پیش همه می‌دانستند که با تورم جذب دانشجو با معضل بزرگ بیکاری تحصیلکردگان روبرو خواهیم شد. اما کسی نمی‌دانست که چه باید کرد. این یک خسارت بزرگ به کشور است.

    چون توان مدیریتی ندارند. توانایی انگیزه می‌آورد و کسی که ناتوان از تصمیم گیری باشد همه چیز را “فریز” می‌کند. با این حال به آینده بسیار امیدوارم، زیرا ایران مشکلات عظیم‌تر از این به خود دیده است.اما اگر به آخر برسد و پی ببرد که دیگر هیچ راه حلی وجود ندارد، آنوقت دست به کار آخر می‌زند.

    در این ۱۰ سال اعتبارات روستایی بسیار ناچیز بوده. باید اعتبار بسیار خوبی را برای روستاها بگذارند. اگر برای صنایع روستایی و بازسازی روستاها سرمایه گذاری شود مطمئن باشید مردمی که مهاجرت کرده‌اند برمی گردند و در روستاهای خود زندگی خواهند کرد. اما به شرطی که برنامه و مدیریتی درست داشته باشیم. باز اگر بخواهیم از فرصت پیش آمده به درستی استفاده نکنیم، آن وقت فرصت دوباره‌ای نخواهیم داشت. ایجاد شغل در روستاها می‌تواند بهترین راه کار باشد.

    یعنی مسایل کوچک را به طور غیرقابل باوری بزرگ کرده و حالا در مقابل این بزرگی خود ساخته معطل مانده ایم؟

    مهم‌ترین بحث امروز، حاشیه نشینی شهرهاست.اما حاشیه نشینی معلول است وتوسعه روستایی کلید آن است. اگر چهار مأموریت انجام بدهیم توسعه روستایی و این کشور مسیر پایداری پیدا می‌کند: ۱- ترتیبات نهادی. یعنی واگذاری امور به مردم از طریق نهادها. هرچه قدرت را واگذار کنیم به نهادها، نظام پایدارتر خواهد شد. ۲- ارتقای کرامت انسان‌ها. این حاشیه‌نشین‌ها انسان هستند، کرامت و حرمت دارند و رفاه می‌خواهند، ولی دولت باید رفاه را در محل تولد آن‌ها تامین کند نه در شهرهایی مثل تهران. چرا از لرستان که گنج ایران است این همه مهاجر داشته باشیم. از ایلام، از خوزستان، از آذربایجان، از کرمان و از تمامی نقاط کشور. ۳- ما باید خودکفایی داشته باشیم، برای نان شب نباید وابسته به کشوری باشیم. اینکه برخی می‌گویند ما نمی‌توانیم به علت بی آبی و خشکسالی و زمین‌های محدود کشاورزی کنیم، قبول ندارم. همین خوزستان را درست مدیریت کنیم، کشور را به خودکفایی می‌رساند. ما باید به لحاظ غذا خودکفا باشیم. اگر گرسنه باشیم نمی‌توانیم یک کنشگر منطقه‌ای و جهانی باشیم. ۴- پایداری محیطی. باید به مسوولان گفت که نمی‌شود محیط زیست پایدار داشته باشیم الا بدون مشارکت مردم. جهت پژوهشی به استان کهکیلویه و بویر احمد رفته بودم در یکی از مسیل‌ها گاوییون‌های خیلی خوبی ساخته شده بود. شاید ۶۰۰ یا ۷۰۰ میلیون هزینه شده بود. بعد از شش ماه دیدن که تمامی سنگ‌های گاوییون به پی ساختمان تبدیل شده است. روستایی که هنوز معیشتش تأمین نشده به فکر محیط زیست نیست. محیط زیست برای من و امثال من مهم است که زندگیم تأمین است. اگر این چهار ماموریت را به خوبی انجام بدهیم کشور واقعاً بیمه می‌شود برای ده‌ها سال. ولی اگر این روندی که هم اکنون است پیش برود علایم بحران غیرقابل انکار است./

  • ناقوس مرگ خاک در ایران

    کد خبر: ۴۱۱۱۶                                                                 تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۹۵- ۱۳:۲۵
    گفت‌وگو با دکتر روزی‌طلب، رئیس سابق مؤسسه تحقیقات خاک و آب و انجمن علوم خاک ایران

    ناقوس مرگ خاک در ایران/ خاک خوب رمز تولید محصول و امنیت غذایی/ نابودی ۳۰۰۰ هکتار اراضی کشاورزی در حوالی شش کلان‌شهر کشور/ هفت راهبرد برای دستیابی به خاک سالم

    دکتر محمدحسن روزی طلب، دارای دکترای خاک، عضو هیأت علمی و بازنشسته سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، در گفت و گویی تفصیلی با ایانا به زوایای مهمی از فرسایش خاک در کشور ما اشاره کرد.

    خبرگزاری کشاورزی ایران (ایانا) – وحید اسلام‌زاده:

    به گفته علی‌مراد اکبری، معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، نرخ متوسط فرسایش خاک در جهان پنج تا شش تن بر هکتار در سال است، این درحالی است که این رقم در ایران ۱۶,۷ تن بر هکتار است. فرسایش خاک ازجمله نگرانی‌های عمده ‌در حوزه کشاورزی و توسعه روستایی است. معنی اصلی لغت فرسایش عبارت از کاهش تدریجی مواد است. سطح زمین از زمان تشکیل تاکنون به‌طور دائم در حال تغییر بوده است و مواد آن فرسایش می‌یابند. در واقع فرسایش، کاهش ضخامت لایه سطحی خاک به وسیله باد است. فرسایش فرآیندی است که در آن ذرات خاک توسط عوامل فرساینده از بستر اصلی خود جدا شده و توسط یکی از عوامل انتقال‌دهنده به مکان دیگری حمل می‌شود. در این میان، مقدار کل بارندگی و شدت آن نیز از دیگر عوامل طبیعی فرسایش هستند، اما اوضاع فرسایش خاک در کشور ما چگونه است؟ ایران کشوری با وسعت یک میلیون و ۶۴۸ هزار کیلومترمربع، که ۱۱ درصد این وسعت تحت کشاورزی، ۵۰ درصد چراگاه‌های دائمی، ۹درصد جنگل‌ها و بیشه زارها و ۳۰ درصد را اراضی دیگر دربرگرفته است. از سوی دیگر، متوسط بارندگی در ایران ۲۴۰ میلیمتر است که کمتر از یک سوم متوسط بارندگی جهان است. طبق گزارش فائو یا سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد حدود ۳۶ درصد از کل زمین‌ها و ۶۰ درصد از خاک‌های کشاورزی در ایران در معرض فرسایش هستند. در این میان، عمده ترین دلیل فرسایش شدید خاک در ایران، از بین رفتن پوشش گیاهی است. این مسئله در مورد مراتع و بسیاری از اراضی جنگلی سواحل دریای خزر صادق است. می‌توان گفت تقریباً در همه مراتع، چرای بی‌رویه باعث فرسایش خاک شده به طوری که تراکم دام در آنها دو تا شش برابر ظرفیت چرای موجود است. در چنین وضعیتی عجیب نیست که از سوی مقام‌های مسئول در کشورمان بارها اعلام شده که فرسایش خاک در ایران چند برابر متوسط جهانی است، این اتفاق درحالی رخ داده است که خاک به عنوان یکی از مهم ترین عناصر کشاورزی، برای احیای مجدد به زمان طولانی نیاز دارد. معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده است: در کشور بار سنگینی بر منابع آب و خاک و حتی ذخایر ژنتیکی وارد کرده ایم. نکته قابل تامل در جملات بعدی این مقام مسئول است که گفته از ۱۶۹ میلیون هکتار مساحت کشور ۵۱ میلیون هکتار قابل کشت است که به دلیل محدودیت منابع آب و دیگر مشکلات فقط ۱۸.۵ میلیون هکتار از آن در چرخه کشت قرار دارد.این مسایل بهانه گفت و گو با دکتر محمدحسن روزی طلب شد که در زیر از نظرتان می‌گذرد. او دارای دکترای خاک، عضو هیأت علمی و بازنشسته سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی است.

    خاک جزء مهمی از منابع طبیعی است انسان وظیفه دارد آن را برای آیندگان حفظ کند. چالش‌های انسان امروز برای حفظ این پدیده گرانبها چه چالشی وجود دارد؟ به ویژه از این منظر که در ایران تنها دو میلیارد دلار در سال خسارت فرسایش خاک است؟

    جمعیت جهان در سال ۲۰۱۶ به حدود ۷,۵ میلیارد نفر رسید که حدود ۷۵۰ میلیون نفر آن در گرسنگی کامل به سر می‌برند. جمعیت جهان در سال ۲۰۵۰ به حدود ۹ میلیارد نفر می‌رسد و تقاضا برای غذا، علوفه و مواد خام کشاورزی حدود ۷۰ درصد افزایش خواهد یافت. در سال ۱۳۹۵ جمعیت ایران به ۸۰ میلیون نفر رسیده است و موضوع تخریب محیط زیست و خاک، بحران آب، خشکسالی و تأمین امنیت غذایی جمعیت آینده کشور یکی از چالش‌های بزرگ کشور است. منابع خاک در ایران در معرض فرسایش، شوری، کاهش مواد آلی، تخریب شرایط فیزیکی و افزایش انواع آلودگی‌ها قرار دارند. تغییر کاربری اراضی کشاورزی نیز یکی از چالش‌های مهم کشور است و هر ساله هزاران هکتار از اراضی حاصلخیز کشور که برای نیاز نسل‌های آینده کشور ضروری است به مصارف غیر کشاورزی تبدیل می‌شود. “آدام اسمیت” پدر علم اقتصاد مدرن، درکتاب “ثروت و ملل” می‌نویسد: “منابع خاک، و این که مدیران و افراد جامعه چگونه با این منبع خدادادی رفتار کنند و مدیریت کنند، از عناصر و مؤلفه‌های مهم توسعه و بهبود سطح زندگی هر جامعه‌ای است.”

    همه دولت‌های پیشرفته جهان حفظ و بهره برداری اصولی خاک را در اولویت توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار داده‌اند. در روی خاک فقیر، کشاورزان معمولا فقیر و کشاورزان دارای اراضی حاصلخیز معمولا دارای زندگی و درآمد خوبی هستند. در طول تاریخ نیز تمدن‌های بزرگی در جهان بوده‌اند که در اثر استفاده غیر اصولی و تخریب خاک‌های زراعی و حاصلخیز خود در فرایند شوری و فرسایش از بین رفته‌اند. آنان دیگر نتوانستد غذای مورد نیاز جمعیت خود را تأمین کنند و به تدریج رو به زوال گذاشتند نظیر تمدن بین النهرین در عراق که گزارش شده شوری خاک‌های زراعی به علت آبیاری بی رویه و فقدان زهکشی و بروز جنگ‌های مختلف، علت اساسی مهاجرت مردم و سقوط این تمدن برزگ حدود پنج‌هزار سال پیش بوده است.

    خاک هم برای جامعه و انسان اهمیت دارد و هم برای پایداری طبیعت، یعنی با از بین بردن خاک هم طبیعت را از بین برده‌ایم و هم انسان و جامعه را. عمده ترین بهره‌هایی که خاک به انسان و جامعه و طبیعت می‌رساند کدام هستند؟

    خاک به عنوان یک موهبت الهی نقش مهم و حیاتی در بقای انسان، گیاهان، حیوانات دارد و بدون خاک طبیعت به شکل موجود آن از بین می‌رود. برای همین است که از همان اول خاک در کنار آب، هوا و آتش مورد احترام ایرانیان باستان بوده است و در پاک نگه داشتن آن تلاش می‌کردند. اما خاک چه خدماتی به بشر می‌دهد؟ اغلب مردم به این پرسش مهم توجه نکرده باشند. با توجه به کمبود وقت خدمات خاک را در موارد زیر خلاصه می‌کنم:

    – تولید محصولات مختلف و تأمین امنیت غذایی،

    – تولید مواد اولیه پوشاک، چوب، و سایر نیازمندی‌های بشر،

    – چرخه عناصرغذایی و تغییر و تبدیل و ذخیره مواد،

    – تنظیم هوا و تعادل بخشی به ترکیب گازهای جو زمین،

    – توزیع، تنظیم جریان، تصفیه، و ذخیره سازی آب در طبیعت، و حفاظت کمی و کیفی آن،

    – حمایت و حفاظت از تنوع زیستی در زیست‌بوم‏ها،

    – دفن پسماندها، تصفیه آلاینده ها، فاضلاب ها و …،

    – ذخیره کربن آتمسفر، کاهش گازهای گلخانه‌ای،

    – ذخیره و نگهداری بذر گیاهان و ذخایر ژنتیکی ارزشمند،

    – تأمین نیازهای روحی – روانی و زیبایی شناختی انسان،

    – کاربردهای عمرانی، صنعتی، داروسازی، تولید انرژی، و…

    لازم است بدانیم که مساحت خاک‌های قابل کشاورزی جهان بسیار محدود است و در حال حاضر فقط حدود ۱۰ درصد مساحت اراضی کره زمین به اراضی کشاورزی اختصاص دارد، ولی بیش از ۹۹ درصد غذا و سایر مایحتاج انسان‌ها امروزه از طریق منابع خاک تولید می‌شوند. روند مصرف گوشت و لبنیات در کشورهای در حال توسعه نظیر چین، هند، برزیل رو به افزایش است و استفاده از بیوماس گیاهی برای تولید انرژی و نیازهای صنعتی افزایش یافته که باعث فشار بیشتر به منابع خاک محدود جهان شده است.

    از طرف دیگر وسعت اراضی کشاورزی در بسیاری ازنقاط جهان از جمله ایران به علت فرآیندهای تخریب خاک (فرسایش، شوری و…) و گسترش مناطق مسکونی، توسعه صنایع و سایر کاربری‌ها رو به کاهش است و اگر تا سال ۲۰۵۰ تغییر اساسی در افزایش بهره وری از منابع خاک موجود جهان به وجود نیاید، مساحتی معادل دو برابر کل اراضی کشاورزی کره زمین برای تولید مواد غذایی جمعیت جهان مورد نیاز است. وسعت اراضی کشور حدود ۱۶۵ میلیون هکتار است که فقط حدود ۱۸ میلیون هکتار در چرخه تولید محصولات کشاورزی قرار دارد و با توجه به محدودیت آب و شرایط خاک امکان توسعه اراضی کشاورزی در آینده وجود ندارد. به طوری که طبق آمار مرکز آمار ایران وسعت اراضی کشاورزی کشور (آبی، دیم و آیش) از حدود ۱۸,۵ میلیون هکتار در سال‌های دور در سال ۱۳۹۴ به حدود ۱۶.۵ کاهش پیدا کرده است. یعنی حدود دو میلیون هکتار در طول۵۰ سال گذشته از اراضی زراعی و باغی کشور در اثر تبدیل به مناطق مسکونی، صنعتی و غیره کاسته شده است. متاسفانه آمار بروز و دقیقی از تبدیل سالانه اراضی کشاورزی کشور به سایر کاربری‌ها موجود نیست. ولی مطالعه موردی در حوالی شش کلان شهر کشور توسط موسسه تحقیقات خاک و آب نشان می‌دهد که به طور متوسط هر سال حدود سه‌هزار هکتار از اراضی کاملاً مناسب کشاورزی به صورت غیر قابل برگشت از چرخه ی تولید خارج شده‌اند. این بررسی نشان می‌دهد که از سال ۱۳۳۴ تا ۱۳۸۰ حدود ۱۹۶۰۰۰ هکتار از حوالی ۶ کلان شهر تهران، کرج، تبریز، اهواز، شیراز و مشهد به علت تبدیل و تغییر کاربری از چرخه کشاورزی خارج شده‌اند. میانگین این تغییر کاربری اراضی در اطراف این ۶ کلان شهر در طی این دوره (۴۶ سال) بالغ بر ۴۲۶۲ هکتار در سال بوده است. بدیهی است این میزان در سال‌های اخیر افزایش قابل توجه و چشم گیری داشته است و ارقام آن بسیار نگران‌کننده است.

    طبق مطالعات، بیش از ۵۰ درصد خاک‌های کشور دچار کمبود یک یا چند عنصر غذایی و بیش از ۸۰ درصد خاک‌های کشور دارای ماده آلی کمی هستند که باعث کاهش حاصلخیزی آنان می‌شود.

    جنگل‌تراشی در فرسایش خاک چه مقدار مؤثر بوده است و آیا در این رابطه آماری داریم؟

    دراین رابطه متاسفانه آمار به روزی وجود ندارد. ولی نابودی مراتع و از بین بردن جنگل‌ها اثر بسیار مخربی بر روی خاک دارد. اگر جنگل‌های کم نظیر شمال کشور را از دست بدهیم، به علت شرایط خاص اقلیمی و کوهستانی بودن مناطق شمال کشور، تخریب و فرسایش خاک بسیار زیاد خواهد بود به طوری که در بسیاری از بخش‌های شمال کشور سیلاب‌های عظیمی در فصول مختلف سال ایجاد خواهد شد، شهرهای بزرگ و کوچک در معرض تهدید و تخریت قرار خواهند گرفت، مسایل زیاد زیست محیطی بسیاری به وجود خواهد آمد و امکان زیست و حیات بسیار مشکل خواهد شد. مدیریت و بهره برداری پایدار خاک در شمال کشور برای ما بسیار حایز اهمیت است، به عنوان مثال مصرف زیاد کودهای شیمیایی به ویژه کودهای نیتروژنه به علت بارندگی زیاد منطقه و نزدیک بودن سفره آب‌های زیرزمینی، مشکلات زیادی در ارتباط با آلودگی آب و سلامت انسان ایجاد خواهد کرد. به همین خاطر مسئله مدیریت خاک در شمال کشور چه از نظر حفظ جنگل‌ها و چه از نظر تولید محصولات زراعی و باغی بسیار مهم است و باید در اولویت برنامه‌های دولت و استان قرار گیرد.

    در منطقه زاگرس که جنگل‌ها بسیار پراکنده هستند، از بین بردن این جنگل‌ها مهم و حیاتی نیز باعث فرسایش شدید خاک می‌شود. اشاره‌ای هم به موضوع ریزگردها کنم. ریزگردها و آلودگی هوا هم اکنون در ۱۴ استان کشور زندگی مردم را مختل کرده است. ظهور این ریزگردها عمدتاً به علت از بین رفتن پوشش گیاهی، خشکسالی‌های اخیر، سدسازی‌های بی رویه در کشورهای همسایه نظیر ترکیه و همچنین بروز جنگ‌های منطقه‌ای و بی ثباتی در بعضی کشورها به وجود آمده است که متاسفانه منابع خاک را تخریب کرده و باعت خشک شدن تالاب‌ها و گسترش پدیده بیابان زایی شده و این ریزگردها را ایجاد کرده است. حل مسئله ریزگردها بلندمدت است و نیاز به همکاری‌های منطقه‌ای دارد که باید به آن بپردازیم.

    محورهای اساسی افزایش تولیدات کشاورزی در قبل و بعد از انقلاب کدام‌ها هستند؟

    به‌طور کلی محورهای اساسی برای افزایش تولیدات زراعی و باغی قبل و پس از پیروزی انقلات بر اساس فعالیت‌های زیر بوده است:

    – کشت ارقام اصلاح شده محصولات زراعی و باغی

    – مکانیزاسیون کشاورزی

    – مصرف کودهای شیمیایی و آفت‌کش‌ها، و مصرف کودهای نیتروژنه

    – توسعه اراضی آبی از طریق حفرچاه، احداث سدهای بزرگ و توسعه شبکه‌های آبیاری.

    تجارب به‌دست‌آمده ازانقلاب سبز در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۵ و بعد ازآن در کشورهای در حال توسعه نشان می‌دهد که تاکید انتزاعی بر مکانیزاسیون کشاورزی، گسترش اراضی آبیاری، کشت ارقام پر محصول گیاهی، مصرف کودهای شیمیایی و سایر اقدامات بدون توجه مدیریت صحیح خاک و دیگر منابع طبیعی موجب افزایش مطلوب بهره وری در کشاورزی در بلند مدت نشده و حتی باعث تخریب شرایط محیط زیست شده است. طبق آمار وزارت جهاد کشاورزی کل تولید گندم آبی و عملکرد آن در ایران در سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۹۵ بشرح زیر بوده است:

    سال زراعی

    مساحت زیر کشت گندم آبی و دیم

    (میلیون هکتار)

    کل تولید

    (میلیون تن)

    عملکرد گندم آبی

    (تن در هکتار)

    ۷۶-۷۷

    ۶,۱

    ۱۱,۹

    ۳,۴۲

    ۷۷-۷۸

    ۴,۷

    ۸,۶

    ۳,۱۹

    ۷۸-۷۹

    ۵,۱

    ۸,۱

    ۲,۷۸

    ۷۹-۸۰

    ۵,۵

    ۹,۴

    ۳,۰۵

    ۸۰-۸۱

    ۶,۲

    ۱۲,۴

    ۳,۵۸

    ۸۱-۸۲

    ۶,۴

    ۱۳,۴

    ۳,۶۲

    ۸۲-۸۳

    ۶,۶

    ۱۴,۵

    ۳,۸۲

    ۸۳-۸۴

    ۶,۹

    ۱۴,۳

    ۳,۷۸

    ۸۴-۸۵

    ۶,۸

    ۱۴,۶

    ۳,۷۴

    ۸۵-۸۶

    ۷

    ۱۵,۸

    ۳,۸۰

    ۸۶-۸۷

    ۵,۳

    ۷,۰

    ۲,۳۹

    ۸۷-۸۸

    ۶,۶

    ۱۲,۱

    ۳,۳۱

    ۸۸-۸۹

    ۶,۴۹

    ۱۲,۱

    ۳,۳۱

    ۸۹-۹۰

    ۶,۳۱

    ۸,۷

    ۲,۵۰

    ۹۰-۹۱

    ۶,۳۹

    ۸,۸

    ۲,۵۳

    ۹۱-۹۲

    ۶,۴

    ۹,۳

    ۲,۶۷

    ۹۲- ۹۳

    ۶,۰۶

    ۱۰,۶

    ۳,۱۴

    ۹۳ – ۹۴

    ۶,۲۱

    ۱۱,۵

    ۳,۴۱

    همان‌طوری که ملاحظه می‌کنید در سال‌های ۱۳۷۷ الی ۱۳۹۲ با کاهش متوسط عملکرد گندم آبی در کشور مواجه بوده ایم. مقایسه متوسط عملکرد گندم آبی کشور طی سال‌های ۱۳۷۷ الی ۱۳۹۲ نشان می‌دهد که عملکرد گندم آبی در ۱۵ سال گذشته کاهش یافته و از متوسط ۳,۲ تن در هکتار برای ۵ سال اول (۱۳۷۷ الی ۱۳۸۲) و ۳.۷۵ تن در هکتار ۵ سال دوم (۱۳۸۲ الی ۱۳۸۶) به متوسط ۲.۷۷ تن در هکتار برای ۵ سال ۱۳۸۸ الی ۱۳۹۲ کاهش یافته است . ولی در دو سال ۹۳ الی ۹۴ عملکرد گندم آبی رو به افزایش بوده است و متوسط عملکرد گندم در این دو سال به ۳.۲۸ تن در هکتار رسیده است که هنوز به متوسط ۳.۷۵ تن سال‌های (۱۳۸۲ الی ۱۳۸۶) نرسیده است. خوشبختانه در سال جاری ۱۳۹۵ عملکرد گندم آبی افزایش خوبی داشته است ولی ضرورت دارد این افزایش عملکرد در یک دوره بلند مدت (۵ سال یا بیشتر) با توجه به شرایط مختلف اقلیمی رصد و ارزیابی شود.

    متوسط عملکرد و یا بهره وری تولید گندم آبی به عوامل مختلف نظیر مدیریت آب، میزان مصرف کودهای شیمیایی و آلی، مبارزه با آفات و علف‌های هرز، میزان استفاده از بذور اصلاح شده، روش کشت و کار و غیره بستگی دارد. کاهش تدریجی کیفیت خاک‌های زراعی کشور، به ویژه کاهش میزان مواد آلی، نقش اساسی و محدود کننده‌ای در عملکرد گندم و سایر محصولات زراعی و باغی دارد.

    مطالعه موسسه تحقیقات خاک و آب نشان می‌دهد که میزان کربن آلی خاک در ۲۰۲ مزرعه واقع در ۱۸ شهرستان استان رضوی ارتباط بسیار زیادی با عملکرد گندم آبی در این مزارع داشته است. در خاک‌هایی که میزان کربن آلی آن‌ها حدود ۱,۳ درصد (حدود ۲.۳ درصد ماده آلی) است، عملکرد گندم به متوسط حدود شش تن دانه در هکتار ولی در خاک‌هایی که کربن آلی آن‌ها در حدود ۰.۵ درصد (حدود ۰.۸ در صد ماده آلی) است، میزان متوسط تولید گندم آبی حدود ۳ تا ۴ تن دانه در هکتار بوده است. نتیجه این مطالعه با متوسط عملکرد گندم آبی کشور با توجه به پایین بودن مواد آلی در خاک‌ها (۰.۵ تا ۰.۸ در صد) هماهنگی کامل دارد. در واقع رمز موفقیت افزایش تولید محصولات کشاورزی به کیفیت خاک بستگی دارد و امکان جایگزینی آن بسیار گران و در یسیاری موارد مقدور نیست.

    استفاده ناصحیح و یا صحیح از خاک چه تأثیری بر آب و هوای جهانی دارد؟

    خاک به عنوان منبع بزرگی برای آزادسازی (Source) و یا جذب و تثبیت (Sink) گاز اکسید کربن نقش بسیار بارزی روی تغییر آب و هوا در جهان دارد. میزان کربن موجود در خاک دو برابر میزان آن درکل اتمسفر کره زمین است. دو گاز متان و اکسید نیتروژن (Nitrous Oxide ) که از شالیزارها، اراضی ماندابی و یا خاک‌های مناطق سرد قطبی (Permafrost ) متصاعد می‌شوند از عوامل مهم در تغییر آب و هوا در سطح جهان به شمار می‌روند. کاهش سطح جنگل‌های جهان و پوشش گیاهی خاک باعث کاهش ترسیب کربن (Carbon Sequestration) در خاک می‌شود و روند گرم شده کره زمین را تسریع خواهد کرد.

    مجمع عمومی سازمان ملل متحد پنج دسامبر را روز جهانی خاک و سال ۲۰۱۵ را سال خاک نامگذاری کرده و از همه دولت‌ها و مردم جهان خواسته در مورد حفظ، مدیریت و بهره برداری پایدار از منابع خاک کوشا باشند. دهه ۲۰۱۶ – ۲۰۲۵ نیز دهه خاک نام گذاری شده است. متاسفانه هنوز اقدام عملی و موثری علی رغم توصیه سازمان ملل متحد و سازمان‌های داخلی برای حفاظت و مدیریت خاک‌های کشور به عمل نیامده است و روند شوم تخریب خاک به شدت ادامه دارد.

    در کشور ما برای حفاظت از خاک به عنوان یکی از منابع مهم طبیعی چه کارهایی شده است؟ شما به عنوان یکی از محققین و تئوریسین‌های مهم در زمینه خاک و محافظت از آن چه پیشنهاد و راه کاری دارید؟

    به منظور حفظ محیط زیست، چرخه طبیعی و کیفیت منابع آب، تأمین امنیت غذایی و سلامت جامعه و نیاز نسل‌های آینده کشور، باید حفظ و بهره برداری صحیح منابع خاک در اولویت برنامه ریزی قرار گیرد. نکات اساسی و راهبردهای کلان از نظر من برای مدیریت خاک در ایران که باید مورد توجه مجلس شورای اسلامی و دولت قرار گیرد به شرح زیر است:

    ۱- تدوین و اجرای یک سیاست ملی و تصویب قانون جامع برای حفاظت، بهره برداری پایدار و مدیریت منابع خاک کشور.

    ۲- افزایش آگاهی و درک مدیران و برنامه ریزان کشور به نقش مهم خاک در افزیش تولید محصولات کشاورزی، سلامت غذا، افزایش بهره وری آب و حفظ محیط زیست.

    ۳- مدیریت صحیح خاک و سایر منابع طبیعی از جمله آب باید در راس برنامه‌های دولت و وزراتخانه‌های ذی ربط قرارگیرد و ضرورت دارد کیفیت و وضعیت منابع خاک‌های کشور به طور مستمر و دوره‌ای پایش و ارزیابی شود.

    ۴- تصویب قوانین لازم برای جلوگیری از تبدیل و یا تخریب اراضی کشاورزی کشور بسیار مهم است و نباید روند موجود ادامه یابد.

    ۵- بازنگری اساسی در تربیت نیروی انسانی رشته‌های خاک، آب، منابع طبیعی و محیط زیست در دانشگاه‌های کشور برای تربیت نیروی متخصص با نگرش و دیدگاه جامع و تلفیقی در مورد آب، خاک، محیط زیست و سایر منابع طبیعی بسیار مهم و ضروری است .در این مورد لازم است پیوند و انسجام نهادینه‌ای بین دانشگاه‌ها و موسسات پژوهشی در سطح ملی و استانی بوجود آید و تعداد فارغ التحصیلان در سطوح مختلف تحصیلی (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری) متناسب با نیاز کشور باشد.

    ۶- بازنگری و ایجاد یک نظام اجرایی ترویجی پویا و توانمند در سطح ملی و استانی برای انتقال دانش و فناوری‌های مناسب و جدید به کشاورزان و کلیه بهره برداران خاک.

    ۷- ضرورت مشارکت کشاورزان و سایر ذی نفعان و نهادهای مدنی و غیر دولتی در اولویت گذاری و برنامه ریزی در امور اجرایی، پژوهشی و ترویجی مرتبط به خاک./

  • بهبود ۱۲ درصدی بهره‌وری آب در ایران

    کد خبر: ۴۱۰۷۴                       تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۳۹۵- ۱۵:۲۹
    هر متر مکعب آب در ایران ۲۰۱ کیلوگرم ماده خشک تولید می‌کند

    بهبود ۱۲ درصدی بهره‌وری آب در ایران

    رئیس مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران گفت: وضعیت بهره‌وری در منابع آب بهبود یافته و از تولید ۱,۰۷ کیلوگرم ماده خشک به ازای مصرف هر متر مکعب آب، با ۱۲ درصد رشد به تولید ۲.۱ کیلوگرم ماده خشک در سال‌های ۹۳ و ۹۴ رسیده‌ایم.

    رئیس مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران گفت: وضعیت بهره‌وری در منابع آب بهبود یافته و از تولید ۱,۰۷ کیلوگرم ماده خشک به ازای مصرف هر متر مکعب آب، با ۱۲ درصد رشد به تولید ۲.۱ کیلوگرم ماده خشک در سال‌های ۹۳ و ۹۴ رسیده‌ایم.

    به گزارش ایانا به نقل از اتاق ایران، محمد حسن شریعتمدار امروز در جمع خبرنگاران بیان اینکه آثار بحران آب از فقر و تعارضات اجتماعی تا بیکاری را شامل می‌شود، گفت: خشک‌شدن تالاب‌ها و رودخانه‌ها، شورشدن و آلودگی آب، بالارفتن هزینه تولید آب، افت آب‌های زیرزمینی نیز از برون‌دادهای طبیعی بحران آب است و این بحران نتیجه پنجاه سال کم‌توجهی به مسایل آب و راهکارهای توسعه‌ای نشات گرفته ار استفاده وسیع از منابع است.

    وی معتقد است هر چه دیرتر به بحران آب بپردازیم، علاوه بر اینکه هزینه ترمیم این بحران افزایش می‌یابد، ممکن است در بعضی موارد راه‌حل‌ها هم به نتیجه نرسند.

    شریعتمدار همچنین به دو اقدام مهم تعادل بخشی به منابع آب و افزایش بهره‌وری اشاره کرد و گفت: اضافه برداشت زیادی در منابع آب داریم و باید این موضوع را با صرفه‌جویی در منابع آن بهبود ببخشیم. همچنین باید ببینم چه اقداماتی انجام دهیم که از یک متر مکعب آب، محصول بیشتری برداشت کنیم و بهره‌وری بیشتری داشته باشیم؛ که خوشبختانه طی دو سال گذشته در این موضوع پیشرفت‌هایی حاصل شده است.

    وی با اشاره به برنامه ششم هم گفت: اگر در برنامه ششم به تعادل بخشی و افزایش بهره‌وری توجه کنیم و بتوانیم یک میلیارد متر مکعب آب را در بهره‌وری و ۱۱ میلیارد متر مکعب آب را در تعادل‌بخشی حفظ کنیم، می‌توانیم بگوییم که منابع آب تا حدی در برنامه ششم ساماندهی می‌شوند.

    پاییز بدی از نظر بارش را پشت سر گذاشتیم

    معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران با اشاره به رصد و ارائه مشاوره‌های اتاق در زمینه خشک شدن تالاب گاوخونی، دریاچه ارومیه و ریزگردها گفت: به نظر می‌رسد شکل جدیدی از مدیریت در حوزه آب با مدیریت جامعه شکل‌گرفته است.

    عباس کشاورز افزود: آب موضوعی اثرگذار بر همه عرصه‌ها است. از اقتصاد و تولید تا رفتارهای اجتماعی همه از آب تأثیر می‌گیرند. حال به هر دلیلی که دچار بحران آب‌شده‌ایم باید برای حل این مشکل تلاش کنیم.

    معاون زراعت وزارت جهاد کشاورزی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به نهادهای مرتبط با آب در سطح بین‌المللی، گفت: مسئله آب نه‌تنها برای کشورهای خشک مثل ایران بلکه برای همه کشورها مهم است و همه کشورها نهادهایی مرتبط با این موضوع ایجاد کرده‌اند.

    وی اهمیت ابعاد زیست‌محیطی و اجتماعی موضوع آب را هم مورد توجه قرار داد و گفت: اگر به مسئله آب از دید اجتماعی و زیست‌محیطی توجه نکنیم، مشکل آب بسیار “شکننده” خواهد بود.

    کشاورز در پاسخ به پرسشی درباره میزان بارش‌های اخیر، گفت: امسال پاییز خوبی ازنظر بارش نداشتیم، اما از اواسط بهمن‌ماه میزان بارندگی‌ها تغییر کرد و وضعیت بارندگی نسبت به گذشته بهتر شد. به‌طوری‌که استان فارس از خشکسالی ممتد به سمت نرمال رفت و استان‌های کرمان و خراسان جنوبی هم وضعیت بهتری پیدا کردند. البته بهبود به این معنی که نسبت به وضعیت خودشان بهتر شدند. در کل باید گفت توزیع بارندگی در مناطق مختلف متعادل‌تر شده است.

    وی همچنین در پاسخ به پرسشی در مورد «حق استفاده از آب‌های مرزی ایران» گفت: از اول انقلاب تا این دولت به وجود آب‌های مرزی توجه نکرده‌ایم؛ اما این دولت طرح مرزی غرب را کلید زده است. همچنین کارگاه‌هایی برای پرداختن به موضوع آب‌های مرزی توسط دولت برگزار می‌شود. درواقع چراغی برای موضوع آب‌های مرزی روشن‌شده است و این موضوع به‌صورت جدی روی میز دولت آمده است